Saeed Ahmadian Official Website
روزنامه نگار ورزشی
17:50 - 1399/09/09

بازخوانی تجربه باشگاه شاهین در تربیت بازیکنان تحصیلکرده و بااخلاق به بهانه افزایش بی‌اخلاقی در فوتبال

پهلوی را از استادیوم فراری دادند!

در روزهایی که بی اخلاقی در فوتبال باشگاهی موج می زند،می شود برای بهبود فضا، از باشگاه شاهین در دهه 40 که شعارش اول اخلاق، دوم تحصیل و سوم ورزش بود، الگوبرداری کرد، باشگاهی که محبوب مردم بود و مغضوب حکومت پهلوی.

پهلوی را از استادیوم فراری دادند!

سعید احمدیان/ روزنامه جوان- لیگ برتر فوتبال به هفته سوم نرسیده پر شده از حواشی غیراخلاقی، آن‌هم در رشته‌ای که باشگاهی مانند شاهین در دهه‌های گذشته داشت که مکتب آن اخلاق‌گرایی و توجه به تربیت فوتبالیست‌هایی بااخلاق و تحصیلکرده بود، باشگاهی که سال ۱۳۲۱ تأسیس شد و بازیکنان بزرگی را به فوتبال ایران معرفی کرد، اما سال ۱۳۴۶ با فشار سیاسی رژیم پهلوی منحل شد، باشگاهی که به زعم آن‌ها مأمنی شده بود برای دور هم جمع شدن مخالفان حکومت پهلوی.

اول اخلاق، دوم تحصیل، سوم ورزش

باشگاه شاهین ۲۱ تیر ۱۳۲۱ توسط دکتر اکرامی با شعار اول اخلاق، دوم تحصیل و سوم ورزش تأسیس شد و هیئت امنای آن مکتب آن را این‌گونه تصویب کردند، مرامنامه‌ای که گمشده این روز‌های باشگاه‌هاست «ما باور داریم انسان محور توسعه است و با رشد و تعالی وی جامعه نیز متعالی خواهد شد. علم و تجربه می‌گوید جامعه‌ای متعالی‌تر است که افرادش خوشبخت‌تر، سعادتمندتر و سالم‌تر باشند. هرچه میزان احترام به قوانین و باور‌های فرهنگی و اجتماعی، سطح دانش و معلومات و میزان سلامت جسم و روح در جامعه‌ای بیشتر باشد آن جامعه متعالی‌تر است. بر همین اساس مکتب شاهین معتقد است اگر افراد یک جامعه دارای جسمی قوی‌تر و روحی متعالی‌تر باشند آن جامعه دارای شرایط مناسب‌تری برای رشد است. بنابراین کلیه فعالیت‌های ورزشی در این مکتب را با هدف تربیت افرادی متواضع و فروتن، با گذشت و ایثارگر، جمع‌گرا و فداکار، سرلوحه کار خویش قرار داده و معتقدیم با انجام این‌گونه فعالیت‌های هدفمند، جسم و روح تقویت شده و موجب افزایش اعتماد به نفس و ظهور و بروز استعداد‌های افراد گردیده که خود در افزایش حس مسئولیت‌پذیری مؤثر بوده و شرایط را برای موفقیت در سایر امور خطیر زندگی از جمله کسب معلومات و تحصیلات فراهم کرده و نهایتاً موجب افزایش درک لزوم احترام به قوانین و باور‌های فرهنگی و اجتماعی، حفظ حرمت و حقوق دیگران و جلوگیری از رفتار‌های هنجارشکن می‌گردد. بنابراین در مکتب شاهین جایی برای تربیت نیروی انسانی از منظر قدرت بدنی و کسب مهارت‌های ورزشی کلاسیک و حرفه‌ای بدون توجه به حفظ ارزش‌های اخلاقی وجود ندارد. در این راه استفاده از فرهنگ پهلوانی و جوانمردی شامل تقوا، ایمان، ادب، آزادگی، تعهد، صداقت، شهامت، عفت، ایثار، شجاعت، طهارت، صبر و حیا در تعالیم مکتب شاهین نقشی درخور بازی می‌کند.»

