در حالی فیفا خواستارتصویب اساسنامه در مجلس ایران و ورود بانوان به استادیومها شدهاست که از رئیس فدراسیون فوتبال انتظار میرود در سفر بهمنماه اینفانتینو با اشاره به ظلم فیفا در بلوکه کردن پولهای ایران، درخواست لغو این تصمیم ظالمانه را مطرح کند تا یک بازی برد- برد شکل بگیرد.
دلیل اصلی سرنوشت تلخ این روزهای کمیسیون ورزشکاران را باید در بیرون از کمیسیون جستوجو کرد که برای اعضای کمیسیون نسخه میپیچند و بازیگر اصلی حاشیهها و جنجالها هستند، بازیگرانی که قهرمانان را جلو انداختهاند تا بتوانند به اهدافشان برسند.
با واگذاری تبلیغات محیطی استادیومها به باشگاههای لیگ برتری از سوی فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ، دریچه تازهای برای درآمدزایی در فوتبال ورشکسته ایران باز شده است.
در حالی فوتبال ایران در دهههای اخیر تبدیل به بهشت بازیکنان بیکیفیت خارجی شدهاست که به جای هدر دادن میلیونها دلار هزینه قرارداد با این بازیکنان، می توان با سرمایهگذاری خیلی کمتر در ردههای پایه و استعدادیابی، بازیکنان مستعدی را شناسایی و پشتوانهسازی کرد.
ذوقزدگی رئیس فدراسیون فوتبال در دیدار با رئیس فیفا که کاملا در عکس های منتشر شده آشکار است، در شرایطی است که عزیزی خادم باید به جای گرفتن عکس یادگاری، حق فوتبال ایران که مهمترین آن رفع مشکل پولها بلوکه شده فدراسیون و باشگاهها در فیفا است را پیگیری کند.
دود به حاشیه رفتن کمیسیون ورزشکاران به چشم قهرمانانی میرود که چشم امیدشان به قهرمانانی است که با رأیشان به کمیسیون فرستادهاند تا گرهی از مشکلات شان باز کنند، نه اینکه گره مشکلات را کورتر کنند.
پرداخت تسهیلات اشتغالزایی برای پرداخت طلب کالدرون محکوم و یک تخلف است و توجیه افشین پیروانی سرپرست پرسپولیس درباره اینکه برخی تیمهای دیگر دولتی بودجهشان همیشه حاضر و آماده است، تخلف را توجیه نمیکند.
در فضای دور از اخلاق فوتبال، حرکت فوتبالیستهایی مانند محمد انصاری در بخشیدن طلب چند میلیاردیاش به یک خیریه، شنا برخلاف جهت جریان آب است، رشتهای که از مربی و مدیر گرفته تا بازیکن، اکثرشان به دنبال رسیدن به سهم بیشتری از پولهای دولتی خرج شده در فوتبال هستند.
ادامه اهمال و تساهل با مدیران کارنابلد فوتبال پذیرفتنی نیست، به خصوص که با ادامه این روند دست فوتبالیها یک روز در جیب کارگران، یک روز در جیب محرومان و یک روز در جیب گروهی دیگر از مردم خواهد رفت تا دخلشان با خرجشان بخواند!
اگر امروز رمالها و جادوگران به بالاترین سطح مدیریتی فوتبال نفوذ کردهاند، نشان از بیتفاوتی در برخورد در فساد در فوتبال است، وقتی قوه قضائیه و مجلس با وجود مستندات، پرونده مهمی که از تخلفات فوتبالیها تهیه شده را بایگانی میکنند، فوتبال بیشتر از قبل تبدیل به حیاط خلوت برای افراد فاسد و مدیران متخلف میشود.
توجه بیش از حد و افراطی مسعود سلطانی وزیر سابق ورزش به فوتبال که قهرمانان و مدال آوران منهای فوتبالی را به حاشیه برده بود، باید درس عبرتی برای حمید سجادی باشد که از فوتبالزدگی وزیر سابق درس عبرت بگیرد و به هر رشتهای به اندازه افتخاراتش توجه کند.
در برخی اوقات مانند انصراف سوریان از انتخابات اتحادیه جهانی کشتی، شاهد بودهایم که تلاش برای کسب یک کرسی بینالمللی ورزش آن قدر حساب نشده و فاقد برنامه بوده که حتی پیش از آنکه پای نماینده ایران به مجمع انتخاباتی آن فدراسیون یا نهاد جهانی برسد، او انصراف می دهد تا عملاً رقابت نکرده، میدان را واگذار کنیم.
نمیشود به بهانه مصلحت به تیم آماتوری که حتی زمین تمرین هم ندارد، مجوز حرفهای داد و انتظار داشت که تیمهای ایرانی در آسیا بتوانند به حسرت نزدیک به ۳۰ ساله قهرمانی پایان دهند.
اگر تا دیروز حواشی فدراسیون فوتبال با «خوبان عالم» به دنیای رمالان و جادوگران گره خورده بود، حالا با مطرح شدن شائبه ورود یک شرکت صهیونیستی به فوتبال ایران صحبت از «نفوذ» است، صحبت از شائبه رخنه کردن برخی از عوامل بیگانه در فوتبال.
فدراسیون ورزشهای زورخانهای و کشتی پهلوانی در حالی به دنبال جهانی کردن ورزش پهلوانی کشورمان است که نباید برای رسیدن به این هدف، اقداماتی انجام شود که روح ملی و مذهبی ورزشهای زورخانهای از بین برود و یک ورزش کاملاً ایرانی با هدف جذب خارجیها، هویتش را از دست بدهد.