سعید احمدیان/ سایت جوان آنلاین- انگار قحط الرجال آمده است، طوری که هر چند وقت یک بار در فوتبال شاهد بازگشت مدیران تکراری به پشت میزهایی هستیم که چندین بار امتحان شان را در این پستها پس داده اند، اما با وجود کارنامه ضعیف و پروندههایی پر از ابهام، دوباره از سوی تصمیم گیرندگان برایشان فرش قرمز پهن میشود. در چند وقت اخیر چنین مدیرانی کم نبوده اند که با لابیهای پشت پرده و حمایت پررنگ عوامل رسانهای شان دوباره با حکم وزیر ورزش یا سرپرست فدراسیون فوتبال به همان سر جای سابق شان برگشته اند.
از انصاری فرد تا فتح الله زاده
بدون اینکه بررسی شود این مدیران تازه برگشته در دوره گذشته مدیریت شان چه میراثی را به جا گذاشته اند، دوباره زیر حکم شان امضا میشود تا دوباره یا به باشگاههای استقلال و پرسپولیس یا هم فدراسیون فوتبال برگردند. این حکایت فوتبال ایران است، رشتهای که چرخهای از مدیران تکراری در آن هر چند وقت یکبار پست میگیرند، بدون اینکه بابت سوء مدیریتها و ابهامهایی که دوره قبلی مدیریت شان وجود داشته است به جایی پاسخگو باشند یا جواب پس بدهند.
همین میشود که محمد حسن انصاری فرد شهریور گذشته دوباره به عنوان مدیرعامل پرسپولیس انتخاب میشود و بدون اینکه خروجی مثبتی داشته باشد، با انبوهی از بدهیهای میلیاردی بعد از ۶ ماه و نیم استعفا میدهد و میرود تا چند سال دیگر که مسئولان وزارت ورزش دوباره در خانه اش را بزنند و برایش حکم مدیریت امضا کنند، یا هم مدیری مانند علی فتح الله زاده اسفند سال گذشته با تمام حاشیههای مدیریتی اش پس از چند سال خانه نشینی دوباره از سوی وزارت ورزش به عنوان مدیرعامل استقلال حکم میگیرد و به این باشگاه بر میگردد، او هم مانند همتایش در پرسپولیس، وقتی در باشگاه با حجم زیادی از بدهیهای میلیاردی و حساب خالی روبرو میشود، به بهانه بیماری نامه استعفایش را مینویسد و میرود.
بازگشت آقای کشوی طلایی
در جدیدترین حکم هم شاهد بازگشت یکی دیگر از مدیران امتحان پس داده به فوتبال هستیم، این بار محمد مهدی نبی دبیرکل سابق فدراسیون فوتبال پس از ۵ سال دوباره به همان جایگاه سابق برگشته و جانشین ابراهیم شکوری سرپرست دبیرکلی فدراسیون شده است. نبی در حالی دوباره به فدراسیون فوتبال بازگشته که در دوره گذشته مدیریتش کم حاشیه نداشت و با وجود ابهام فراوان به جا مانده، بار دیگر قرار است به عنوان دبیرکل فدراسیون فوتبال فعالیت کند.
این در شرایطی است که یکی از دلایل استعفای نبی در سال ۹۳ از دبیرکلی فدراسیون فوتبال، اتهامات وی در پرونده فساد در فوتبال بود که توسط مجلس تهیه شده بود. دی ماه ۹۳ پس از کناره گیری نبی، حمید رسایی نائب رئیس کمیسیون اصل نود مجلس در مصاحبهای از نبی به عنوان یکی از متهمان پرونده فساد در فوتبال نام برد که مقرر شد پرونده وی و سایر مدیران متخلف فدراسیون به محاکم قضایی ارسال شود: «یکی از چهرههایی که اکثر قریب به اتفاق مدعوین فوتبالی به کمیسیون اصل ۹۰ درباره عملکرد وی شکایت داشتند، دبیرکل فدراسیون و برخی چهرههای همراه وی بود، به همین دلیل تغییر وی از جمله مطالبات کمیسیون اصل ۹۰ بوده است؛ البته این جابجایی از اقدامات دیگر کمیسیون در رسیدگی به پرونده و عملکرد آقای نبی و کفاشیان جلوگیری نمیکند.»
به نوشته خبرگزاریها نبی نمیتواند به رفیقانش پاسخ منفی بدهد و همه کارها را میخواهد بر اساس روابط دوستانه و نه ضوابط حل کند و همین اخلاق او بود که باعث حذف استقلال از لیگ قهرمانان آسیا، اشتباه در ثبت قرارداد بازیکن متخلف راه آهن در پرونده شکایت تیم آبادان و... شد. یا اتفاقی که درباره تیم ملی جوانان در زمان حضور نبی در فدراسیون فوتبال افتاد و نشستن یک دلال روی نیمکت تیم ملی حاشیهساز شد.
عبدالرحمن شاهحسینی رئیس سابق کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال هم سال ۸۷ درباره پرونده اتهام دوپینگ فرهاد کاظمی مدعی شده بود مهدی محمدنبی دبیر فدراسیون با غیبتهای آگاهانه اش باعث شد جلسات شورای عالی دوپینگ از رسمیت بیفتد و بدین ترتیب رسیدگی به یکی از جنجالیترین پروندههای لیگ برتر ایران نیمه تمام بماند. این اتهام هر چند از سوی نبی تکذیب شد، اما رئیس سابق کمیته انضباطی با رد توجیهات نبی، همچنان بر اتهامش نسبت به دبیرکل وقت فدراسیون فوتبال اصرار ورزید.
با وجود چنین اتهاماتی بار دیگر نبی به فوتبال بازگشته است، مدیری که به واسطه اینکه رایهای مختلف کمیته انضباطی و استبناف بارها به دلایل نامعلوم در کشوی میز مدیریتی اش میماند و دیر ابلاغ میشد، به او لقب کشوی طلایی داده اند.
جای خالی مدیران کارآمد
سال هاست که مدیریت پاشنه آشیل فوتبال ایران است و نباید از بازگشت دوباره انصاری فردها، فتح الله زادهها و نبیها با وجود کارنامه پرحاشیه و ضعیف مدیریتی، چندان متعجب شد، به خصوص که در سیستم مدیریتی ورزش به جای شایسته سالاری، رابطهها حرف اول را میزند و نداشتن مدیران متخصص چالش اصلی فوتبال است. ترجیح دادن منافع باندی و سیاسی توسط تصمیم گیرندگان ورزش زمینهای را فراهم کرده که تلاشی جهت حضور مدیران کارآمد صورت نمیگیرد و همواره متولیان ورزش و فوتبال از یک لیست تکراری و محدود، مدیران مورد نظرشان را انتخاب میکنند، مسئلهای که سبب میشود هر چند وقت یکبار شاهد حضور دوباره مدیرانی باشیم که به رغم عملکرد ضعیف، دوباره به صندلی مدیریت فوتبال بازگردند.