حسین کلانی از پیشکسوتان باشگاه شاهین و پرسپولیس در گفتگو با «جوان» در این باره می‌گوید: «باشگاه شاهین توسط یک دانشگاهی شکل گرفت و به همین خاطر بچه‌هایی که علاوه بر استعداد درسی، استعداد ورزشی هم داشتند را در مدارسی مانند البرز و... پیدا کرد و با آن‌ها باشگاه را تشکیل داد. در درجه اول به درس بازیکنان اهمیت داده می‌شد و حتی در تمرینات یک ربع تا نیم ساعت وقت گذاشته می‌شد تا بچه‌هایی که در یک زمینه درسی قوی‌تر هستند با بچه‌هایی که در آن زمینه ضعیف‌تر بودند، کار کنند. مدیران باشگاه به مدارس و دانشگاه‌های بازیکنان سرکشی می‌کردند و گزارش درسی‌شان را می‌گرفتند، تدبیری که باعث رشد تحصیلی بچه‌ها می‌شد. اسم باشگاه شاهین را به دلیل اینکه همواره کتاب دست بازیکنان بود، باشگاه کتابی‌ها گذاشته بودند و این خودش یک الگو می‌شد برای بقیه جوانان که اگر درس بخوانید مثل بچه‌های باشگاه شاهین می‌شوید و مورد توجه مردم قرار می‌گیرید و محبوب می‌شوید.»

چرا شاهین موفق شد

موفقیت شاهین که بر پایه اخلاقمداری شکل گرفت، دلایل زیادی داشت. دکتر اکرامی مؤسس باشگاه این‌گونه درباره آن نوشته است: «هر کار که بر پایه عشق، اعتقاد، ایمان و کاردانی و برنامه شروع شده و با استفاده از ابزار و امکانات لازم و وجود صبر و استقامت ادامه یابد قطعاً موفق خواهد شد. باشگاه شاهین با توجه به همین عوامل شکل گرفت و شروع کار بر اساس شوق و انگیزه خدمت بود. من خودم معلم بودم، به روحیه جوانان آشنایی داشتم و معتقد بودم و می‌دانستم که ترغیب جوانان به ورزش و فعالیت‌های بدنی باعث سهل‌انگاری ایشان در یادگیری نمی‌شود بلکه بر عکس ایشان را به کسب علم و دانش برمی‌انگیزد و مصمم‌تر می‌کند. ورزش باعث بروز عواطف و احساسات ایشان گردیده و موجب تربیت کامل آنان می‌شود.

علت دیگر آن بود که کار باشگاه را با همکاری خانواده‌ها و مدارس شروع کردیم. مسئولان باشگاه با افراد خانواده و مدیران و معلمان در هر کار و در هر مورد همکار و همراه یکدیگر بودیم و همه یک چیز می‌خواستیم و به یک طریق عمل می‌کردیم. تکلیف بازیکنان روشن بود، مزاحمی نداشتیم و تمام انرژی و وقت خود را صرف تربیت و پرورش بازیکنان می‌کردیم. انضباط محکم و سنجیده بود و با اعضای باشگاه مانند انسان‌های کامل رفتار می‌شد و موفقیت بازیکنان چشمگیر و درخور ملاحظه بود و این خود موجب انگیزه بیشتر آنان می‌شد. محیط کار باشگاه برای همه اعم از بازیکن یا مربی رضایت خاطر و شادی به ارمغان می‌آورد.

همکاری، کمک به یکدیگر و رفع نواقص به عنوان یک سرشت در تمامی بازیکنان جا افتاده بود و همه با هم و به خاطر یکدیگر می‌کوشیدند و همه از این همکاری بهره‌مند می‌شدند. در یکی از تابستان‌ها پس از بررسی کارنامه‌های تحصیلی معلوم شد که ۲۶ نفر از بازیکنان در یک یا دو درس تجدیدی دارند؛ برای رفع این عیب سازمانی به وجود آمد و برنامه‌ای برای جبران عقب‌افتادگی اجرا می‌شد. بر این اساس قرار شد هر بازیکنی موضوعی را که می‌داند به آنکه نمی‌داند تعلیم بدهد و اشکالات به وسیله سرپرست‌ها و مربیان کلاس برطرف شود. در پایان تابستان همه بدون استثنا قبول شدند و از خانواده‌های خود و باشگاه جایزه گرفتند.

