سعید احمدیان- ورزش ایران پس از پایان بازیهای المپیک و پارالمپیک ۲۰۲۴، یک فرصت ۴ ساله برای دوره بعدی بازیها در سال ۲۰۲۸ در لسآنجلس پیش رو دارد. صحبتهای احمد دنیامالی، وزیر جدید ورزش و جوانان درباره برنامهریزی بلندمدت و کوتاه مدت برای موفقیت کاروان ایران در المپیک ۲۰۲۸ و ۲۰۳۲ نشان میدهد وزارت ورزش در دوره جدید به دنبال استفاده از حداکثر فرصتها جهت آمادهسازی و اعزام یک کاروان با کیفیتتر به المپیک و پارالمپیک آینده است.
این در حالی است که یکی از پاشنه آشیلهای مدیریت ورزش کشورمان، همواره نگاه دقیقه نودی به آماده کردن شرایط جهت حضور ورزشکاران رشتههای مختلف در مسابقات المپیک بوده است. چنین نگاهی سبب شده که برنامهریزی برای موفقیت در مسابقات بزرگی مانند المپیک که بزرگترین رقابت رشتههای منهای فوتبالی است، تنها محدود به یک سال مانده به مسابقات و تلاش برای فراهم کردن یک وضعیت مطلوب جهت کسب سهمیه است.
از دست دادن زمان و نداشتن یک چشمانداز برای حضور در المپیک و پارالمپیک در اکثر فدراسیونهای ورزشی سبب شده که ورزش ایران همواره بخش زیادی از فرصت ۴ ساله را از دست بدهد و همه فشار و تلاشها به سال منتهی به المپیک موکول شود، فرصت کوتاهی که قطعا نمیتواند زمینهساز موفقیت بزرگی در مسابقات شود.
صحبت چند سال پیش علیرضا دبیر، رئیس فدراسیون کشتی درباره جایگاه برنامه در فدراسیونها عمق فاجعهای که ورزش با آن روبرو است را نشان میدهد. او اشاره کرده بود که وقتی فدراسیون کشتی را تحویل میگیرد از مدیران و مربیان وقت میخواهد که برنامهشان را برای او بیاورند و آنها به جای یک برنامه راهبردی که آینده را هدف گرفته باشد، برنامه مسابقاتی که باید اعزام شوند، را آماده کرده بودند!
یکی از مهمترین چالشهایی که سبب شده ورزش ایران فرصتهای طلایی را برای موفقیت در میدانهای بزرگی مانند المپیک و پارالمپیک از دست بدهد، فراگیری مدیریت روزانه در فدراسیونهاست، مدیریتی که فقط امروز را میبیند و برای فردا برنامهای در چنته ندارد.
در این راستا، در اولین قدم، فدراسیونهای ورزشی باید برای استفاده از فرصتی که از المپیک تا المپیک بعدی پیشرو دارند، برنامه و چشمانداز مسیرشان تا مسابقات را تدوین کنند، چشماندازی که میتواند هم بلندمدت و کوتاهمدت باشد و با همفکری با کارشناسان و نخبگان و همچنین بهره گرفتن از مسیری که کشورهای صاحب عنوان در رشته مورد نظر طی کردهاند، تدوین شود.
باید در این مسیر از فدراسیونهای ورزشی تدوین یک برنامه جامع با چشماندازهای بلندمدت و کوتاه مدت مطالبه شود، برنامهای جامع که نقشه راه فدراسیون در بخشهای مختلف خواهد بود و برای بازیهای آسیایی و المپیک و اهداف و امکاناتی که برای رسیدن به این هدفها مورد نیاز است، کاملا جز به جز برنامه دارد و مدیران فدراسیونها موظف به حرکت در این مسیر میکند.
برنامه جامع با چشماندازهای مختلف البته زمانی میتواند جامعیت داشته باشد و مبتنی بر واقعیتها و ظرفیتهای موجود نوشته شود که فدراسیونهای مختلف به آسیبشناسی دیروز و امروز شرایط رشته مورد نظر بپردازند و با مشخص کردن ضعفها و قوتهایی که وجود دارد، برای نوشتن برنامه جامع اقدام کنند.
آسیبشناسی صورت گرفته باید به دور از تعارفهای معمول و لاپوشانی ضعفها صورت گیرد تا مجموعه مدیریتی ورزش بر اساس واقعیتی که ورزش با آن روبرو است، برای موفقیت آن برنامه بریزد. قطعا آسیبشناسی که دور از واقعیت صورت بگیرد، خروجی واقعی از وضعیت ورزش نخواهد بود و برنامهریزی فدراسیونها را با توجه به دادهها و اطلاعات غیرواقعی به سمتی خواهد برد که موفقیتی را به دنبال نخواهد داشت.
در چنین شرایطی انتظار میرود در فاصله ۴ سال تا المپیک آینده، علاوه بر وزارت ورزش، فدراسیونهای ورزشی هم زمان را از دست ندهند با ارزیابی کارنامه ورزشکارانشان در المپیک و پارالمپیک، نقشه راهشان را تدوین کنند تا مانند گذشته ورزش ایران حسرت فرصتهای از دست رفته را نخورد و ورزشکارانمان بتوانند در بزرگترین میدان ورزشی دنیا با تمام ظرفیت و آمادگی که انتظار میرود، به مصاف حریفانشان بروند و با کسب مدالهای بیشتر، جایگاه کشورمان را در جدول ردهبندی المپیک و پارالمپیک ارتقا بدهند و به جایگاه شایستهای برای ایران برسانند.