سعید احمدیان/ روزنامه جوان- اولینها انگار با نام نجمه خدمتی گره خورده است؛ بانوی تیرانداز کشورمان که در ۱۷ سالگی در بازیهای آسیایی ۲۰۱۴ اولین مدال کاروان ایران را در اینچئون کسب کرد، آن هم یک مدال طلای خوشرنگ. از آن روز به بعد تیراندازی ایران یک ستاره به نام خدمتی را رو کرد؛ ستارهای که این روزها خیلیها انتظار دارند در هر مسابقهای که میرود با مدال برگردد. خدمتی اردیبهشت امسال هم اولین سهمیه ایران را برای المپیک توکیو کسب کرد تا همچنان به ثبت اولینها به نام خودش ادامه دهد. خدمتی که تابستان آینده در توکیو، دومین حضورش در المپیک را تجربه میکند، در گفتگو با «جوان» درباره هدفهایش و آخرین شرایطش صحبت کرده است.
اولین مدال تاریخ تیراندازی در جوانان جهان، اولین مدال کاروان ایران در اینچئون، اولین سهمیه ایران در المپیک توکیو و چند اولین دیگر رکوردهایی است که به نام نجمه خدمتی ثبت شده است؛ اولین بودن چه حس فوقالعادهای به شما میدهد؟
اولین بودن یک احساس خوشحالی خاصی به من میدهد که باعث میشود برای مسابقات بعدی انگیزه بیشتری بگیرم. خیلی خوشحالم و خدا را شکر کردم که این بار در مسیر کسب سهمیه المپیک، چراغ اول را روشن کنم.
به روزی برگردیم که رشته تیراندازی را انتخاب کردی؛ تیراندازی بیشتر یک رشته مردانه است و با توجه به روحیه خاصی که بانوان دارند، شاید کمتر سراغ این رشته بروند. نجمه خدمتی چه شد که سمت این رشته رفت؟ البته از نقش مادرتان که در این رشته فعالیت داشتند نمیتوان گذشت.
سال ۸۹ خیلی به صورت تفریحی وارد این رشته شدم. با توجه به اینکه مادرم مربی تیراندازی بود، به صورت حرفهای شروع کردم و تقریباً یک ماه تمرین کردم و پس از آن در رقابتهای قهرمانی کشور، مدال طلا گرفتم و از آنجا وارد اردوهای استعدادیابی تیم ملی شدم.
یعنی از تفنگ و تیراندازی ترسی نداشتید؟
نه؛ واقعاً از بچگی به تیراندازی و تفنگ علاقه داشتم و دوست داشتم نشانهگیری کنم.
از خراسان جنوبی و بیرجند شروع کردید؛ یک استان کوچک و محروم. به طور قطع از امکاناتی که ورزشکاران تیراندازی در شهرهای بزرگتر برخوردار بودند، شما بهرهای نداشتید. از آن روزها و شرایط سختی که قطعاً داشتهاید، صحبت میکنید.
امکانات رشته تیراندازی حتی همین الان هم در استان خراسان جنوبی پایین و کم است. ما سالن تیراندازی در حد استانهای دیگر نداشتیم و لباسهای تیراندازیمان در سالن مشترک بود. سلاح کافی برای تیراندازی نداشتیم، اما با وجود این شرایط سخت توانستم به اردوی تیم ملی راه پیدا کنم.
همیشه برای یک ورزشکار، اولین مدال یک لذت ویژه دارد؛ میخواهیم از روزی که اولین مدال بینالمللی را در زندگی ورزشیتان کسب کردید صحبت کنید؛ حتماً روی آسمانها بودید و آن صحنه حتماً همیشه جلوی چشمتان است.
در سال ۲۰۱۲ در رقابتهای قهرمانی تیراندازی نوجوانان آسیا مدال طلا را کسب کردم که اولین مدالم بود. خوشحال بودم که توانستهام شروع خوبی در رشته تیراندازی داشته باشم. این مسابقات اولین حضور بینالمللی من بود و استرس و هیجان بالایی داشتم، اما درنهایت خوشرنگترین مدال را کسب کردم و این باعث شد تا در ادامه حضورم در تیراندازی اتفاقهای خوب برای من بیفتد.
