سعید احمدیان/ روزنامه جوان- آنطور که وزیر ورزش میگوید خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس در ماههای پایانی قرار دارد و زمینه برای واگذاری این دو باشگاه دولتی در حال فراهم شدن است و به گفته مسعود سلطانیفر «از انحصار خارج شدن مالکیت این دو تیم، حتماً منجر به افزایش کمیت و کیفیت دو باشگاه خواهد شد.» وعده وزارت ورزش برای واگذاری سرخابیها و امیدواری وزیر به افزایش کمیت و کیفیت دو باشگاه در شرایطی است که تجربه خصوصیسازی باشگاههای فوتبال در اکثر موارد نه تنها به افزایش کمیت و کیفیت منجر نشده، بلکه تیمهایی که مدیریتشان از دولت به بخش خصوصی واگذار شده، سرنوشت تاریکی داشتهاند و خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس به تدبیر جدی برای جلوگیری از دچار شدن دو تیم بزرگ کشور به سرنوشت قبلیها نیاز دارد.
آخرین نمونه خصوصیسازیها، شرایط عجیب و غریب باشگاه تراکتور است، باشگاهی که دو سال پیش از زیر مجموعه دولت و یکی از نیروهای نظامی خارج شد و اداره آن را بخش خصوصی برعهده گرفت. سرنوشت تراکتور دو سال بعد از واگذاری، یک آینه عبرت برای تجربههای بعدی خصوصیسازی است. تیمی که محمدرضا زنوزی، مالک متمول آن هفته گذشته برای چندمین بار در دو سال گذشته باز هم دست به تغییر مربی زد و علیرضا منصوریان پس از تنها پنج هفته از هدایت قرمزهای تبریزی برکنار شد تا این تیم در تغییرات نیمکت و البته مدیریتی رکورد بزند، طوری که تراکتور در دو سالی که از واگذاری آن میگذرد؛ هفت سرمربی و ۹ مدیرعامل داشته است، یعنی این تیم هر چهارماه و نیم یک سرمربی و هر سه ماه یک مدیرعامل جدید داشته است. خروجی این تغییرات زیاد هم مشخص است؛ تبریزیها که هدف اولشان قهرمانی در لیگ بود، همچنان در حسرت جام لیگ برتر هستند و با این روند بعید است که بتوانند به هدفشان برسند.
تراکتور تنها یکی از خصوصیسازیهایی است که نتیجه معکوس داشته و واگذاری آن سبب نشده روند این باشگاه برای هدفهای برنامهریزی شده تغییر مثبت و رو به جلویی داشته باشد و قهرمانی در جام حذفی سال گذشته تنها نقطه مثبت تیمی است که مالک خصوصی با توجه به انتخابهای اشتباه و غیر کارشناسی نشده، هر چند ماه دست به تغییر سرمربی و مدیرعامل میزند. تغییراتی که نتیجه مثبتی هم در پی نداشته و سبب شده دور باطل در این باشگاه ادامه پیدا کند.
حال در روزهایی که بحث واگذاری استقلال و پرسپولیس بنا به ادعای وزارت ورزش جدی است و قرار است اینبار این طلسم که چند دهه است وعده آن داده میشود، بشکند، سرنوشت باشگاههای خصوصی شدهای مانند تراکتور باید مورد توجه قرار گیرد. باشگاههایی که واگذاری آنها نه تنها باعث نشده اتفاق مثبتی بیفتد، بلکه با افتادن به دامن مالکانی که بیشتر به دنبال دیده شدن هستند از هدف اصلیشان نیز دور شدهاند.
در این شرایط واگذاری استقلال و پرسپولیس بنا به گفته وزیر در صورتی به «افزایش کیفیت و کمیت»شان ختم خواهد شد که مسئولان در شرایط خصوصیسازی و واگذاری که میخواهد صورت گیرد، تجدیدنظر کنند و پیش از آنکه هدف واگذاری دو تیم به هر قیمتی باشد، دو باشگاه استقلال و پرسپولیس به بخشهایی واگذار شوند که صلاحیت مدیریتی و مالی برای حمایت از این دو تیم را داشته باشند تا اتفاقاتی که این روزها در تراکتور رخ میدهد برای استقلال و پرسپولیس تکرار نشود.
اگرچه احتیاط در واگذاری بر اساس معیارهایی که سرخابیها را به وضعیت بهتری برساند، میتواند زمانگیر باشد و آن را به تأخیر بیندازد، اما با توجه به سابقهای که از خصوصیسازیهای قبلی وجود دارد، این احتیاط ضرروت دارد. ضرورتی که توجه به آن سبب خواهد شد که واگذاری استقلال و پرسپولیس در یک مسیر درست قرار بگیرد تا همانطور که مسعود سلطانیفر وعده داده است خصوصیسازی سرخابیها «منجر به افزایش کمیت و کیفیت دو باشگاه» شود.