سعید احمدیان/ روزنامه جوان- برخلاف وعدههای مسئولان فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش، خبری از کم شدن فحاشیها و ناهنجاریها در ورزشگاههای فوتبال نیست و با گذشت ۱۰ هفته از لیگ برتر، شاهد بیشتر شدن فضای غیراخلاقی در استادیومها با فحاشیهای رکیک و ضد امنیت ملی هستیم. درباره ریشه چنین ناهنجاریهایی با امیررضا واعظ آشتیانی مدیرعامل اسبق استقلال گفتگو کردهایم.
فضای غیراخلاقی و ضد حاکمیت ملی استادیومها در فصل جدید لیگ برتر نگرانکنندهتر از قبل شده است، البته این اولین بار نیست و سالهاست با چنین پدیدهای روبهرو هستیم، به وجود آمدن چنین جو مسمومی در استادیومها ریشه در چه چیزی دارد؟
چنین فحاشیهایی هم ریشه فرهنگی و هم مدیریتی دارد و سوءمدیریت منجر به رفتارهای ناهنجار چه از بعد فرهنگی و چه سیاسی میشود و برخی افراد با سوءاستفاده از احساسات جوانان، محیط ورزش را آلوده بازیهای سیاسی میکنند و قطعاً این گروه از افراد مأموریتهای تعریف شده دارند. بارها تأکید کردهام اماکن ورزشی ما فاقد قوانین تعریف شده مخصوص به خودش است، اگر ما میبینیم بعد از سه یا چهار دهه، فوتبال اروپا نظم و انضباط گرفته، دلیل عمدهاش این است که استادیومهای ورزشی آنجا دارای قوانین و مقرراتی شده که هنجارشکنان جامعه در صورت ورود به این اماکن، جرئت و جسارت هنجارشکنی ندارند، چون میدانند مجازات جرم در این محیط بسیار گران و سنگین است. به همین دلیل میبینید که در استادیومهای فوتبال در اروپا فاصله تماشاگران با بازیکنان بسیار کم است ولی در کشور ما متأسفانه به دلیل ناهنجاریهایی که وجود دارد، این فاصله زیاد است.
علاوه بر نداشتن قانون مشخص برای برخورد با فحاشیها از رفتار برخی اهالی فوتبال در به وجود آمدن چنین جوی هم نمیتوان گذشت.
قطعاً، زمانی که از اوایل دهه ۸۰ به بعد، برخی مربیان و مدیران لیدرپروری کردند و تسویه حسابهای شخصیشان را با فحاشی به واسطه این لیدرها انجام دادند، قابل پیشبینی بود که امروز به جایی برسیم که فضای فحاشی در استادیومها غیرقابل تحمل شود. متأسفانه، اما هم متولیان فرهنگی و هم متولیان ورزش کشور در خواب غفلت بودند و هستند، جای تأسف دارد مدیران و مربیانی که آن روز مسبب میدان دادن به لیدرها بودند، امروز از اخلاق صحبت میکنند و مدعی اخلاقمداری هستند. اینها خودشان در زد و بندهای فوتبال، در احیا کردن لیدرها و اهانت کردن به حریفان و حتی تسویههای شخصیشان از این عده افراد هنجارشکن استفاده کردهاند، اما امروز دم از اخلاق میزنند؛ و البته امروز مدعی هستند شعارهایی که علیهشان در استادیومها داده میشود، پشت پرده دارد!
دقیقاً، آنها به خوبی میدانند که چه رفتارهایی در گذشته داشتهاند که امروز گریبان خودشان را گرفته است. به هر صورت تا زمانی که اماکن ورزشی کشور از قوانین محکم و کارآمد بهره نبرد، حواث اینچنینی را شاهد خواهیم بود. سوءمدیریت چه در فدراسیون فوتبال و چه در وزارت ورزش و چه در باشگاهها، اظهر من الشمس است. ادبیاتی که برخی مدیران و مربیان به کار میبرند و حرکتهایی که بازیکنان در درون زمین انجام میدهند و نوع قضاوت مدیران، در به وجود آمدن این فضا نقش دارند، اینها همه تهییجکننده و بسترساز اتفاقات و جرقه ناهنجاریها و فحاشیهایی است که در استادیومها صورت میگیرد. به عنوان نمونه وقتی یک بازیکن پس از اعلام خطا توسط داور رفتارهای غیرمتعارف انجام میدهد، این میتواند بستر اهانتها و شورشها روی سکوها باشد. امروز دشمنان ما خوب فهمیدهاند که با خلأ مدیریت و خلأ نظارت و کنترل میتوانند از احساسات پاک یک سری جوان به واسطه عواملشان در استادیومها، بهرهبرداریهای خودشان را داشته باشند.