دو سال بعد در المپیک نوجوانان ناجینگ در سال ۲۰۱۴ حضور پیدا کردید و اگر بدشانس نبودید میتوانستید با مدال برگردید، اما چهارم شدید؛ چه شد در یک قدمی مدال نتوانستید به آن برسید؟
در مسابقات قهرمانی آسیا که در کویت برگزار شد، با کسب مدال نقره، سهمیه المپیک نوجوانان را کسب کردم. وقتی به المپیک نوجوانان اعزام شدیم، سلاح من در فرودگاه جا ماند و به دست من نرسید. این متأسفانه باعث شد نتوانم قبل از این بازیها تمرین کنم و به مقام چهارم رسیدم. این در صورتی بود که اگر سلاح من بهموقع در دستم بود و میتوانستم تمرین کنم، با مدال به تهران برمیگشتم.
اوج کار نجمه خدمتی در بازیهای آسیایی ۲۰۱۴ بود؛ جایی که در بازیهای آسیایی توانستید اولین مدال کاروان ایران را به نام خودتان کسب کنید و طلا بگیرید. در شرایطی که تنها ۱۷ سال بیشتر نداشتید.
یک هفته قبل از بازیهای آسیایی اینچئون در مسابقات قهرمانی جوانان جهان شرکت کرده بودم و توانستیم در رشته تیمی اولین مدال نقره تیراندازی را برای ایران کسب کنیم و در انفرادی هم چهارم شدم. ۱۰ روز قبل بازیهای آسیایی هم در المپیک نوجوانان جهان باز هم چهارم شده بودم. پس از پشت سر گذاشتن دو مسابقه سخت، سرانجام در بازیهای آسیایی به عنوان سومین مسابقه که به فاصله خیلی کمی با هم شرکت کرده بودم، توانستم جبران کنم و به مدال طلا برسم. آن موقع ۱۷ ساله بودم و عضو تیم جوانان، اما آقای لازلو مربی تیم بزرگسالان تشخیص داد که در رشته تفنگ بادی به بازیهای آسیایی اعزام شوم. آقای لازلو با توجه به اینکه مسابقات قبلی من را دیده بود و مدالها و فینالهایی که رفته بودم را میدانست، من را در لیست اعزام قرار داد و با توجه به برآوردهایی که داشت احساس میکرد میتوانم حتی با این سن کم به فینال هم راه پیدا کنم و شانس مدال هم داشته باشم و این اتفاق هم افتاد.
به عنوان یک بانوی ۱۷ ساله چراغ اول کاروان را با یک مدال طلا روشن کردید؛ از حس این موفقیت برایمان بگویید؟
مدال طلای من، علاوه بر اینکه اولین مدال کاروان ایران در بازیهای آسیایی بود، دومین مدال طلای تاریخ تیراندازی هم در این رقابتها بود. طبیعتاً خیلی خوشحال بودم. قبل از رفتن به اینچئون دو مسابقه سخت یعنی قهرمانی جوانان جهان و المپیک نوجوانان ناجینگ را چهارم شده بودم و قبول این موضوع برایم خیلی سخت بود که در یک قدمی مدال به آن نرسیده بودم. شما تلاش میکنید و زحمت میکشید به فینال میرسید، اما وقتی به مدال نمیرسید، خیلی سخت است، در اینچئون، اما سرانجام تلاشم به مدال ختم شد.
روند موفقیتهایتان ادامه داشت و در سال ۲۰۱۶ با کسب سهمیه، در المپیک ۲۰۱۶ حاضر بودید؛ بزرگترین میدان ورزشی دنیا که آرزوی هر ورزشکاری است. همین که توانسته بودید سهمیه به دست بیاورید موفقیت بزرگی بود، اما شما به فینال المپیک هم صعود کردید، از خودتان راضی بودید؟
با توجه به اینکه در رده سنی جوانان بودم، اما در رده بزرگسالان در مسابقات کسب سهمیه شرکت میکردم و خدا را شکر در مسابقات جهانی، اولین سهمیه رشته تیراندازی را برای المپیک ریو کسب کردم. از سال ۲۰۱۴ هم تمریناتم را در رشته تفنگ خفیف شروع کردم و توانستم باز هم برای اولین بار در رشته تفنگ خفیف در المپیک به فینال برسم. از نتیجهای که گرفتم راضی بودم. حضور در المپیک به خودی خودش سخت است و اینکه بخواهید وارد فینال شوید و مدال بگیرید کار سختتر است. با توجه به سن کم و تجربه کمی که داشتم، از خودم همین انتظار را داشتم که به فینال برسم.
