سعید احمدیان/ خبرگزاری ایرنا- فوتبال ایران را باید دنیای تناقضها و حرفها و عملکردهای ضدونقیض دانست با مدیرانی هزار چهره که در حرف یک سمت میخواهند بروند و در عمل یک سمت دیگر میروند. چنین تناقضهایی فصل نقلوانتقالات که میشود بیشتر آشکار میشود. رقابت بین باشگاهها زمینی میشود تا مدیران فوتبال نقابهای مختلفی را برای خوشآمد هوادار و مسئول بالا دستی به صورت بزنند. چند چهره و به هزار رنگ دربیاند و امروز، دیروزشان را تکذیب کنند!
امسال گویا قانون سقف بودجه که میخواهد افسار ریختوپاشهای فوتبالیها از بیتالمال را مهار کند بیشتر از هر زمان دیگری سبب شده مدیران و تصمیمگیرندگان باشگاهها رو به تناقضگویی و امتحان نقابهای مختلف بیاورند.
حکایت روشن چنین مدیران و مربیانی در فوتبال، دو باشگاه استقلال و پرسپولیس است؛ دو تیم دولتی که سالیانه چند صد میلیارد خرج روی دست بیتالمال میگذارند و هر چه پولپاشی برایشان از جیب مردم و هوادار بیشتر، طمعشان برای چنگ زدن به بیتالمال بیشتر میشود.
دست خودشان نیست، وقتی چند صد، چند صد میلیارد از بیتالمال برایشان هزینه میشد، شاخکهای نظارتی و حسابکشی بالادستیهایشان که مهر امضای انتصاب این مدیران را با رانت و منافع درهم آمیخته و امضا پایش زده بودند، فعال نبود. اگر آن شاخکها فعال بود و برای چرایی هزینه ریال به ریال بودجه جواب پس میدادند کار به اینجا نمیرسید.
کار به اینجا نمیرسید که هر سال با طمع بیشتر دست در جیب هوادار و بیتالمال کنند و به بهانه نشاط آن هوادار، لاکچریتر از دیروز با پول همان هوادار دور دور و رویاهای در خواب ندیدهشان را هم تعبیر کنند!
زمانه اما به کام فوتبال در ایران چرخیده گویا، هر چه ناکامتر و دست از پا درازتر از مسابقات برگشتن بیشتر، ارج و قربشان در بین متولیان بیشتر و پاداشهایشان چربتر!
حالا هم وضع قانون سقف بودجه توسط فدراسیون فوتبال با تاکید نهادهای نظارتی برای کشیدن ترمز ریختوپاشها، انگار کاری کرده است که جماعت فوتبالی از چهرهای به چهرهای دیگر در بیایند و تناقضهایش آشکارتر از قبل برملا شود.
در یک دو دهه اخیر کمتر زمانی بوده که چه استقلال و چه پرسپولیس، مدیران، مربیان و بازیکنانشان از پولی که میگیرند و از موجودی حساب باشگاه راضی باشند. تا بوده گلایه و شکایت و اعتراض به خالی بودن حساب باشگاه و عقب افتادن پرداخت مطالبات است.
آن هم در شرایطی که هر سال نجومیتر و لاکچریتر از قبل لیست هزینههایشان را از بیتالمال نقد میکنند و نیم هزار میلیارد، مقداری کمتر و بیشتر خرج روی دست میگذارند. با این حال باز هم کم است و دیدن رضایت مدیران، مربیان و بازیکنان استقلال و پرسپولیس از پولی که از جیب مردم به حسابشان میرود، به یک آرزوی دور و بعید تبدیل شده است.
قاعدتا چنین باشگاههایی که گلایههایشان از بیپولی با وجود هزینه چند صد میلیاردی از بیتالمال هر سال بیشتر به آسمانها میرود باید از وضع قانونی مانند سقف بودجه استقبال کنند. به هر حال تیم و باشگاهی که در ظاهر از مدیر، مربی و بازیکن از بیپولی ناله میکنند باید برای اجرای قانونی که میخواهد افسار ریختوپاشها را بکشد، فرش قرمز هم پهن کنند. قانونی که خاطر نگران سرخابیها را از اینکه تیمهای دیگر دستی بازتر برای استفاده از بیتالمال داشته باشند، را آسوده میکند. البته در صورتی که نظارتی باشد و همه به یک چشم در اجرای این قانون دیده شوند.
در این شرایط استقلالی و پرسپولیسی باید کلاهشان را بالا هم بیندازند، به خصوص که هر سال در ظاهر از مشکل مالی و نداشتن بودجه کافی و دست باز تیمهای صنعتی در ریختوپاش بیشتر گله میکنند.
با این حال اما از مدیر، مربی و بازیکن گرفته در استقلال و پرسپولیس با وجود زاریشان از حساب خالی، جلوی قانون سقف بودجه صف کشیدهاند و حکم به باطل بودن آن میدهند. از جواد نکونام تازه رسیده به نیمکت استقلال تا افشین پیروانی سالها حاضر روی نیمکت پرسپولیس، مقابل قانون سقف بودجه صف کشیدهاند که این قانون دستوپای ما را بسته است! صحبتی که روی دیگر آن این است که حساب پر از پولشان آنقدر سریز و بیشتر از رقم ۳۲۵ میلیاردی سقف بودجه است که این قانون دستشان را برای استفاده بقیه آن بسته است!
حالا هوادار مانده است کدام چهره این جماعت را باور کند، چهره نالههایشان از حساب خالی و بودجه اندک و دستهای دراز جلوی دولت یا چهره برافروخته از قانون سقف بودجه که اجازه ریختوپاش بیشتر از بیتالمال را به آنها نمیدهد! اگر اولی درست است که دیگر چانهزنی برای باز گذاشتن دستهایشان برای حیفومیل بیشتر از جیب مردم و هوادار چه معنی ندارد، اگر دومی واقعی است پس زاریهایشان از بیپولی و نداشتن پول نهار چیست؟
کاش مدیر، مربی و بازیکن استقلال و پرسپولیس که هر سال دستشان بیشتر از قبل با نجومیترشدن رقم قراردادهایشان در جیب مردم و هوادار میرود، حداقل با نقاب زدن و هزار چهره شدن نمک بیشتر روی زخم این هواداران نریزند. نقابهای رنگووارنگشان را بردارند و به باریکه گشادهای که برای ریختوپاش از بیتالمال برایشان باز شده است قناعت کنند!