سعید احمدیان/ روزنامه جوان- وقتی فدراسیونها و باشگاهها اولویتبندی درستی در هزینهکرد بودجهشان نداشته باشند، خروجیاش میشود خزانه خالی فدراسیونی مانند پزشکی ورزشی، فدراسیونی که همین چند روز پیش مسئولان آن هزینه ۸ هزار یورویی جراحی ساده خار پاشنه احسان حدادی در آلمان را تأمین کردند، اما دیروز محمد اسد مسجدی سرپرست این فدراسیون در مصاحبهای با خبرگزاری فارس از حساب خالی شکوه میکند و معتقد است اگر وزارت هوایشان را نداشته باشد، دیگر نمیتوانند به ورزشکاران خدمترسانی کنند: «این فدراسیون همیشه پشت ورزشکاران بوده، اما الان برای خدمترسانی به قهرمانان محتاج شده است. چند بار تقاضای کمک مالی از وزارت ورزش داشتیم، اما هنوز انجام نشده است. اگر به فدراسیون کمک نشود در شش ماهه دوم امسال و اوایل سال آینده شرایط بسیار سختی خواهیم داشت.»
سرپرست فدراسیون پزشکی ورزشی در شرایطی امروز از بیپولی مجموعهاش خبر میدهد که ابتدای مهرماه، مسئولان این فدراسیون اعلام کردند که ۸ هزار یورو از طرف فدراسیون پزشکی ورزشی به حساب خزانهداری فدراسیون دوومیدانی واریز کردهاند تا اقدامات لازم برای اعزام حدادی به آلمان و انجام جراحی مورد نظر از طریق این فدراسیون پیگیری شود، آن هم برای انجام یک جراحی ساده و پیشپا افتاده که میتوانست در داخل کشور نیز انجام شود. با این حال فشار یک ورزشکار با همراهی برخی مسئولان ارشد کشور که با بله قربانگویی به زیادهخواهیهای یک قهرمان، آن هم در شرایط سخت اقتصادی و ارزی کشور، اعتقادی به قهرمانسالاری ندارند، سبب میشود چند هزار یورو که میتوانست در این شرایط سخت کمکحال فدراسیون پزشکی ورزشی برای حمایت از خدمات پزشکی و درمانی خیلی از قهرمانان و مدالآوران باشد، فقط خرج یک ورزشکار شود.
چنین هزینههای غیرمتعارف و غیرضروری، آن هم در وضعیتی که کشورمان برای تأمین حتی یک یورو با مشکلات زیادی روبهرو است، سبب میشود حساب فدراسیون پزشکی ورزشی که برای خدماتدهی به همه قهرمانان و نه فقط احسان حدادی مسئول است، خالی شود و سرپرست آن تهدید کند که اگر وزارت ورزش کمک نکند، آنها نیز دیگر نمیتوانند به ورزشکاران کمک کنند!
این در شرایطی است که مدیریت بودجه در وضعیتی که همان پول اندک با مشکلات زیادی به حساب یک فدراسیون یا یک باشگاه واریز میشود، کمتر در بین مدیران ورزش دیده شده است. خیلی از این مدیران بدون توجه به تخصص و سابقهای که دارند با استفاده از رانتهای مختلف و روابط خارج از حوزه ورزش، به جایگاهی در ورزش رسیدهاند و خیلی از آنها نیز با توجه به مدیریت رانتی که برایشان به وجود آمده، زمینهساز سوءمدیریتهای زیادی در ورزش شدهاند و ورزش هزینههای بیشماری بابت عدم تخصص و ناآگاهی این مدیران پرداخت کرده است.
نمیشود فدراسیونی مانند پزشکی ورزشی از یکسو برای خوشامد و غرولند نکردن برخی قهرمانان که از آخرین افتخار جهانی و المپیکیشان سالها میگذرد، بخش زیادی از بودجه خود را خرج کند، آنسو، اما وقتی نوبت دیگر ورزشکاران میرسد، به آنها پاسخ منفی بدهد و اعلام کند که پولی در بساط فدراسیون نیست و اگر وزارت ورزش پا پیش نگذارد، شرایطشان سخت و سختتر میشود. چنین رویهای را در باشگاههای دولتی هم میتوان به وضوح و شدت بیشتری مشاهده کرد، جایی که یک باشگاه به عنوان نمونه برای بازیکنان بیکیفیت، قراردادهای میلیاردی روی میز میگذارد، اما برای تیمهای ردههای پایه که برای آینده باشگاه میتوانند پشتوانهسازی کنند، حتی پول خرید لباس هم ندارد!
این در حالی است که استفاده بهینه از بودجه بهخصوص در سالهای اخیر که کشور با مصائب زیاد مالی و اقتصادی روبهرو بوده، کمترین انتظاری است که از یک مدیر میرود. چه فدراسیونها و چه باشگاههای دولتی که با بودجه عمومی کشور اداره میشوند، مدیران آن باید در زمینه ریال به ریالی که از خزانه باشگاه یا فدراسیون خارج میشود، دغدغه داشته باشند و نسبت به هزینه بودجه با توجه به اولویتهایی که باید در نظر گرفته شود، حساسیت لازم را از خودشان نشان دهند.
در این شرایط تغییر نوع نگاه مدیران در سیستم هزینه بودجه فدراسیونها و باشگاهها و سایر بخشهای ورزش ضروری است و باید تدابیری اتخاذ شود که هر پولی وارد سیستم مالی میشود با توجه به اولویتبندی برنامهها و اهمیت آنها که بر اساس ارتقای شرایط فدراسیونها و باشگاهها تنظیم شده، هزینه شود و اینطور نباشد که مانند امروز یک فدراسیون برای جراحی ساده خار پاشنه نزدیک به ۳۰۰ میلیون هزینه پرداخت کند، اما برای قهرمانانی که نیازمند جراحیهای به مراتب سختتر هستند، بگوید پولی در حساب ندارد.