سعید احمدیان/ روزنامه جوان- در حالی هفته گذشته جعفر سمیعی مدیر حراست سابق شهرداری و فعلی وزارت ورزش به عنوان مدیرعامل باشگاه پرسپولیس انتخاب شد که ورزش ایران در دهههای اخیر چنین انتصابهایی کم به خود ندیده است؛ حضور مدیرانی که از خارج از ورزش برای یک مسئولیت ورزشی حکم گرفتهاند. سمیعی در شرایطی در حال حاضر به عنوان مدیرکل حراست وزارت ورزش فعالیت میکند که به عنوان یک مدیر غیرورزشی شناخته میشود. او زمانی به عنوان مشاور شهردار و رئیس کل حراست شهرداری تهران منصوب شده بود و سابقه فعالیت در شهرداری پایتخت را نیز دارد. سمیعی همچنین یکی از اعضای هیئت رئیسه کمیته پدافند غیرعامل نیز محسوب میشود. با این وجود، قضاوت درباره او زود است و باید به انتظار نشست و دید که این مدیر حراستی و امنیتی چه کارنامهای از خودش بر جای خواهد گذاشت.
البته نگاهی به انتصابها و انتخابهای غیرورزشیها در سیستم مدیریتی ورزش نشان میدهد که خیلی از این مدیران با توجه به روابط خارج از ورزش و رانتهایی که داشتهاند، وارد ورزش شدهاند و نتوانستهاند کارنامه قابل قبولی از خودشان ثبت کنند. ورزش ایران مدیران اشتباهی کم نداشته است؛ مدیرانی که در سالهای اخیر با حکمهایی که گرفتهاند از یک فضای متفاوت پا به ورزش گذاشتهاند و پس از چند وقت بدون اینکه دستاورد مثبتی داشته باشند با انبوهی از مشکلاتی که بر جای گذاشتهاند، از ورزش رفتهاند تا جای خالی شایستهسالاری و توجه به تخصص در انتخابهایی که صورت میگیرد، بیشتر از همیشه مشخص شود. مسئلهای که بیتوجهی به آن در بین مدیرانی که برای ورزش تصمیم میگیرند، سبب شده تا ورزش با مشکلات زیادی روبهرو شود و حضور این مدیران نه تنها گرهی از مشکلات ورزش باز نکند، بلکه مصائب آن را دوچندان کند.
حضور چنین مدیرانی به خصوص در فوتبال که نسبت به رشتههای دیگر محبوبیت و طرفداران بیشتری دارد، دلایل زیادی مانند شهرتطلبی نیز دارد؛ مدیرانی که تا پیش از آمدن به فوتبال نامشان کمتر به گوش کسی خورده است، اما وقتی وارد فضای مدیریتی فوتبال چه در باشگاهها، چه در فدراسیون و چه در بخشهای دیگر آن شدهاند، ناگهان یک شبه معروف شده و در صدر خبرها قرار گرفتهاند. شهرت و دیده شدن به هر قیمتی از جمله فاکتورهایی است که نقش زیادی در قبول مسئولیت مدیران غیرورزشی و غیرمتخصص برای حضور به خصوص در فوتبال دارد. در گزارش زیر به بررسی کارنامه ناموفق برخی مدیران غیرورزشی به خصوص در فوتبال و باشگاه پرسپولیس پرداختهایم؛ انتخابهایی که ترکشهای برخی از آنها همچنان دامنگیر ورزش است و به خوبی نشان میدهد که حضور یک مدیر ناآشنا و غیرمتخصص در یک پست مدیریتی که نسبت به آن شناختی ندارد، چگونه سبب شده تا با افزایش سوءمدیریتها، چالشها بیشتر شود.