نمونه آن بحث تعریف و تمجید یکی از نمایندگان پارلمان ترکیه از حرکت برخی تماشاگران تبریزی بود، هر چند در این باره قانونی برای برخورد نداریم، اما در حوزه فرهنگسازی و ترویج اخلاق هم از طرف باشگاهها کاری انجام نمیشود.
بزرگترین کار فرهنگی که باشگاهها میتوانند انجام دهند اصلاح ادبیات مدیران و مربیان است، همچنین به بازیکنان باید آموزش داده شود که در مستطیل سبز چه وظیفهای دارند، به مربیان آموزش داده شود که کنار زمین چه وظایفی دارند و عکسالعملهای غیرمتعارف انجام ندهند، چنین حرکتهایی میتواند یک بستر مناسب فرهنگی باشد، چراکه اولین چیزی که برای هوادار در استادیوم جلب توجه میکند، رفتار بازیکن و مربی در جریان بازی است. ابزار و مسبب ناهنجاریها و شعارها، رفتار تحریککننده بازیکن یا مربی به علاوه قضاوتهای نامناسب و ناشیانه برخی داوران است. علاوه بر این سه فاکتور مهم، ادبیات مدیران هم مهم است و نیازمند فرهنگسازی است.
چه کار باید کرد؟
اگر بازیکن در روز امضای قرارداد با باشگاه، یک منشور رفتاری را نیز امضا کند، به خودش اجازه نخواهد داد در طول فصل خارج از منشوری که امضا کرده، صحبت انجام دهد و سبب تحریک و ایجاد ناهنجاری روی سکوها شود. بازیکن میداند اگر رفتار غیرمتعارفی انجام دهد، کمیته انضباطی باشگاه با او برخورد خواهد کرد. صداوسیما نیز باید مراقب باشد و از افرادی به عنوان کارشناس دعوت کند که از ادبیات و دانش مناسب برخوردار باشند تا گفتمان غلط این کارشناسان به حساب صداوسیما گذاشته نشود.
پس از شدت گرفتن فحاشیها، رئیس فدراسیون فوتبال مصاحبه میکند و میگوید کار فرهنگی وظیفه ما نیست و نهادهای دیگر وظیفه دارند، در باشگاهها کمترین بودجه برای کار فرهنگی در نظر گرفته میشود. این وسط کسی مسئولیت قبول نمیکند.
هر مسئولی به نوبه خودش مسئولیت دارد. لیدر این حرکتها در ورزش، وزارت ورزش است و این سؤال در افکار عمومی از معاونت فرهنگی وزارت ورزش وجود دارد که عملکرد این معاونت در بخش کارهای فرهنگی چه بوده است. افرادی که سابقه مدیریت موفقی نداشتهاند و کار فرهنگی نکردهاند، چطور میشود در جایگاه معاونت فرهنگی قرار بگیرند و هیچ عملکردی هم نداشته باشند.
شاید به این برگردد که اولویت مدیران کسب جام و مدال و نتیجهگرایی است و اخلاق و مسائل فرهنگی در حاشیه قرار دارد.
همین طور است، بخشی از دلایل مشکلات فرهنگی در فضای ورزش به نتیجهگرایی برمیگردد، وقتی کسب نتیجه در تمامی رشتههای ورزشی ملاک قرار گرفت، اخلاق سقوط میکند و مدیریت پوپولیستی میشود. اینها موضوعاتی است که میتواند مخرب باشد و اگر با چنین اتفاقاتی برخورد جدی نشود، فضا از این هم بدتر خواهد شد.
بعد از این اتفاقات اخیر، وزارت ورزش کمیته صیانت از اخلاق حرفهای را با حضور دستگاههای مربوطه تشکیل داده است، فعالیت این کمیته در کاهش فضای غیراخلاقی استادیومها را چطور ارزیابی میکنید؟
متأسفانه میبینیم به جای اینکه برای حل مشکلات فرهنگی و اخلاقی به ریشهها پرداخته شود، به شاخ و برگها میپردازند. ابتدا باید فعالیتهای فرهنگی را سازماندهی کنند و فاکتورهای مربوط به مربیان، مدیران و بازیکنان را مدنظر قرار دهند، قوانین و مقررات را برای اماکن ورزشی تدوین کنند، بعد بیایند منشور اخلاقی و صیانت بنویسند. نمیشود که بستر و فضا مهیا نباشد و دنبال اثربخشی باشند. اگر بدون اجرایی شدن این فاکتورها ورود کنند، آب در هاون کوبیدن است وقتی بستر نداریم، با کمیته صیانت از اخلاق چه اتفاقی میخواهد بیفتد.
یعنی یک شوی تبلیغاتی است؟
دقیقاً، این نشان میدهد کسانی که این تصمیمها را میگیرند ورزش و فرهنگ را نمیشناسند و به همین دلیل چنین تصمیماتی را لحاظ میکنند.