سعید احمدیان/ روزنامه جوان- سعید عبدولی نیازی به معرفی ندارد، کاپیتان تیم ملی کشتیفرنگی با یک دو جین مدال خوش رنگ جهانی و المپیک. عبدولی هفته پیش در قزاقستان یک مدال جهانی دیگر به کلکسیون افتخاراتش اضافه کرد و برنز گرفت تا همچنان بعد از طلای ۲۰۱۱ جهان چه در مسابقات جهانی و چه در المپیک، تنها مدال برنز درو کرده باشد و طلسم مدال خوش رنگتر برایش فعلاً پا برجا بماند. با عبدولی درباره رقابتهای جهانی صحبت کردیم و از مشکلاتی گفتیم که بچههای کشتی هر چقدر داد بزنند گوش مسئولان بدهکار نیست تا آنها در سختترین شرایط همچنان برای بهترین مدالها تلاش کنند و عرق بریزند.
آمادگی بالایی داشتید و برای طلا به قزاقستان رفته بودید، اما دوباره مانند رقابتهای جهانی ۲۰۱۷ پاریس رنگ مدالتان برنز شد.
تمرینات سنگین و سختی را در ۹ دوره حضور در اردوهای مختلف برای شرکت در رقابتهای جهانی قزاقستان پشت سر گذاشته بودم و این باعث شده بود این توان را در خود ببینم که در قزاقستان به دنبال خوش رنگترین مدال باشم و تنها برای طلا بجنگم. با وجود همه این سختیها متأسفانه اشتباه خودم باعث شد مدال طلا را از دست بدهم. البته در جریان این مسابقات هم دچار آسیبدیدگی شدم که در حال حاضر با وجود بازگشت از قزاقستان خیلی اذیت میکند و خواب را از من گرفته است. به هر حال کشتی، ورزشی است که رکوردی نیست و نمیشود روی آن حساب کرد و بسیاری از قهرمانان جهان و المپیک در مسابقات قهرمانی جهان در قزاقستان، همان دور اول نتیجه را واگذار کردند. کشتی همین است و هیچ حساب و کتابی ندارد و هیچ چیز قطعی در این رشته وجود ندارد و اینطور نیست که با یک سطح آمادگی بالا بتوانیم رنگ مدالمان را پیشبینی کنیم. با تمام این مسائل در رقابتهای جهانی توانستم مدال برنز را به دست بیاورم.
از عملکردتان انگار راضی نیستید!
درباره کشتیهایی که برنده شدم و بدون اشتباه کشتی گرفتم از خودم راضی هستم، اما در مسابقه با کشتیگیر آذربایجانی که نتیجه را واگذار کردم، خودم نبودم. در مسابقه قبل از آن مقابل حریف روسی توانم تحلیل رفت و سرما هم خورده بودم. مسابقه با کشتیگیر روس خیلی سنگین بود و ۶ دقیقه سخت را تجربه کردم. در برخی مسابقات خودم کشتی را مدیریت و حمله میکنم، اما مقابل حریف روسم اگر پا پس میکشیدم، کشتی را واگذار میکردم و در پایان هم ۲ بریک برنده شدم، اما واقعاً ۶ دقیقه جنگ بود و باعث شد بدنم خالی شود و از ناحیه دنده هم آسیب دیدم. با تمام اینها در کشتی نیمه نهایی با رفیق حسین اف آذربایجانی خیلی امیدوار بودم که راحت میتوانم پیروز شوم، اما با چند اشتباه و البته زرنگ بازی این کشتیگیر متأسفانه بازنده شدم. تمام امتیازهایی که این کشتیگیر از من گرفت، به دلیل اشتباهاتی بود که خودم انجام دادم. یک کمر از من گرفت که خاک شدم که خودم باعث و بانی آن بودم. قبل از این فن انگشتهای دست من را پیچاند و داد زد و من ترسیدم و فکر کردم داور الان به من اخطار میدهد. رو کردم به داور و دستهایم را بالا بردم به این معنی که کاری انجام ندادهام که این کشتیگیر من را غافلگیر کرد و کمر را گرفت و فن را اجرا کرد. دو امتیاز تکی هم دادم که خودم حریف را لبه خط تشک بردم که با خروج این کشتیگیر از تشک امتیاز بگیرم، اما با توجه به اینکه آسیب دیده بودم و سرماخوردگی هم داشتم، نتوانستم حتی روی پاهایم بایستم و خودم بیرون تشک رفتم و امتیاز به حریفم رسید. البته در ادامه این امتیازات را با یک فن فیتو جبران کردم و ۵ بر ۴ جلو افتادم، اما در حالی که ۲۷ ثانیه باقی مانده بود کمری از من گرفت و در حین عقب رفتن از تشک مغزم دیگر کار نمیکرد و حتی اگر پایم را هم بیرون تشک میگذاشتم یک امتیاز میدادم و باز هم برنده بودم، اما فن تندر را به او زدم که تعادل خوبی نداشتم و منجر شد به فُل بروم و ۴ امتیاز بدهم و کشتی را ببازم.