در بازیهای آسیایی ۲۰۱۸ در جاکارتا، اما روند موفقیتهایتان قطع شد و نتوانستید طلای اینچئون را این بار چهار سال بعد تکرار کنید؛ چه اتفاقی افتاد که زنجیره موفقیتهای فوقالعادهای را که به دست آورده بودید، قطع کرد؟
برای بازیهای آسیایی جاکارتا در مسابقات انتخابی دوم شدم، اما متأسفانه به دلایلی که تا امروز هم نمیدانم نفرات را جابهجا کردند و نفر ششم به جای من اعزام شد و تا لحظه آخر هم در لیست اعزامی به جاکارتا نبودم. بعد برای اینکه بگویند نجمه هم بیاید و یک خرده آرامش کنند، اسم من را در تیم میکس تیراندازی گذاشتند، با اینکه حقم بود که بهخصوص در رشته تفنگ بادی در جاکارتا شرکت کنم. با این حال نتیجه چنین انتخابهایی هم در جاکارتا مشخص شد. الان دیگر برای من مهم نیست و تمام تمرکزم را روی مسابقات آینده و المپیک گذاشتهام.
به المپیک اشاره کردید و حالا تابستان سال آینده در حالی نجمه خدمتی در توکیو دومین المپیک را تجربه میکند که نسبت به چهار سال باتجربهتر و میداندیدهتر شدهاید و قطعاً به دنبال نتیجه بهتری نسبت به ریو هستید؛ نجمه خدمتی برای المپیک ریو چه نقشههایی در سر دارد؟
من تمام تلاشم را میکنم که بهترین نتیجه را در المپیک توکیو بگیرم، البته بهترین نتیجه همیشه مدال نیست و باید از خودم راضی باشم. امیدوارم روز مسابقهام در المپیک، روزم باشد و شرایطم عالی. انتظارم، کسب مدال است، اما شرایط روحی و جسمانیام باید مساعد باشد. تیراندازی یک رشته ذهنی نیز هست و اگر بخواهیم با ذهن آرام در المپیک مسابقه بدهم، نیاز داریم مسئولانی که وظیفه آمادهسازی شرایط را برای المپیکیها برعهده دارند، به ما کمک کنند. حمایتها صرفاً مادی نیست و از لحاظ روحی هم میتوانند پشتمان باشند تا بتوانیم در المپیک موفق باشیم.
به مشکلاتتان اشاره کردید؛ قصه غصهداری که در رشته تیراندازی سر دراز دارد و شما و دیگر بچههای ملیپوش تیراندازی در سالهای اخیر با مشکلات زیادی مانند کمبود فشنگ و سلاحهایی که بهروز نیست، روبهرو بودهاید. شاید یک سؤال تکراری باشد، اما میخواهیم بار دیگر از این مصائب بگویید تا مسئولان بشنوند و فکری به حال ایجاد یک شرایط بهتر برای تیراندازی که استعدادهای فوقالعادهای در این رشته داریم، بکنند.
