سعيد احمديان/ روزنامه جوان- بهترین فرصت از دست رفت، فرصتی که میتوانست محملی برای انتقال گلایههای ورزشکاران به دومین مقام عالی دولت باشد، اما تبدیل شد به جلسهای پر از غلو مدیران و پز دادن به آمارهایی که فقط روی کاغذ درست خوانده میشود. حکایت جلسه عصر روز دوشنبه اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور با مدیران ارشد ورزش کشور است، جلسهای که مدیران وزارتخانه، کمیته ملی المپیک و پارالمپیک و فدراسیونها با کتهای اتوکشیده روبهروی معاون اول نشستند و گزارش کار دادند، گزارشهایی که یک خط هم انگار از کمبودها در آن ننوشته بودند و حرفهایشان آنطور که سایت وزارت ورزش منتشر کرده، تعاریفی اغراق آمیز از شرایط ورزش کشورمان است، طوری که همه چیز خوب است و روبهراه و ملالی نیست جز دوری معاون اول.
مدیرانی که کرونا را شکست دادند!
خروجی جلسه معاون اول رئیسجمهور آینه تمام نمای ورزش کشور نبود، هر مدیری که پشت تریبون قرار میگرفت و آمارهای کاغذیاش را تند تند روخوانی میکرد تا همه چیز را عالی نشان دهد و تأییدهای معاون اول گل از گلش بشکفد! در جلسه مدیران ورزش و جهانگیری، گزارشهای اغراقآمیز حتی کار را به جایی رساندهبود که یکی از مدیران در حالی که تمام بخشهای مختلف جهان از کرونا آسیب دیدهاند و بحران را تجربه میکنند، او مدعی شد که شیوع این ویروس نه تنها سبب کندی کار نشده، بلکه در حوزه مسئولیتیاش کارها همچنان روند رو به رشدی دارد.
صحبتهای عبدالحمید احمدی، معاون فرهنگی و ورزش همگانی وزیر ورزش را بخوانید و حیرت کنید: «حتی شیوع ویروس کرونا در کشور نتوانسته تأثیری در روند روبهرشد ورزش همگانی بگذارد.» چنین آمارهایی در جلسه معاون اول و مدیران ورزش کم نبود تا تصویر ورزش به صورت غلو شده و دور از واقعیت برای جهانگیری ترسیم شود.
این در حالی است که ورزش ایران کم از چنین آمارها و گزارشهای اغراقآمیزی ضربه نخورده است، مسئلهای که سبب میشود تا مدیران ارشد دولت هم خیالشان تخت باشد با مدیرانی که در ورزش سرکارند، اوضاع روبهراه است، طوری که حتی کرونا هم تکانشان نداده است.
علاوه بر این دستهای خالی مدیران ورزش در این جلسه در برخی مواقع بدجور توی چشم میزد، مسئلهای که سبب شده تا وزیر ورزش همچنان در حال و هوای دو سال پیش سیر کند و برگه سخنرانی را که در دو سال اخیر بارها روخوانی کرده تکرار کند: «پرافتخارترین و درخشانترین حضور ایران در جامجهانی در جامجهانی٢٠١٨ روسیه بود و ایران در گروه مرگ نتایج خوبی گرفت و حتی بعد از باخت ایران به اسپانیا هم مقام معظم رهبری پیام تشکر دادند.» چند بار این صحبتها را از زبان سلطانیفر شنیده بودید؟
هندوانههای زیر بغل دولت
علاوه بر اغراق و آمارهای کاغذی، کم هندوانه از سوی مدیران ارشد ورزش برای خوشامد مدیران ارشد دولت زیر بغلشان گذاشته نشد. مانند وزیر ورزش که در این جلسه گفته است: «دکتر جهانگیری با روی باز و با استفاده از همه امکان و اقتداری که دارند، مشکلات را حل و گرهها را باز و مسیر را هموار میکنند.» البته به نظر میرسد تعریف سلطانیفر به گرهگشایی معاون اول از جیب کارگران برای پرداخت ۲میلیون یورو به ویلموتس و پاداش ۴۵۰هزار یورویی به فوتبالی برگردد!
رضا صالحی امیری، رئیس کمیته ملی المپیک هم خدمات دولت در بخش ورزش را قابل مقایسه با هیچ دولتی در گذشته نمیداند: «گسترش ورزش کشور در چهار سال گذشته و در دولت تدبیروامید قابل مقایسه با ادوار گذشته نیست که قطعاً در آینده این کارها ماندگار میشود.»
صدای قهرمانان نشدند
همه این غلوهای آماری و تعریفهای اغراق آمیز سبب شد تا جلسه جهانگیری با مدیران ارشد ورزش برای قهرمانان و جامعه ورزش خروجی نداشتهباشد و مشکلاتشان دیده نشود. این در حالی است که جلسه روز دوشنبه میتوانست، بهترین فرصت برای بیان کمبودها و مشکلاتی باشد که ورزشکاران کشورمان در فاصله یکسال مانده تا المپیک با آن درگیر هستند. بودجهای که کفایت این همه رشته ورزشی و تأمین زیرساختها برای موفقیت قهرمانان را ندارد و قهرمانانی که قانون حمایتی از آنها تنها روی کاغذ مانده و مشکلات معیشتی و شغلیشان ناراحت کننده است، مانند قهرمانی که با کمان قرضی تمرین میکند یا ملیپوشی که برای اینکه تمرینش قطع نشود، پارویش را میفروشد تا بتواند هزینه وعده غذاییاش را تأمین کند.
بهترین فرصت از دست رفت و یک مدیر پیدا نشد که از تبعیضهای معاون اول و توجه افراطیاش به فوتبال گلایه کند و صحبتهای قهرمانانی که پشت درهای بسته مسئولان ارشد دولت ماندهاند را به گوش جهانگیری برساند.