اما در ادامه برگشتید و در ردهبندی با اقتدار ظاهر شدید و حریف اوکراینیتان را ۷ برصفر شکست دادید و برنز گرفتید.
با توجه به ریکاوری که پس از نیمه نهایی داشتم، وضعیت بدنم برگشت و جان گرفتم. البته کشتیگیر اوکراینی در حد و اندازهام نبود و باید خیلی زودتر این کشتیگیر را در همان دقایق اولیه با ضربه فنی شکست میدادم.
بعد از اتفاقاتی که در قزاقستان افتاد و طلایی نشدید و دوباره برنز گرفتید، خبر خداحافظیتان مطرح شد که گفته شد آقای بنا مانع این کار شده است. در اینباره بیشتر توضیح میدهید؟ اصلاً چه شد که تصمیم به خداحافظی گرفتید؟
بعد از مسابقه با کشتیگیر اوکراینی در ردهبندی که مدال برنز گرفتم، تصمیم داشتم خداحافظی کنم. با خودم گفتم دیگر باید دنبال زندگیام بروم. چهار سال پشت سر هم بود که تا مرحله نیمه نهایی رقابتهای جهانی بالا میآمدم، اما اتفاقاتی رخ میداد که نمیتوانستم با توجه به توانی که در خود برای کسب مدال طلا میدیدم، طلا بگیرم و هر بار دلایل مختلفی از جمله اشتباهاتم، آسیبدیدگی یا مسائل داوری سبب میشد تا دستم به مدال طلا نرسد. این مسائل سبب شد از نظر روحی واقعاً اذیت شوم و با خودم گفتم دیگر بس است و الان صاحب یک خانواده پرجمعیت هستم و باید به آنها رسیدگی کنم. سر همین موضوع تصمیم به خداحافظی گرفتم، اما مربیان گفتند که عجله نکن.
اشکهایتان روی سکوی مسابقات جهانی قزاقستان هم خیلی خبرساز شد، چه شد که با چنین حالتی روی سکو رفتید؟
گریه من به این دلیل بود که نفراتی بالاتر از من قرار گرفته بودند که پارسال آنها را شکست داده بودم. حتی نفر اول امسال را سال گذشته در جهانی مجارستان با ضربه فنی شکست داده بودم. حسین اف که نیمه نهایی در قزاقستان به او باختم را در دوره گذشته ۵برصفر شکست داده بودم. واقعاً این نفرات در حد و اندازهای نبودند که بالاتر از من قرار بگیرند و گریهام هم به این خاطر و هم به دلیل اینکه با بدشانسی به حقم نرسیدم، بود.
بعد از مسابقات جهانی باید خودتان را برای المپیک توکیو که سال آینده برگزار میشود، آماده کنید. مدال برنز المپیک ریو را دارید و قطعاً به دنبال خوش رنگتر کردن این مدال در توکیو خواهید بود. از برنامهتان برای این مسابقات صحبت میکنید.
در حال حاضر فقط میخواهم یک ماه استراحت کنم و بعد از آن با جدیت و مشورت دوستان تغییر وزن بدهم و به وزن سابقم برگردم. در مرحله اول ابتدا باید در انتخابی تیم ملی کشتی فرنگی با رقبای خوبم که واقعاً امیدهای آینده تیم ملی هستند، مبارزه کنم. در ادامه اگر لایق بودم و دوبنده تیم ملی در توکیو به من رسید، تمام سعی و برنامهام این است که بتوانم در المپیک برای بهترین نتیجه روی تشک بروم.
به عنوان کاپیتان تیم ملی کشتی فرنگی و باتجربهترین ملیپوش حال حاضر اردوی فرنگی میخواهیم بحث را به سمت تیم جوان شده فرنگی ببریم که در جهانی قزاقستان شرکت کرد و با هدایت محمد بنا با کسب سه مدال برنز، در رده چهارم قرار گرفت و نسبت به دوره گذشته جهش هشت پلهای را تجربه کرد. به نظر میرسد یک پشتوانه خوب برای آینده فرنگی خواهیم داشت.
میانگین تیمی که به مسابقات جهانی قزاقستان رفت ۲۱ سال بود و امیر قاسمی با ۳۲ سال، خودم با ۳۰ سال و محمدعلی گرایی با ۲۵ سال، تنها سه نفری بودیم که سنمان بالا بود بقیه بچهها در میانگین سنی ۲۰ تا ۲۱ سال بودند. تیم جوان و آیندهداری داریم که در آینده حرف برای گفتن زیاد دارند. جوانان کشتی فرنگی در این مسابقات هم میتوانستند شگفتیساز شوند و ملیپوشانی مانند آقای ساروی و طاهری تا مراحل بالایی هم پیش آمدند، اما کمتجربگی و در برخی مسابقات داوری مانع شد. به عنوان نمونه در مسابقه آقای رامین طاهری با کشتیگیر آلمانی اتفاقی را شاهد بودیم که در دنیا بیسابقه بود و هیچ کشتی نبود که یک - یک به پایان برسد ولی این کشتی را یک - یک تمام کردند و ضعف داوری را نشان داد که دیدگاه خوبی نسبت به ما ایرانیها نداشتند. در کشتی آقای طاهری، به نظر من داور پیروز شد نه کشتیگیر آلمانی.
