سعید احمدیان/ روزنامه جوان- موی سپید پیشکسوتان و تجربهای که دارند همیشه باید روی چشم جامعه ورزش باشد، اگرچه در کشورمان آنطور که باید و شایستهشان است، مورد توجه قرار نگرفتهاند و ناملایمتهای زیادی در حقشان شده، اما احترام به پیشکسوتان و توجه به دغدغههای آنها به واسطه تجربه بالایشان در ورزش کشور ضروری است و باید از آن استفاده کرد. نباید اینطور باشد که پهلوان زنده را عشق است و وقتی یک ورزشکار دوران قهرمانیاش تمام و خانهنشین شد، کسی سراغش را نگیرد. البته این یک روی قضیه است که باید در سیستم ورزش کشورمان جاری باشد. با این حال روی دیگر قضیه آنجاست که برخی از پیشکسوتان با قصد و نیت دلسوزی برای باشگاه یا رشته ورزشی که در آن فعالیت داشتهاند پا جلو میگذارند، اما ماجرا طوری پیش میرود که کار به سهمخواهی میرسد و وجهه آنها را خراب میکند.
ماجرای حاشیههایی که دیدار تعدادی از پیشکسوتان استقلال با وزیر ورزش به وجود آورده است را هم باید از این زاویه دید. چند نفر از قدیمیهای استقلال که برای خودشان در دوران بازی اسم و رسمی داشتند و الان هم برخی از آنها جزو مربیان هستند، پس از حواشی استقلال تصمیم گرفتند در یک جلسه رودررو با مسعود سلطانیفر که رئیس مجمع باشگاه استقلال نیز هست، نگرانیهایشان را با وزیر ورزش در میان بگذارند. اینکه یک پیشکسوت که سالها پیراهن یک باشگاه را پوشیده، نسبت به اتفاقهایی که اطراف تیمش میافتد نگران است، قابل تقدیر است. ماجرا، اما وقتی عوض میشود که یک جمع از پیشکسوتان به اسم دلسوزی در جلسهای که برای بیان دغدغههایشان گذاشته شده، مسائل دیگری را دنبال کنند.
خروجی و حواشی که جلسه تعدادی از پیشکسوتان استقلال با وزیر ورزش داشته است، به خوبی نشان میدهد که چنین جلساتی بیشتر از آنکه اوضاع باشگاه را آرام کند، سبب شده حاشیهها بیشتر شود، به خصوص که در این جلسه برخلاف آنچه سایت وزارت ورزش منتشر کرده است، بحث و جدلهایی مطرح شده که نهتنها سودی برای استقلالیها نداشته، بلکه سبب شده این جلسه با توجه به حرف و حدیثهایی که درباره آن مطرح شده است، بیشتر از آنکه مشکلات را حل کند، اوضاع استقلال را پیچیدهتر کرده است. به خصوص که برخی از بحثهای مطرح شده در جلسه با وزیر بیشتر جنبه شخصی و منفعتطلبانه داشته و به جای اینکه منافع باشگاه در آن لحاظ شود و نسخهای برای عبور از وضعیت بحرانی این روزهای استقلالیها باشد، سمت و سوی سهمخواهی داشته است. همچنین کمتر راهکاری که در این شرایط بتواند عملی و کارساز شود ارائه شده، طوری که این جلسه بیشتر یک دورهمی برای بیان واکنشهایی از جنس هواداران در فضای مجازی بوده است.
البته چنین نوع نگاهی که در بین برخی پیشکسوتان وجود دارد، تنها مختص استقلال نیست. در پرسپولیس هم شاهد بودهایم که گروهی از قدیمیهای این تیم در جلساتی که در سالهای اخیر با وزیر ورزش برای حل مشکلات پرسپولیس داشتهاند، خواستههایی را مطرح کرده بودند که نه شدنی بود و نه دردی از این تیم دوا کرده است.
مانند یکی از مشهورترین پیشکسوتان پرسپولیس که در سالهای اخیر بارها در جلسات وزارت ورزش یا در مصاحبه با رسانهها درخواست کرده که باشگاه را به پیشکسوتان این تیم بفروشند تا اوضاع پرسپولیس بهتر شود و دیگر مانند امروز مشکلات مدیریتی و مالی نداشته باشد. درخواستی که با توجه به واگذاری این دو باشگاه در بورس، شدنی نیست. علاوه بر این پیشنهاد این پیشکسوت در حالی است که او میخواهد پرسپولیس به کسانی واگذار شود که پشت پرده، افرادی هستند که بسیاری از مشکلات این روزهای باشگاه در مقاطعی به واسطه حضور آنها در این تیم به وجود آمده است.
حال در چنین شرایطی ضروری است که یک تجدیدنظر کلی درباره نوع نگاهی که برخی پیشکسوتان ورزش، به خصوص دو باشگاه استقلال و پرسپولیس برای حل مشکلات این تیم دارند، صورت گیرد. تصور اینکه مشکلات باشگاهها تنها به دست پیشکسوتان قابل حل است و فقط باید به آنها میدان داده شود، آدرس غلط دادن است. به جای پیچیدن چنین نسخههایی که عملی نیست، پیشکسوتان در صورتی که ادعای دلسوزی و نگرانی برای تیمشان دارند باید با خارج شدن از فضای هواداری بدون توجه به اینکه پست یا منصبی برایشان در نظر گرفته شده یا نشده، دلسوزانه نقدهای کارسازشان را عنوان کنند و راهکارهایی را که قابلیت اجرایی دارد و منافع گروهی یا شخصی در آن اعمال نشده، ارائه دهند.