محمد رویانیان؛ سردار حاشیهها
یکی از عجیبترین انتخابهای یک دهه گذشته، انتخاب محمد رویانیان به عنوان مدیرعامل باشگاه پرسپولیس بود؛ مدیری که تا قبل از ورود به فوتبال همواره به عنوان یک مدیر نظامی شناخته میشد و مردم او را با لباس نظامی دیده بودند. با این حال شهریور ۹۰، محمد رویانیان رئیس وقت ستاد سوخت کشور حکم مدیرعاملی پرسپولیس را گرفت بدون آنکه سابقه حتی یک روز فعالیت در عرصه مدیریت ورزشی را داشته باشد. رویانیان در حالی وارد ورزش شد که از سال ۱۳۶۱ وارد کمیته شهرستان نور و به تدریج به فرماندهی کمیته و پس از آن با ادغام کمیته و شهربانی به عنوان فرمانده نیروی انتظامی نور و سپس به عنوان فرمانده نیروی انتظامی مازندران منصوب شد. رویانیان در ادامه در دهه ۷۰ به عنوان نخستین فرمانده پلیس تازهتأسیس ۱۱۰ منصوب شد و تا ۱۳۸۰ رئیس مرکز فوریتهای پلیسی بوده است و پس از آن، در جایگاه فرماندهی پلیس راه قرار گرفت و تا سال ۱۳۸۴ در این سمت بود و در این سال به عنوان رئیس راهنمایی و رانندگی کشور انتخاب شد و از سال ۸۶ نیز با حکم محمود احمدینژاد به عنوان رئیس ستاد سوخت مشغول به کار شد.
با چنین پیشسابقهای، رویانیان از روزهای پایانی تابستان ۹۰ یک تجربه جدید را آغاز کرد؛ تجربهای که ۲۸ ماه طول کشید و بهمن ۹۲ با کنارهگیری وی از پرسپولیس به اتمام رسید. با این حال باشگاه پرسپولیس در روزهای حضور این مدیر نظامی روزهای پرحاشیه و البته خبرسازی را پشت سر گذاشت. تعویض پنج سرمربی در عرض دو سال و نیم اقداماتی است که رویانیان در پرسپولیس انجام داد تا پرسپولیس از عدمثبات ضربه بخورد؛ مسئلهای که ناآشنایی رویانیان با فضای فوتبال که زمینهساز انتخابهای اشتباهی شده بود، نقش زیادی در آن داشت. یکی از مهمترین حواشی زمان مدیریت رویانیان رقابت او با علی فتحاللهزاده، مدیرعامل وقت استقلال برای ساختن یک تیم پرستاره بود؛ رقابتی که سبب شد قیمت بازیکنان برای اولین بار میلیاردی شود و قراردادهای میلیاردی یکی از میراثهای زمان این مدیرعامل نظامی در پرسپولیس است. این مدیر برای بالا بردن رقم قراردادها به هیچ گونه ضابطهای پایبند نبود و حتی با دادن ماشینهای گرانقیمت خارجی در کنار قراردادی که بسته میشد، سعی داشت تا نامهای پرسروصداتری را به پرسپولیس بیاورد.
با این حال یکی از مهمترین گافهای مدیریتی زمان رویانیان، قرارداد با مانوئل ژوزه سرمربی مشهور پرتغالی بود؛ سرمربی موفق الاهلی مصر که در پرسپولیس تنها چند ماه دوام آورد و به نیمفصل نرسیده اخراج شد. برکناری این سرمربی پرتغالی غرامت ۵۰۰ هزار یورویی بر جای گذاشت؛ غرامتی که هزینه عدمتوافق رویانیان و این سرمربی پرتغالی برای فسخ قرارداد توافقی بود.
حمیدرضا سیاسی؛ بسازبفروشی که مدیر شد
سال ۹۳ بود که نام حمیدرضا سیاسی در فوتبال سر زبانها افتاد؛ مدیری که نه تنها در ورزش بلکه خارج از فضای ورزش هم کارنامه مدیریتیاش خالی بود و از او به عنوان یک فعال ساختمانی و بسازبفروش یاد میشد. با این حال سیاسی که سابقه دوستی با امیررضا خادم را داشت، به پیشنهاد وی که آن روزها معاون وقت پارلمانی و حقوقی وزارت ورزش و نماینده تامالاختیار محمود گودرزی وزیر وقت ورزش در باشگاه استقلال و پرسپولیس بود، به عنوان رئیس هیئتمدیره پرسپولیس وارد فوتبال شد. او آذر ۹۳ هم به عنوان مدیرعامل پرسپولیس انتخاب شد. حضور او در پرسپولیس به شش ماه هم نرسید و اردیبهشت ۹۴ از مدیریت قرمزها کنارهگیری کرد. با این حال حضور کوتاه این مدیر غیرورزشی و غیرفوتبالی هم با حاشیهها و جنجالهای زیادی همراه بود.