علت دیگری که موجب پیشرفت و رونق باشگاه ما شده بود این بود که اعضای اولیه که از لحاظ اخلاق، رفتار و عشق به کار با دقت زیاد انتخاب شده بودند تبدیل به سرمشق تازه‌واردان شدند. این مسئله محیط باشگاه را سالم و برای تربیت آماده کرده بود. این مسئله برای همه روشن است که در هر جامعه‌ای داشتن نمونه و سرمشق به منظور حفظ و تقویت عزت نفس جوانان از بزرگ‌ترین الزامات است... همکاری و از خود گذشتگی افراد به جایی رسیده بود که بازیکنان و قهرمانان بلندپایه باشگاه به اصرار از من می‌خواستند بعضی از جوانان بااستعداد را به جای خودشان در مسابقات شرکت دهند. در آستانه انحلال یکی از وظایف قهرمانان شاهین این بود که بکوشند جانشینی برای خود تربیت کنند و از این راه موجب رونق باشگاه خود شوند. هر بازیکن هر چه را می‌دانست به آنکه آن را نمی‌دانست می‌آموخت.»

باشگاهی که پایگاه مخالفان پهلوی بود

محبوبیت شاهین در بین مردم و دانشجویان باعث دلخوری رژیم پهلوی بود. زمانی که باشگاه‌های تاج و دارایی وابستگی زیادی به رژیم داشتند شاهین نمادی از همراهی با مردم بود. بخش عمده هواداران شاهین و حتی شخص اکرامی ضدحکومت وقت به حساب می‌آمدند و مردم کوچه و خیابان، شاهین را مرکز جریان ضدشاهنشاهی می‌دانستند.

ضدحکومتی بودن باشگاه شاهین و شعار تماشاگران این تیم علیه شاه سبب شد تا او در جریان یکی از مسابقات فوتبال مجبور به ترک استادیوم شود. در مراسم بازگشایی مسابقات قهرمانی کشور سال ۱۳۴۲ که پیش از بازی دارایی- شاهین در حضور شاه در ورزشگاه امجدیه برگزار شد، گروهی از هواداران شاهین فریاد می‌زدند «شا» و گروهی دیگر در پاسخ فریاد می‌زدند «هین». یعنی شاه را به حیوانی تشبیه کرده بودند. در ادامه فشار سکو‌ها به اندازه‌ای افزایش یافت که شاه ورزشگاه را ترک کرد و بازی نیمه‌کاره ماند.

شاهین را از سر راه برداشتند

محبوبیت شاهین برای حکومت پهلوی قابل تحمل نبود، به خصوص که شاهین شرایطی دانشجویی داشت و منشأ اعتراضات سیاسی آن زمان هم اکثراً از دانشگاه بود. نهایتاً در یک برهه زمانی حاد برای اینکه این مسئله را خاتمه بدهند با گزارشی مغرضانه آن را به رده بالای حکومت رساندند تا حکم انحلال باشگاه شاهین صادر شود.

شاهین به دلیل برخی مسائل در مقابل سازمان تربیت بدنی و فدراسیون قرار گرفت و در ۱۸ تیر ۱۳۴۶ پس از برد ۳- یک شاهین برابر تهران‌جوان سازمان ورزش و تفریحات ایران انحلال باشگاه شاهین را اعلام کرد. حوادث ایجاد شده و رقابت ناسالم سایر باشگاه‌ها با یکدیگر و حسادت بسیار به شاهین همگی دست به دست هم دادند تا سازمان تربیت بدنی در اطلاعیه‌ای اعلام کند: «با توجه به جو ناسالمی که بر محیط ورزش حاکم است از تاریخ سه‌شنبه بیستم تیر ۱۳۴۶ پروانه باشگاه شاهین برای همیشه لغو می‌گردد.» در حالی سازمان تربیت بدنی وقت دلیل انحلال این باشگاه را در ابلاغیه رسمی «منافات فعالیت‌ها با روح عالیه ورزش» نام برد که این باشگاه با هدف تقویت فوتبالیست‌های اخلاق‌مدار تأسیس شده بود.

لینک پی دی اف گزارش در روزنامه جوان