سعيد احمديان/ روزنامه جوان- گلایهها ادامه دارد، هر چقدر هم گوشی بدهکار نالههای ورزشکاران المپیکی نباشد، آنها این روزها رک و بدون رودروایسی حرفشان را میزنند، به خصوص که کارد به استخوانشان رسیده و آنقدر کمتوجهی دیدهاند که دیگر جایی برای تحمل باقی نمانده باشد. مصاحبههای انتقادی ملیپوشان رشتههای مختلف، چند آدرس سرراست بیشتر ندارد، از وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک گرفته تا فدراسیونها؛ متولیانی که گویا مشکلات اقتصادی بهانهای شده تا ورزشکار و ملیپوشی که این ماهها برای المپیک میجنگد یا کسب سهمیه را به امان خدا رها کنند و هر وقت این ورزشکار خواستهای داشت روی آن خط قرمز بکشند و شرایط مملکت را یادآوری کنند.
البته گویا چنین وضعیتی تنها شامل منهای فوتبالیها میشود و فوتبالیها که عزیزدردانه وزارت ورزش هستند، سال به سال امکاناتشان از سال قبل بهتر میشود، طوری که تنها دلنگرانی اردوهایشان میشود تمرین! پاداشهایشان هم برخلاف پاداش ناچیز ریالی المپیکیها، دلاری و یورویی است و گرفتار تورم هم نمیشود تا گرفتاریشان مانند ملیپوشان دختر فوتسال نشود که تا چند سال پیش میتوانستند با پاداش اندکشان که ۲۰ میلیون تومان است، حداقل یک ماشین ارزان بخرند، اما حالا بعد از چند سال تأخیر به شرط پرداخت پاداش مقام تاریخیشان یعنی قهرمانی در آسیا، تنها میتوانند لاستیکهای آن ماشین را بخرند!
خجالتآور است
این تبعیضها کار را به جایی رسانده که ملیپوشی که باید فکر و دغدغهاش موفقیت باشد، این روزها گرفتار غم نان و شغل حداقلی است، طوری که سروش احمدی نایبقهرمان تکواندوی جهان مسافرکشی میکند و آرمین هادیپور دارنده مدال نقره و برنز تکواندوی جهان که یکی از دو سهمیه المپیک این رشته را هم کسب کرده، آنقدر از بیتوجهی مسئولان ناامید شده که اعتراف میکند اگر شغل پدرش، یعنی همان مکانیکی را ادامه میداد امروز وضعش بهتر از این بود که حرفهای ورزش میکند: «مطمئن باشید اگر بچهدار شوم اجازه نخواهم داد که ورزش حرفهای انجام بدهد. آخر یک ورزشکار حرفهای من هستم که هیچ چیزی ندارم. اگر به جای حضور در ورزش حرفهای شغل مکانیکی پدرم را ادامه میدادم از لحاظ مالی شرایط بهتری داشتم.»
هادیپور، تکواندوکار المپیکی کشورمان که دل پری از کمتوجهیها دارد در گفتوگویی که با خبرگزاری تسنیم داشته به شدت از مسئولان انتقاد کرده و کنایهای هم به آنها زده است: «تنها اسم ما ورزشکار حرفهای است، اما هیچ چیزمان حرفهای نیست. در ایران فقط از ورزشکاران انتظار موفقیت دارند و هیچ حقی برای آنها قائل نیستند. نباید انتظار داشته باشیم که جوایز خود را دریافت کنیم. نباید به دنبال حقوقمان باشیم و انتظار وسایل تمرین داشته باشیم. در ایران فقط وظیفه ورزشکار شرکت در مسابقات، کسب مدال و اهتزاز پرچم کشورمان و تکرار آن در مسابقات دیگر است!»
هادیپور معتقد است با حقوق ۱۰۰ دلاری باید خودش را آماده رقابت با ورزشکارانی کند که چند هزار یورو حقوق میگیرند: «در حال حاضر کرونا باعث شده که اردوهای تیم ملی تعطیل شود. مجبورم برای تأمین خرج زندگی شاگرد بگیرم. حقوق من بهعنوان ملیپوش المپیکی یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان و زیر ۱۰۰ دلار است. این در حالی است که همین حقوق را به خاطر اینکه المپیکی هستم دریافت میکنم و اگر المپیکی نبودم همین را هم نمیگرفتم. واقعاً با این حقوق میتوان خرج زندگی خود را پرداخت کرد؟! این در حالی است که باید با ورزشکارانی که ماهانه ۶ هزار یورو حقوق میگیرند رقابت کنم.»
این تکواندوکار المپیکی به شدت از نگاه تبعیضآمیز مسئولان گلایه میکند و میگوید که حتی یک باند هم برای درمان مصدومیت به او ندادهاند: «مگر در ایران چند قهرمان جهان داریم، وقتی پولهای میلیون دلاری به مربیان خارجی میدهیم پس پول در ورزش وجود دارد، اما برای ما نیست. در ایران هیچ کمکی به ورزشکاران نمیکنند و همه به خاطر توانایی خودشان است که موفق میشوند. چند وقت پیش به فدراسیون زنگ زدم و گفتم واقعاً پول باند ندارم و حداقل برای مصدومیتهایم به من باند بدهید، اما گفتند، چون در اردو نیستم و مسابقهای برگزار نمیشود امکان این کار وجود ندارد.»
ورزش شغل دوم ورزشکار حرفهای شده است
محمدجعفر مرادی نفر شماره یک دو نیمهماراتن کشورمان که سابقه حضور در المپیک ریو را دارد و در این ماهها برای کسب سهمیه توکیو تلاش میکند از دیگر ورزشکارانی است که در روزهای اخیر از مسئولان انتقاد کرده است.
مرادی در گفتوگویی با خبرگزاری میزان گفته است: «مسئولان وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک هیچ اهمیتی برایم قائل نیستند. با این وضعیت واقعاً تنها به دلیل عشق و علاقه خودم است که در دوومیدانی حضور دارم. ورزش اکنون به شغل دوم ورزشکاران تبدیل شده است و دیگر مثل گذشته نیست که ورزشکار با عشق و علاقه در این رشته فعالیت کند. یک ورزشکار حرفهای باید درآمدش از طریق ورزش باشد، اما این شرایط در دوومیدانی دیگر مشاهده نمیشود.»