به خاطر تحریمها و همچنین تفاوتی که بین فشنگ تولید داخل با نمونه خارجی وجود دارد، همیشه مشکل فشنگ را داشتهایم، قبلاً بود، الان هست و بعداً هم خواهد بود. در حالی ما روزی یا بعضیوقتها هفتهای ۳۰ تا ۴۰ فشنگ در تمرینات میزنیم که رقیبانمان در سایر کشورها، روزانه ۳۰۰ تا ۴۰۰ تیر شلیک میکنند. این مسئله سبب شده تا شرایط آمادهسازی ما و دیگر حریفان خیلی فرق داشته باشد. با همین حال وارد فینال المپیک میشویم. شما فکر کنید در المپیک ریو، بعد از اینکه دو تا سه اردوی خارجی رفتیم و با فشنگ تمرین کردیم، توانستم به فینال صعود کنم. شما تصور کنید اگر بیشتر از این اردو داشتیم، چه نتیجهای کسب میشد. به عنوان نمونه اگر از همین الان برای المپیک توکیو برایمان برنامهریزی کنند و فرصت را از دست ندهیم، میتوانیم به فینال رفتنهای گذشته را تبدیل به مدال کنیم.
درباره خواستههایتان از مسئولان میخواهیم بیشتر توضیح بدهید؛ مدیران مدعی هستند بهترین شرایط را مهیا کردهاند، اما در عمل میبینیم که اینطور نیست و نه تنها ملیپوشان تیراندازی، بلکه بچههای بقیه رشتهها هم دل پری از عدم رسیدگیها و محقق نشدن وعدهها دارند.
از مسئولان به خاطر زحماتی که میکشند تشکر میکنم و امیدوارم ورزشکاران را درک کنند و بدانند که دوری از خانواده برای حضور در اردوها و همچنین کسب سهمیه المپیک، کار آسانی نیست. این مسئله در رشته تیراندازی که امتیازها با دهم جابهجا میشود، نمود بیشتری دارد. برای همین از مسئولان میخواهم با این شرایطی که ما با توجه به تحریمها داریم، ورزشکاران را بیشتر درک کنند. در سایر کشورها، ورزشکارانشان با وجود شرایط عالی و امکانات ایدهآل حتی در آخرین مسابقات انتخابی المپیک هم سهمیه نمیگیرند، اما ما در ایران با وجود شرایط سخت در مسابقات جهانی سهمیه کسب میکنیم. کشورهای قدرتمند که هر روز با فشنگ تمرین میکنند و با امکاناتی که دارند و حقوقی که میگیرند، نمیتوانند سهمیه بگیرند و وارد فینال شوند، در ایران، اما با وجود امکانات کم، ورزشکاران کشورمان کارهای بزرگی انجام میدهند. از مسئولان میخواهم نه در سطح سایر کشورها، بلکه اگر یک ذره رسیدگیها بیشتر شود، میتوانیم نتیجه خیلی از فینال رفتنهایی که با مقام چهارم یا پنجم همراه میشود را تبدیل به مدال نقره یا برنز کنیم.
درباره خانم الهام هاشمی مربی تیم تفنگ هم صحبت میکنید؟ مربیای که با حضورشان، تیراندازی دوباره انگار قرار است به روزهای خوبش برگردد.
من با حضور ایشان استعدادیابی شدم و به تیم ملی راه پیدا کردم و ممنون هستم. به محض اینکه خانم هاشمی بعد از دو سال حضور در سنگاپور به ایران برگشتند، من توانستم سهمیه بگیرم و در ادامه سهمیههای بیشتری برای المپیک گرفتیم. از ایشان تشکر میکنم و امیدواریم بتوانیم زحماتشان را با موفقیتهایی که در المپیک به دست میآوریم، جبران کنیم.
و صحبت پایانیتان...
تشکر ویژه از پدر و مادرم دارم. از قبل از ورودم به ورزش حرفهای و زمانی که خبری از مدال نبود، من را حمایت کردند. بهخصوص که تیراندازی را به صورت تفریحی شروع کردم، اما پدرم احساس کرد که میتوانم موفق باشم و تجهیزات تیراندازی را برای من خریداری کرد، آن هم در شرایطی که پدر و مادرم فرهنگی هستند و با وجود شرایط سختی که فرهنگیها دارند، پشت من بودند. با وجود اینکه رشته تیراندازی، رشته پرهزینهای است، پدر و مادرم برای من واقعاً هزینه کردند تا توانستم وارد اردوی تیم ملی شوم. از آنها تشکر میکنم و امیدوارم در آینده زحماتشان را جبران کنم.