ورزش کشور از نگاه شعاری و آماری به ورزش همگانی ضربه میخورد و خروج از این وضعیت و احیای ورزش همگانی به یک اراده جدی و تدوين برنامه توسعه همراه با نظارت و تخصیص بودجه کافی نیاز دارد.
اگر وزارت ورزش مدعی «اقدامات جدی» و قائل به «شفافسازی» در زمينه فساد است، نام مدیران استقلال و پرسپوليس که به واسطه تخلفاتشان بازخواست و دادگاهی شدهاند، اعلام کند تا صداقتش در برخورد با فساد در فوتبال ثابت شود!
در ورزش کشورمان اهداف بلندمدت محلی از اعراب ندارد و اکثر مدیرانی که سر کار میآیند تنها به برنامهریزی برای برنامههای روتین و روزانه اکتفا میکنند و این روند سبب میشود تا به گفته دبير، فدراسيون کشتي يک برگ برنامه هم در 50 سال اخير ندارد.
عملي نشدن وعده ها علاوه بر اینکه وجهه مسئولان را در جامعه ورزش خدشهدار میکند، برای یک قهرمان و مدالآور که با تمام سختیها پرچم کشورمان را در مسابقات بینالمللی بالای سر برده، دلسردکننده است.
دولتی ها و فدراسیون فوتبال باید با عبور از تساهل و بیتفاوتی که در سالهای اخیر نسبت به هزینهکردهای باشگاهها داشتهاند، علاوه بر برخورد با تخلفات، قوانین سختگیرانهای را برای افزایش نیافتن بدهی وضع و بر اجرای آن نیز نظارت کنند.
با خصوصی سازی سرخابی ها، وزیر ورزش هم می تواند روی مسئولیت اصلی اش در ورزش که برنامه ریزی برای ورزش قهرمانی و همگانی است، تمرکز کند تا دیگر مانند امروز نه قهرمانان و مدال آوران المپیکی از وزیر ورزش دلخور باشند نه منتقدان، سلطانی فر را وزیر فوتبال بنامند!
نهادهای نظارتی و قضایی با برخورد با متهمان فساد در فوتبال اجازه ندهند تا مدیرانی مانند کفاشیان با وجود عملکرد پرحرف و حدیثشان،این روزها شنل یک مدیر سالم و موفق را بر دوش بیندازند و زمینه را برای بازگشت دوباره به صندلی اشتباهیشان فراهم کنند.
والیبال به مربیای احتیاج دارد که علاوه بر دانش فنی بالا برای موفقیت، از اقتدار کافی هم برای مدیریت ملیپوشان برخوردار باشد تا والیبال ایران که بخش زیادی از ناکامیهایش در سالهای اخیر به واسطه بازیکنسالاری بوده است، دوباره در یک مسیر صعودی قرار بگیرد.
تامین بودجه باشگاه های کشورمان توسط دولت سبب شده مدیران هم ترجیح می دهند با توجه به تعطیلی لیگ و شیوع کرونا بر خلاف سایر کشورهای دنیا وارد بحث کاهش دستمزدها نشوند تا فوتبالی ها همچنان زالو وار در حال مکیدن بیت المال باشند.
رفاقت ها و بده و بستان های خارج از مجموعه فوتبال و همچنین روابط کارمندی و رئیسی حرف اول را در انتخاب مدیران استقلال و پرسپولیس می زند و کمتر نامی را می بینید که بر اساس ویژگی های مدیریتی و توانایی هایی که در عرصه باشگاهداری داشته است، حکم گرفته است.
برنامههای فرهنگی باید از نگاه صرف تزئینی که این روزها مسئولان ورزش به آن دارند، خارج شود تا بتوان با آموزش و فرهنگسازی از ظرفیت اجتماعی ورزشکاران برای ایفای نقش فعال در بحرانهایی که کشور با آن مواجه میشود، کمک گرفت.
مسئولیت مستقیم پرونده قرارداد ویلموتس که یکی زیانبارترین پروندههای چند دهه اخیر فوتبال ایران است، متوجه مهدي تاج رئیس وقت فدراسیون فوتبال است و در این زمینه وی باید به سؤالات فراوانی پاسخ دهد.
چقدر باشگاههای دولتی فوتبال مانند استقلال و پرسپولیس باید بدهی به بار بیاورند و در فیفا پرونده شکایتهای بازیکنان و مربیان خارجیشان روی هم تلنبار شود تا وزارت ورزشیها نسبت به حیف و میل گستردهای که از بیتالمال در این دو باشگاه رخ میدهد، حساس شوند.
سلطه سیستم مدیریتی لمپنیسم در فوتبال ایران ادامه دارد، مدیران هزینه که دلالها و لیدرها جاده صافکنشان در گسترش فساد هستند و در سایه سیاست از سر باز کردن وزارت ورزشیها، دوباره امضایشان در فوتبال معتبر شده است!
ادعاي وزير ورزش درباره آماده بودن همه امکانات براي المپيکيها در شرايطي است که گلايههاي ورزشکاران در همين چند ماه اخير گوياي اين است که وضعيت ورزش کشور المپيکي نيست.