سعید احمدیان/ خبرگزاری ایرنا- سیستم مدیریتی فوتبال ایران کم اتفاق عجیب و غریب به خودش ندیده است، اتفاقاتی که شاید در کمتر جایی در فوتبال دنیا مشابه آن یافت شود. از حضور دندانپزشک وزیر سابق ورزش روی صندلی باشگاه معروف گرفته تا مدیرانی که با میلگرد و آهن، بازیکن جابجا میکردند. نمونههایی از این دست زیاد است، مدیرانی غیرمرتبط و ناآشنا که با توجه به رانت و روابطی که با مدیران بالادستی باشگاهها دارند، پایشان به فوتبال باز میشود و ناآشناییشان با فضایی که میخواهند مدیریت کنند در کنار بهره نبردنشان از حداقلهایی که یک مدیر باید در هر عرصهای داشته باشد، سبب میشود در راس تصمیمگیریها، کارنامهای کمدیوار و البته پرهزینه از خودشان به جا بگذارند. مانند آن مدیری که در در پرداخت پول یک بازیکن داخلی مانده بود اما برای خودشیرینی سکوها و فالوئرهای مجازی وعده میداد که لیونل مسی را به تیمش میآورد.
هر چه میگذرد حضور چنین مدیرانی در فوتبال پررنگتر از قبل احساس میشود و شاهد خلق تراژدیهای کمدیوار بیشتری در فوتبال هستیم. آنها اتفاقاتی را رقم میزنند که با وجود سابقههای قبلی، باز هم بیشتر از قبل میتوان شگفتزده شد و باید پرسید: ، مگر امکان دارد؟ مگر میشود؟
نمونه آن، دو اتفاقی بود که به فاصله چند روز در دو باشگاه بزرگ پایتخت یعنی استقلال و پرسپولیس رخ داد و ثابت کرد که مدیران اشتباهی فوتبال هنوز چشمههای زیادی برای غافلگیر کردن هواداران دارند و باید هر روز منتظر یک اتفاق عجیبتر در این فوتبال باشیم.
از دیروز شروع کنیم، روزی که فسخ قرارداد علیرضا بیرانوند با پرسپولیس و شایعاتی که درباره پیوستن او به استقلال به وجود آمد سبب شد مدیرعامل و سرمربی و اعضای هئیت مدیره این تیم در یک جلسه اضطراری دور هم جمع شوند تا این وضعیت را مدیریت کنند. تا اینجای کار مشکلی نیست، برگزاری چنین جلساتی طبیعی است اما اتفاقات بعد از این جلسه یکی از کمدیترین صحنههای فوتبال ایران را ثبت کرد.
خوابیدن رضا درویش مدیرعامل پرسپولیس روی صندلی عقب اتومبیل و کشیدن کت روی سرش برای روبرو نشدن با خبرنگاران و پاسخگویی به رسانهها، اتفاقی بود که نشان داد در این فوتبال هر روز باید شاهد عجیبترین صحنههای ممکن بود که حتی در خیال و فیلمنامههای کمدی هم نمیتوان تصور کرد.
اتفاق روز گذشته نشان داد که در فوتبال هیچ چیزی بعید نیست تا چنین صحنههای کمدی خلق شود، یک کمدی و طنز تلخ که نمونهای به شدت عجیب از سیستم مدیریتی حاکم بر فوتبال است. درویش با یک حرکت غیرحرفهای و بچهگانه که با پخش ویدئوی آن در فضای مجازی سوژه طنز کاربران شد، نشان داد که چقدر مدیریت فوتبال در ایران از سطح فوتبال دنیا عقبتر است.
حرکت غیرحرفهای درویش در شرایطی بود که او به جای رقم زدن چنین صحنه طنزی که مدتها تصاویرش سوژه فضای مجازی خواهد بود، میتوانست به احترام خبرنگارانی که از صبح و در آفتاب سوزان به انتظار پایان جلسه بودند تا آخرین خبرها را درباره وضعیت دروازهبان پرسپولیس به گوش هواداران برسانند، از آنها عذرخواهی و صحبت را به وقتی دیگر موکول کند. این بدیهیترین واکنش ممکن مدیریتی در مواجهه با رسانهها بود.
با این حال مدیرعامل پرسپولیس با زیر پا گذاشتن این اصل اولیه مدیریتی در پاسخگویی و احترام به هوادار و رسانه، تصمیم گرفت تا با یک حرکت غیرحرفهای و طنزآلود از حضور در جمع رسانهها خودداری کند؛ غافل از آنکه دوربین خبرنگاران خروج او را ثبت کردند تا سوژه جدیدی برای فضای مجازی جور شود.
سبک فرار درویش از جمع خبرنگاران در آماتورترین فوتبال دنیا هم بعید است رقم بخورد. البته فوتبال ایران نشان داده استثناست و رخ دادن چنین حواشی طنزی با توجه به سیستم انتخاب مدیران که بر پایه رانت و روابط استوار است، دور انتظار نیست.
حواشی اولین تمرین استقلال که پنجشنبه برگزار شد هم از این جنس است، همنشینی مدیران یک باشگاه با اراذل و اوباشی که برای خاموش کردن صدای منتقدان از آلوده کردن فضای ورزش به زد و خورد هم ابایی ندارند.
ریشه اتفاقاتی مانند همنشینی یک مدیر فوتبالی با اراذل و اوباش بدنام و نحوه فرار مدیرعامل پرسپولیس از دست رسانهها به سیستم مدیریتی برمیگردد که اولیهترین اصول مدیریتی را برای انتخاب یک مدیر لحاظ نمیکند تا این مدیران هر روز با یک حرکت عجیب مرزهای مدیریت در فوتبال را جابجا کنند!