سعید احمدیان/ خبرگزاری ایرنا- آذر ۷۶ و آن صعود باورنکردنی فوتبال جامجهانی ۹۸ تبدیل به یک خاطره جمعی برای ایرانیان شده است، خاطره شیرینی که با وجود گذشت ۲۶ سال از آن مسابقه عجیب در ورزشگاه مبلورن سیتی، هنوز هم هر وقت هشتمین روز آذر میرسد، ناخودگاه خیلی از هواداران با یادآوری آن، گل از گلشان میشکفد. خاطرهای که تنها هواداران فوتبال را به وجد نیاورد و جمع وسیعی از جامعه ایران را با هر علاقهای را در آن شادی خیابانی به یادماندنی به خیابانها کشاند.
از آن ظهر تاریخی که پس از سوت پایان ساندرپل، حمید استیلی، اشکریزان،داور مجارستانی را در آغوش کشید و فوتبال پس از ۲۰ سال دوباره توانست راهی جامجهانی شود، نزدیک به سه دهه میگذرد و فوتبال در این مدت ۴ دوره دیگر هم راهی جامجهانی شده است، با این حال هیچکدام از صعودهای بعدی نتوانست حتی یک دهم هیجان و شوری که تساوی برابر استرالیا و گرفتن بلیط صعود به فرانسه ۹۸ به وجود آورد را تکرار کند.
اگر چه شکل حماسی صعود به جامجهانی ۹۸ در ماندگاری این نسل سهم زیادی داشت تا هنوز شیرینی و حس غروری که از ضربه سر دیدنی کریم باقری، پاس تو در علی دایی و بغل پای خداداد عزیزی با آن گزارش ویژه جواد خیابانی هنوز زیر زبانمان باشد.
این سکه اما دو رو دارد، روی خوش آن، تیمی پر ستاره اسم و رسمدار از خط دروازه تو نوک حمله بوپد، تیمی که هنوز که هنوز است نسل طلایی فوتبال ایران نامیده میشود و در ۲۶ سال گذشته زمانی نبوده است که تیمهای ملی به از لحاظ کیفی و محبوبیت به آن تیم نزدیک شوند. نسلی که با حداقلها و بدون پاداشهای چندهزار دلاری و حواله ماشین، توانستند روزی را در تاریخ فوتبال ایران ثبت کند که با وجود گذشت نزدیک به سه دهه، همچنان خاطره آن روز زنده است.
روی تلخ سکه اما آنجاست که با وجود گذشته ۲۶ سال هنوز هیچ تیم ملی در این سالها نتوانسته است که مانند آن اتفاق را تکرا کند.. با توجه به دو برابر شدن سهمیهها، فوتبال اگر چه راحتتر و کمدردسرتر راهی جامجهانی هم شده است اما هیچکدام از تیمهای نسل بعدی نتوانستهاند، خاطرهای بسازند که ۸آذر زیر سایه آن محو شود!
اگر هنوز صحبت از نسل طلایی جامجهانی ۹۸ است،نشان از درجا زدن فوتبال و حتی عقبگرد آن دارد و گویای این واقعیت است که فوتبال ملی ایران نتوانسته است در ادامه تیمی در آن حد و اندازهها بسازد.
اگر چه برخی نسل فعلی تیم ملی را که خیلیهایشان سابقه صعود و حضور در ۲ دوره جامجهانی را دارند در تراز نسل طلایی جامجهانی ۹۸ میدانند اما این تیم نتوانسته است به ساختن یک خاطره شیرین جمعی مانند آن اتفاقی که در ۸ آذر ۷۶ ثبت شد، نزدیک شود.
علاوه بر مقایسه بازیکنان دو تیم، نتایج هم نشان میدهد که تیم ملی فعلی همچنان پشت سر نسل طلایی ۹۸ است. به خصوص که نه آن تساوی با پرتغال در جامجهانی ۲۰۱۸ روسیه و نه برد مقابل ولز ۱۰ نفره در جامجهانی ۲۰۲۲ هم نتوانست که یک خاطره تاریخی برای ایرانیان بسازد.
هنوز که هنوز است ۸ آذر که میرسد همه به ۲۶ سال قبل پرتاب میشوند و بارها آن صحنه گل تساوی خداداد عزیزی را تماشا میکنند و با گذشته نزدیک به سه دهه، باز هم مانند آن روز خوشحال میشوند.
تازه بودن این نوستالژی، گویای این واقعیت است که تیمی که ۸ آذر ۷۶ در ملبورن سیتی به صورت شگفتآوری، آخرین بلیط فرانسه را تساوی برابر استرالیا رزرو کرد، کیلومترها جلوتر از تیمی است که سال گذشته در سالگرد ۸ آذر در ورزشگاه الثمامه در جامجهانی قطر، برابر آمریکا باخت.
از ایران- استرالیای ۸ آذر ۷۶ تا ایران – آمریکای ۸ آذر ۱۴۰۱، این واقعیت روشن شد که بیشتر از طلب پاداش دلاری و حواله خودروی خارجی باید به پیراهن ملی عشق داشت تا نامها ماندگار شوند. اینطور میشود یک نسل ۲۶ سال پیش در ملبورن سیتی یک شب تاریخی میسازد و یک نسل دیگر ۲۵ سال بعد در ورزشگاه الثمامه سربلند نمیشود!