یکی از مهمترین حواشی دوران مدیریت سیاسی، برکناری علی دایی و انتخاب حمید درخشان به عنوان سرمربی پرسپولیس بود. او شهریور ۹۳ در حالی که رئیس هیئتمدیره پرسپولیس بود، پس از شکست پرسپولیس مقابل تراکتور مصوبه هیئتمدیره برای برکناری علی دایی را گرفت و به علیرضا رحیمی، مدیرعامل باشگاه ابلاغ کرد. رحیمی البته حاضر به قبول این موضوع نشد تا در نهایت بعد از علی دایی او نیز از پرسپولیس بیرون برود.
با این حال تمرین پرسپولیس در روز ۱۸ شهریور ۹۳ یکی از جنجالیترین روزهای باشگاه پرسپولیس بود؛ روزی که دایی به رغم برکناری به محل تمرین پرسپولیس آمد و آن سو سیاسی هم با گرفتن دست حمید درخشان او را همراهی کرد تا به صورت همزمان پرسپولیس دو سرمربی داشته باشد. یکی دیگر از حواشی حضور سیاسی در پرسپولیس به مذاکره او در مهر ۹۳ با پرز مدیرعامل باشگاه رئال مادرید برای بازی دوستانه با پرسپولیس برمیگشت؛ جلسهای که مسئول هماهنگی آن امیرحسین جهانشاهی یکی از سلطنتطلبان و مخالفان جمهوری اسلامی بود. این موضوع مشکلات زیادی برای سیاسی به همراه داشت و او معتقد بود از سوابق جهانشاهی بیاطلاع بوده است.
۱۵ آذر ۹۳ هم سیاسی با حکم بازداشت راهی اوین شد تا حاشیههای این مدیر غیرورزشی در فوتبال کامل شود. مشکلات قراردادهای اسپانسرهای پرسپولیس و همچنین تسویه نشدن بدهیهای کشتیگیران و والیبالیستها از جمله دلایلی بود که سبب شد مدیرعامل وقت پرسپولیس بازداشت شود؛ بازداشتی که بیش از چهار ماه طول کشید. سیاسی ۲۴ فروردین ۹۴ آزاد شد و چند روز بعد از آن با استعفا از پرسپولیس از ورزش رفت تا دوران کوتاه مدیریتی، اما جنجالی مدیری که بسازبفروش بود، به پایان برسد.
مهدی رسولپناه؛ همحزبی آقای وزیر
مهدی رسولپناه، یکی دیگر از انتخابهای غیرورزشی و البته پرحاشیه وزارت ورزش برای باشگاه پرسپولیس بود. رسولپناه در حالی وارد ورزش شد که نام او هر چند برای ورزشیها ناآشنا بود، اما در بین اهالی سیاست غریبه نبود. او عضو شورای مرکزی و رئیس کمیته انتخابات حزب اعتماد ملی است و در انتخابات دوره هشتم مجلس شورای اسلامی جزو کاندیداهای این حزب از حوزه انتخابیه تهران و شمیرانات بود. او همچنین سالهاست در ورامین و تهران به ارائه خدمات درمانی دندانپزشکی مشغول است. رسولپناه سال ۹۸ با حکم وزیر ورزش به عنوان عضو هیئت مدیره باشگاه ورزشی پرسپولیس منصوب و در پایان سال گذشته با استعفای انصاریفرد از مدیرعاملی باشگاه پرسپولیس با تصمیم هیئتمدیره به عنوان سرپرست موقت باشگاه معرفی شد.
رسولپناه اگرچه میگوید که با توجه به دوستی با مرحوم کاشانی وارد هیئتمدیره پرسپولیس شده است، اما او همحزبی مسعود سلطانیفر وزیر ورزش است و گفته میشود با توجه به این رابطه وارد ورزش شده است. هر چند شایعاتی درباره اینکه او دندانپزشک مخصوص سلطانیفر نیز است، به گوش میرسد. رسولپناه در شرایطی آبان امسال از پرسپولیس کنار رفت که دوران مدیریتش در جمع قرمزها جنجال و حاشیه کم نداشت. یکی از مهمترین حواشیها، اختلاف او با بازیکنان و سرمربی تیم بود که سبب شده دودستگی در تیم به وجود بیاید. در نهایت انتشار فایلهای صوتی رسولپناه که در آن به صورت عجیبی و با ادبیات لمپنانه و دور از شأن مدیریتی به انتقاد برخی بازیکنان مانند شجاع خلیلزاده پرداخته بود، موجب شد تا وی در نهایت نامه استعفایش را بنویسد و این مدیر غیرورزشی که یک پزشک و سیاستمدار بود، به کارش در باشگاه پرسپولیس پایان دهد.