مسئولان دولت سیزدهم باید مقابل زیادهطلبیهای فدراسیون فوتبال بایستند و بابت ریال به ریالی که از بودجه دولتی به فدراسیون فوتبال پرداخت میشود، از مسئولان حسابکشی و در صورت انحراف از هزینهکرد بودجه با متخلفان برخورد کنند.
اگر قهرمان پارالمپیکی کشورمان پس از کسب حتی مدال طلا سرش را پایین میاندازد و میگوید شرمنده است که با رکورد بهتری قهرمان نشده، اما آن سو المپیکیهای پرتوقعی بودند که حتی پس از ناکامی و حذف در همان مرحله اول، سرشان را متکبرانه بالا میگیرند و میگویند از عملکرد ضعیفشان ناراحت نیستند!
فوتبال برای عبور از مدیریت هزینه و رسیدن به مدیریت توسعه به تجدیدنظر در سیستم مدیریتی حاکم بر باشگاهها احتیاج دارد، سیستمی که مدیران آن جذب بازیکنان را در کنار افزایش زیرساختها میبینند و با هزینههای بیضابطه در قراردادها، دستشان را برای کار در زمینه زیرساختها خالی نمیگذارند.
غفلت از نقش مربیان سازنده و کاشف استعدادها در کشتی یا رشتههای دیگر و بیتوجهی به این مربیان که اولین معلمان قهرمانان هستند، سبب شده است خیلی از آنها دلسرد شوند.
تاکید چند باره و جدول کشیدن و آمار دادن برای اثبات عملکرد بهترمان نسبت به کشورهای همسایه و اسلامی، علاوه بر پنهان کردن ناکامی هایی که در برخی رشته ها داشته ایم، نشان از قد کوتاه اهداف مدیریتی ورزش ایران دارد، سیستمی که به جای مقایسه عملکردمان با 26 کشوری که بالاتر از ما قرار گرفته اند و توجه به راز موفقیت بیشترشان، همه نگاهمان را متوجه کشورهای پایین تر از خودمان کرده ایم.
ضروری است راههای حیف و میل بودجهای که در شرایط سخت کشور در اختیار دستگاههایی مانند وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک قرار میگیرد بسته شود. بودجهای که به جای سفرهای نجومی برخی مدیران ورزشی با حق مأموریتهای ارزی میتواند در ورزش قهرمانی و رفع کمبودهایی که وجود دارد هزینه شود.
شرایط سفت و سخت فوتبال جهان برای حضور باشگاهها در لیگ، میتواند سرلوحه برگزارکنندگان لیگ در ایران قرار بگیرد؛ قوانینی که وضع آن به شفافسازی، ارتقای سلامت مالی فوتبال و کاهش فساد کمک زیادی میکند
اگر روی سیاست زده المپیک را با رویارویی ناهید کیانی وکیمیا علیزاده دیده ایم اما رقابت های توکیو روی زیبایی هم دارد، مانند حرکت 2ورزشکار قطری و ایتالیایی که تصمیم گرفتند به جای ادامه رقابت شان،طلای مشترک پرش ارتفاع را بگیرند و با هم حس مشترک قهرمانی را جشن بگیرند.
مدیران ورزش هم بابت ناکامی حدادی که به حیف و میل چند ده میلیاردی هزینه ای که صرف اردوهای گران قیمت او در آمریکا شده بود باید پاسخگو باشند، بودجه ای که با توجه به شانس نداشتن حدادی میتوانست برای پرورش استعدادهای دوومیدانی هزینه شود.
پس از ناکامی بزرگ در توکیو، تکواندو علاوه بر بررسی ضعفهای فنی و تاکتیکی، برای بازگشت به روزهای اوج به یک خانهتکانی اساسی در سیاستها و راهبردهای در پیش گرفته شده در مدیریت این رشته نیاز دارد.
رویارویی المپیکیهای ایران در توکیو با حریفانشان یک نبرد نابرابر است، تفاوتی که از مدیران تصمیمگیر سرچشمه میگیرد،در حالی مدیران ورزش ما حتی در بدیهیترین چیز مانند طراحی لباسهای در خور و شأن ایران مانده اند که مدیران رقیبانمان، برنامه پرورش استعدادهایشان برای چند المپیک بعدی را هم نوشتهاند!
ریشه جنجالهای به وجود آمده برای آلکنو و شاگردانش را باید در اتاق مدیریت فدراسیون جستوجو کرد، به خصوص زمانی که رئیس فدراسیون والیبال پا را از اختیاراتش فراتر گذاشت و به مسائل فنی ورود کرد و به جای سرمربی خبر از دعوت بازیکن جدید به تیم ملی داد.
وعده رئیس فدراسیون فوتبال در حاشیه افتتاح آکادمی باشگاه گل گهر، درباره الزام لیگ برتری ها به داشتن آکادمی، تحول مهمی در اولویت دادن به رده های پایه و پشتوانه سازی است که سود آن علاوه بر باشگاه ها به فوتبال ملی هم می رسد.
بیتوجهی به آموزش اخلاق در فوتبال سبب شده، تنها بخش انضباطی فعال باشد، رویکردی که باعث میشود با وجود جریمه و محرومیت خاطیان، حمله به داور توسط دروازهبان ذوبآهن یا فحاشی بازیکن مشهور به هواداران تیم رقیب، آخرین پرده از روی زشت این فوتبال نباشد.
مسئولان ورزش یکبار برای همیشه با رایزنیهای مدیریتی که انجام میدهند، مشکل استخدام قهرمانان را برای همه کسانی که مشمول قانون میشوند حل کنند، به طوری که تمام دستگاههای دولتی پای کار بیایند و به وظیفهای که در قبال یک قهرمان دارند عمل کنند.