با تمام این مسائل، اما تیمی که محمد بنا به جهانی قزاقستان برد نشان داد پتانسیل بالایی برای موفقیتهای بزرگ در آینده دارد.
قطعاً همین طور است، کشتیگیران خوب و آیندهداری در حال حاضر در رشته فرنگی هستند، انشاءالله به آقای محمد بنا فرصت داده شود. آماده کردن وتر و خشک کردن این تیم برای بنا جز اینکه او را در یک سال، ۱۰ سال پیرتر کند و زیر بار روانی و استرس است، چیز دیگری ندارد و من بهعینه این را در جریان تمرینات میبینم. شما چهره آقای بنا را از روز اولی که هدایت تیم ملی کشتی فرنگی را برعهده گرفت با امروز مقایسه کنید، متوجه فشار زیادی که ایشان متحمل شده است میشوید. ما سفید شدن موهایش را در کشتی دیدیم و مشاهده کردیم چه شبهایی تا صبح بیخوابی کشید تا برنامه موفقیت تیم ملی را بچیند. امیدوارم با توجه به تلاشهایی که مربیانی مانند آقای بنا برای سربلندی کشتی فرنگی ایران انجام میدهند، به آنها فرصت کافی داده شود تا تیمی که در حال حاضر داریم را برای مسابقات آینده و موفقیت آماده کند. نباید اینطور باشد که با یک نتیجه، تیم ملی را دست به دست بدهیم. این تغییرات به کشتی فرنگی ضربه میزند.
با وجود موفقیتهای بزرگی که کشتیگیران کشورمان در مسابقات جهانی و المپیک به دست آوردهاند و رشته اول مدالآور است، اما به اندازه انتظاراتی که مسئولان از کشتی دارند، کشتیگیران حمایت نمیشوند و کمتوجهیهای آزاردهندهای دیده میشود. چه سخنی با مسئولان دارید به خصوص که کمتر از یک سال تا المپیک توکیو باقی مانده است و مانند همه المپیکها همه از کشتی انتظار کسب بیشترین مدال را دارند؟
قهرمانان زیادی در این رابطه صحبت کردهاند، اما متأسفانه تغییری صورت نگرفته است. بحث من و دیگران تنها توجه به کشتی نیست، بلکه مسئولان باید از همه رشتهها حمایت کنند و دست قهرمانان را بگیرند و پشت ورزشکاران جوانی باشند که میتوانند با تواناییهایشان پرچم ایران را در مسابقات جهانی و المپیک بالا ببرند. در نهایت هم خود مسئولان هستند که سودش را میبرند.
قطعاً همین طور است. مسئولان با توجه و کسب مدالهای بیشتر بچههای ورزشکار میتوانند عکسهای زیادتری پای سکوهای قهرمانی بگیرند و آلبوم عکسشان را پرتر کنند!
بله، همانطور که اشاره کردم سود این کار برای مسئولان هم است. سود این کار به خاطر مملکت و مردم هم است و امیدوارم این حمایتها بیشتر شود تا ورزشکاری که به مسابقات اعزام میشود بدون دغدغه و با تمام توان مسابقه دهد و افتخار کسب کند.
به دغدغهها اشاره کردید. میخواستیم درباره شرایطتان قبل از اعزام به مسابقات جهانی صحبت کنید، از مصائب و مشکلاتی که همیشه از چشم مسئولان دور میماند.
من الان مستاجر هستم و در دهکده المپیک زندگی میکنم. این وضعیت یک ورزشکار ملی و عنواندار است، این یک ظلم است. شاید صحبت در این باره وجهه خوبی نداشته باشد، اما وقتی وضعیت کشتیگیری مانند من اینطور باشد، وای به حال سایر ورزشکارانی که تازه میخواهند وارد وادی ورزش قهرمانی شوند. مسئولان باید فکری برای این شرایط کنند تا ورزشکار به فکر تأمین مسکن و شغل مناسب نباشد. بعضی از ورزشکاران در شهرهای خودشان به آنها رسیدگی میشود و به آنها امتیاز ساخت سالن و مجتمع ورزشی میدهند، اما یکی هم مثل سعید عبدولی را که نه پشتوانه سیاسی و دولتی دارد تحویل نمیگیرند. یک بچه شهرستانی هستم که از خیلی از امکانات محروم بودم و با لطف خدا و تلاشم به این مرحله رسیدم. به دلیل این بیتوجهیها آنقدر غصه خوردم که توان کشتی گرفتن از من گرفته شد. از ما که گذشت امیدوارم به جوانان برسند و آنها را بیانگیزه نکنند و هوایشان را داشته باشند.
اما قهرمانانی مانند سعید عبدولی جایگاه ویژهای بین مردم دارند حتی اگر مسئولان بیمحلی کنند. در پایان اگر حرفی با مردم دارید بفرمایید.
میخواهم بگویم من به عشق مردم، پرچم کشورمان و رهبرمان در مسابقات شرکت و تمام تلاشم را میکنم با بهترین نتیجه و دست پر از تشک خارج شوم.