سعید احمدیان/ خبرگزاری ایرنا- «همه دارند در مورد فوتبال صحبت میکند بهتر است هر کس حد خودش را بداند که در مورد فوتبال صحبت میکند. حالا همه برای ما مصاحبهکننده شدهاند، در مورد فوتبالیستها نباید همه نظر بدهند.» این صحبتهای توهینآمیزشجاع خلیلزاده مدافع ملیپوش فعلی باشگاه تراکتور و سابق پرسپولیس، نسبت به قهرمانان المپیک و جهان است که اهدای پاداش به فوتبالیستها بابت صعود به جامجهانی را نقد کردهاند.
این نوع واکنش بار دیگر پرده از بحران اخلاق در فوتبال ایران برداشت، بحرانی که در ۲دهه اخیر با ورود پولهای بیضابطه و نجومی، شدیدتر از قبل شده و فوتبالیستها را تبدیل به طبقهای نوکیسه کرده است که مسائل غیراخلاقی روز به روز در بین این طبقه در حال افزایش است.
البته خلیلزاده، مشت نمونه خروار فوتبالیستهایی که در ۲ دهه گذشته، اخلاقیات را در این ورزش به مسلخ بردهاند و ابایی از بیان صحبتهای توهینآمیز نسبت به سایر قهرمانان رشتههای مدالآور و افتخارآفرین ندارند تا جایی که امروز برای اظهارونظرهای این قهرمانان هم خط و ربط تعیین میکنند. اگر چه نمیتوان از برخی تصمیمها در شکل گرفتن دوگانه فوتبال و رشتههای منهای فوتبال گذشت اما چنین تصمیمهایی سبب نمیشود که یک فوتبالیست از دایره ادب خارج شود و با ادبیاتی چاله میدانی، قهرمانان رشتههای دیگر را مورد خطاب قرار دهد.
بدیهی است که فوتبال با توجه به هوداران پرشماری که در دنیا و ایران دارد، پولسازترین ورزش دنیاست، با این حال در کانون توجه بودن، سبب نمیشود که این جماعت به خودشان اجازه بدهند که با نگاهی از بالا به پایین، با مدالآوران و قهرمانان رشتههای دیگر صحبت کنند و برایشان تعیین کنند که درباره چه مسائلی میتوانند صحبت کنند و درباره چه مسائلی نباید حرف بزنند.
فوتبال اگر چه پرطرفدار و درآمدزاست اما در ۳ دهه گذشته چه در عرصه باشگاهی و چه ملی، هیچگونه افتخاری را کسب نکرده است و آخرین شاهکار فوتبال هم در جام جهانی، دریافت ۶ گل از تیم ملی انگلیس و حذف در همان مرحله اول بود. این در شرایطی است که در سوی دیگر ورزش ایران، قهرمانانی مانند کشتیگیران حضور دارند که چه در المپیک و چه بازیهای آسیایی، همواره با مدالهایشان پرچم کشورمان را برافراشته کرده و نام ایران بلند آوازه کردهاند.
البته تکثیر «خلیلزاده»ها و امثال چنین فوتبالیستهایی که میکس زون ورزشگاه را با چاله میدان اشتباه میگیرند، ریشه در فقر فرهنگی و اخلاقی این جماعت دارد. البته فوتبال کم هم فوتبالیست اخلاقمدار ندارد. با این حال صدای بلند اکثریت فوتبالیستهایی که در زمان حرف زدن چشمانشان را میبندند و دهانشان را باز میکنند، سبب شده تا فضای غیراخلاقی در این ورزش هر چه میگذرد پررنگتر شود.
بدون شک افزایش فقر اخلاقی و فرهنگی در بین فوتبالیستها را باید به پای مدیران و مربیان هم باید نوشت.وقتی در باشگاهها، تیم ملی و فدارسیون فوتبال، همه اولویتها در نتیجهگیری و شمردن صفرهای قراردادها خلاصه شود و به آموزش مسائل اخلاقی و رفتار اجتماعی توجه نمیشود، نتیجه آن بروز ناهنجاریهای اخلاقی در بین فوتبالیستهاست. ورزشکارانی که با توجه به قراردادهای چند ده میلیاردی سالانه، طبقه اجتماعیشان ارتقا پیدا کرده است.با این حال فرهنگ و اخلاق این بازیکنان به اندازه درآمدهای مالیشان، ارتقا پیدا نکرده است.
این بازیکنان با وجود مسئولیت اجتماعی که با توجه به الگو بودن در جامعه دارند، اما به دلیل عدم آموزش، از نظر رفتاری و اخلاقی رشد نمیکنند تا مانند امروز شاهد باشیم فوتبالیستهایی مانند «شجاع خلیلزاده»ها با لحنی توهینآمیز و دور از ادب درباره سایر جامعه ورزش که قهرمانان بزرگ و المپیک را شامل میشود، اظهارنظر کنند.
البته برخورد تبعیض آمیز مسئولان هم هم سبب شده است که فوتبالیها خودشان را تافتهای جدا بافته تصور کنند و با دستان خالی از افتخار، برای قهرمانانی که دستانشان پر از افتخار است، تعیین تکلیف کنند. شاید استوری الهام فرهمند، ملیپوش فوتبال بانوان پس از درگذشت ملیکا محمدی که همزمان با سهمخواهی فوتبالیستها شده بود، بهترین پاسخ به بازیکنانی مانند خلیلزاده باشد.
فرهمند نوشته است:«کاشکی حداقل الان که یکی از سرمایه های ایران رو توی تصادف با خودروی کرایه ای تیبا از دست دادیم انقدر از اون حواله لعنتی واردات خودروتون نمیگفتین کاش انقدر با فخر خودتون رو که هیچ دستاورد خاصی هم ندارید بالاتر از بقیه ی ورزشکارا و مردم نمیدونستید.
این سرمایه هایی که از ایران دارن توی خودروهای کرایه ای و ارابه های مرگ تلف میشن اگر یک دهم حقوق شما بهشون تعلق میگرفت ده برابر شما افتخار کسب میکردن و مفید واقع میشدن ملیکای ما که پر پر شد امیدوارم مسئولین به تکونی به خودشون بدن تا دیگه ایران اینجور داغدار جووناش نشه».