سعید احمدیان/ روزنامه جوان- فصل کرونایی فوتبال ایران پنجشنبه با یک بازی جذاب پروندهاش بسته شد، پس از آنکه پرسپولیسیها چهارمین قهرمانی متوالیشان را در لیگ برتر جشن گرفتند، در جام حذفی هم تراکتور توانست بر استقلال غلبه کند تا یکی از جامها به تبریز برود. بازی پنجشنبه شب فینال جام حذفی، هر نیمه آن برای یک تیم بود. تبریزیها در نیمه اول از حداقل موقعیتها بیشترین استفاده را بردند و ۳ بر صفر جلو افتادند. نیمه دوم، اما نیمه استقلال بود، تیمی که با وجود موقعیتهای بسیار، تنها توانست دو گل خورده را جبران کند تا در پایان با سوت موعود بنیادیفر، جام روی دست تبریزیها بلند شود.
یاشاسین تراختور
پنجشنبه شب تبریز خواب نداشت و خیابانهای این شهر در قرق پرشورها بود، هوادارانی که سالها بود برای چنین شبی لحظهشماری میکردند، اما هر بار در آستانه رسیدن به آن ناکام میماندند. آنها حتی اردیبهشت ۹۴ هم برای دقایقی پس از پایان بازی با نفت، جشن قهرمانی در لیگ را گرفته بودند، جشنی که البته با خبر اشتباه تساوی سپاهان و سایپا از اصفهان به آنها رسیده بود آغاز شد، اما در ادامه وقتی خبر رسید سپاهان پیروز و قهرمان شده است، بدترین ضدحال ممکن را خوردند. مشهد، اما برای تبریزیها پایان انتظارشان بود و آنها پس از سالها توانستند یک جام قهرمانی را به ویترین افتخارات باشگاه معروف شهرشان اضافه کنند، تیمی که در یک دهه اخیر روزهای پرتلاطم و پرحاشیهای را پشت سر گذاشته و مالکیت آن چند بار دست به دست شده است.
با این حال خرداد ۹۷ با آمدن یک مالک متمول، پرشورها بیشتر از همیشه به اینکه به رؤیای آقایی در فوتبال ایران برسند نزدیک شدند. پروژه کهکشانی شدن تراکتور آغاز شد و زنوزی از نیمکت گرفته تا داخل زمین، یکدوجین ستاره و مربی نامدار را به تبریز کشاند تا تبریز به قطب سوم فوتبال ایران تبدیل شود. در پروژه زنوزی برای تراکتور، سه کاپیتان تیم ملی با قراردادهای دلاری به تبریز رفتند تا تراکتور با مثلث مسعود شجاعی، اشکان دژاگه و احسان حاجصفی برای قهرمانی چیزی کم نداشته باشد. روی نیمکت هم زنوزی دست روی نامهای بزرگی گذاشت مانند ژرژ لیکنز، سرمربی مشهور بلژیکی و سازنده نسل طلایی فوتبال این کشور که البته حضورش به یک فصل هم نرسید. برای لیگ نوزدهم باز هم زنوزی دست از جاهطلبیهایش برنداشت و مصطفی دنیزلی، سرمربی مشهور ترک را به تبریز آورد، اما او هم نتوانست روزهای خوشی را که با پاس و پرسپولیس در ایران داشت تکرار کند تا سرانجام مالک تراکتور رو به مربیان داخلی بیاورد. پروژه تراکتور برای قهرمانی در نهایت با یک مربی داخلی به نتیجه رسید و این تیم با ساکت الهامی توانست دو سال پس از آمدن زنوزی، اولین جام را برای تبریزیها به دست آورد.
تراکتور که برای اولین بار در سال ۹۳ و با شکست مس توانسته بود اولین جام حذفی را به خانه ببرد، پس از شش سال پنجشنبه شب دومین قهرمانی را به نام خودش ثبت کرد، تیمی که در لیگ هم در سالهای اخیر همواره در جمع مدعیان بوده و لیگ نوزدهم را با عنوان چهارمی به پایان رسانده است.
قبل از بازی باخته بودند
استقلال روی دیگر سکه فینال جام حذفی بود، با احوالاتی که ۱۸۰ درجه با تراکتوریها تفاوت داشت. آبیها برای هشتمین قهرمانی دورخیز کرده بودند، اما بیشتر از آنکه به تراکتور ببازند، به خودشان باختند، آن هم پس از برد در دربی نیمهنهایی جام حذفی که اختلافات سرمربی و مدیرعامل دوباره آشکار شد و فرهاد مجیدی و احمد سعادتمند شمشیرها را از رو برهم بستند، طوری که دیگر برای همه مشخص شده بود که فصل آینده یا جای سعادتمند در اتاق مدیریت استقلال است یا جای مجیدی روی نیمکت. استعفای مجیدی در بدترین زمان ممکن و بعد از آنکه سعادتمند در اقدامی ناشیانه قبل از دربی برای مذاکره با استراماچونی به ایتالیا رفت، سبب شد اردوی آبیها از آرامشی که باید برای مسابقه مهمی مانند فینال جام حذفی داشته باشد، خالی شود. همین حاشیهها کار استقلال را تمام کرد تا این تیم به مشهد نرسیده چهره یک بازنده را داشته باشد. ترکشهای اختلافات مربی و مدیرعامل در داخل زمین هم مشخص بود و آبیها به خصوص در نیمه اول از تیمی که توانسته نایبقهرمان لیگ شود و به فینال حذفی برسد، کیلومترها فاصله داشتند. آنها هرچند در نیمه دوم بیدار شدند و سعی در جبران داشتند، اما دیگر دیر شده بود و جام با سوت پایان بنیادیفر به تبریزیها رسید تا آبیها نتوانند خاطره آخرین قهرمانی در حذفی را که با شفر و در سال ۹۷ در خرمشهر به دست آمده بود، اینبار در سال ۹۹ و در مشهد تکرار کنند.
ساکت عصبانی!
بازی پنجشنبه تقابل دو مربی عصبانی و جوان بود که به دنبال اولین جام روزهای مربیگریشان بودند. مانند ساکت الهامی، سرمربی تراکتور که توانست با این قهرمانی به زنوزی ثابت کند که برخلاف تصور این مالک متمول، اسمهای بزرگ قهرمانی نمیآورد. الهامی که در ۱۲ سال اخیر بیشتر به عنوان دستیار مشغول به کار بوده، در اولین تجربه جدی سرمربیگری توانست یک جام را برای تبریزیها به ارمغان بیاورد تا نام این مربی آذریزبان و اهل سرعین در تاریخ تراکتور ثبت شود. هرچند عصبانیتهای شدید او در فینال پنجشنبه شب که با کارت قرمز داور نیز مواجه شد، یکی از جنجالیترین صحنههای بازی بود. البته او بعد از فینال گفت که جو بازی او را گرفته بود و دیگر چنین صحنههایی تکرار نخواهد شد: «این آخرین باری بود که من را به این شکل و این حالت در کنار زمین دیدید.»
برخلاف الهامی، فرهاد مجیدی بازنده بزرگ این بازی بود. مربی جوان استقلال که با استعفایش پیش از فینال تا توانست این تیم را با کمک سعادتمند به حاشیه برد. البته او که گفته بود با توجه به اختلافش با سعادتمند بعد فینال از استقلال میرود، خیلی دوست داشت این خداحافظی با جام باشد، اما مگر میشود یک مربی با تصمیمهای احساسی تیم را به حاشیه ببرد و بههم بریزد و بعد انتظار داشته باشد این تیم پرحاشیه به جام هم برسد!
از اشکان تا سید!
فینال جام حذفی در داخل زمین بازی هم چهرههای ویژهای داشت؛ نمیتوان از قهرمانی تراکتور گفت و از نقش اشکان دژاگه صحبت نکرد، مهاجم کهنهکار تراکتور و تیم ملی که دوباره به روزهای اوجش بازگشته و با یک گل و یک پاس گل یکی از بهترین بازیکنان پنجشنبه بود. برخلاف دژاگه، مسعود شجاعی یکی از ضعیفترین نمایشهایش را ثبت کرد تا نشان دهد که دورهاش گذشته و باید به صورت جدی به بازنشستگی فکر کند. در استقلال هم در روزی که مهدی قایدی و ارسلان مطهری پرجنب و جوش ظاهر شدند و زننده دو گل استقلال بودند، شیخ دیاباته مانند دربی نیمهنهایی از روزهای خوبش دور بود و تراکتوریها مانند پرسپولیسیها به خوبی توانسته بودند مهاجم گلزن استقلال را از کار بیندازند. بازی ضعیف سیدحسین حسینی در دروازه هم نشان داد که استقلالیها برای اینکه شماره یکشان را اینقدر با نوسان در بازیهای مختلف نبینند به یک آلترناتیو و یک دروازهبان آماده دیگر احتیاج دارند تا حسینی خیالش راحت نباشد که چه خوب باشد چه بد، موقعیتش در استقلال به خطر نمیافتد.