سعید احمدیان/ روزنامه جوان- قطریها سالهاست با سرمایهگذاری گستردهای در توسعه زیرساختها تبدیل به یک میزبان جذاب برای رقابتهای بینالمللی در رشتههای مختلف شدهاند. آنها پس از میزبانی بازیهای آسیایی و رقابتهای جهانی و میزبانی از اردوی تیمهای مطرح فوتبال دنیا برای میزبانی جام جهانی در سال ۲۰۲۲ آماده میشوند؛ اتفاقی که بزرگترین رخدادی خواهد بود که این کشور کوچک شیخنشین از آن میزبانی خواهد کرد. در همین ۹ ماهی که از همهگیری ویروس کووید ۱۹ در جهان میگذرد، قطریها امنترین کشور برای میزبانی مسابقاتی بودهاند که کشورهای دیگر با توجه به وضعیت کرونا، برای میزبانی پا پیش نگذاشتهاند، مانند برگزاری متمرکز لیگ قهرمانان آسیا که فینال آن قرار است شنبه برگزار شود.
تبدیل شدن قطر به یکی از اولین گزینهها برای رقابتهای بزرگ را خیلیها از زاویه منابع عظیم نفتی و گازی این کشور حاشیه خلیج فارس تفسیر میکنند، اینکه شیخنشینان دوحه با درآمد بالای نفتی دست به هر کاری در حوزههای مختلف میتوانند بزنند و ورزش نیز با توجه به جذابیتهایی که برای معرفی این کشور دارد، حوزهای است که استقبال زیادی از آن میکنند و ابایی از هزینههای کلان در این راستا ندارند، به همین خاطر هم همواره در سیستم مدیریتی حاکم بر ورزش ایران، سعی شده است پیشرفت و توسعه قطریها در زیرساختهای ورزشی و میزبانیهای معتبر بینالمللی تنها به ثروتمند بودن این کشور که بخش زیادی از منابع نفت و گاز دنیا را در اختیار دارد، ربط داده شود.
همواره مسئولان و تصمیمگیرندگان ورزش ایران در مواجهه با سوءمدیریتها و کمبودهایی که در بخش امکانات در حوزههای سختافزاری و نرمافزاری دیده میشود، همه چیز را به مسائل مالی و بودجه ناچیز ورزش ارتباط دهند، طوری که انگار اگر دستشان در بحث بودجه باز باشد و مانند قطریها محدودیت مالی نداشته باشند، میتوانند اتفاقات بزرگی را برای ورزش ایران رقم بزنند و طوری وانمود میشود که همه مشکلات و مصائب و کمبودهایی که ورزش با آن روبهرو است به بیپولی و بودجه یکهزارم ورزش کشور نسبت به قطر برمیگردد.
در پیش گرفتن چنین خطی در مواجهه با انتقادها و مشکلاتی که در ورزش در بخشهای مختلف دیده میشود، یک تحریف آشکار برای رفع مسئولیت است، البته پولهای نفتی و گازی نقش مهمی در موفقیتهای کشوری مانند قطر در توسعه زیرساخت و کسب میزبانیهای بینالمللی و شاخص دارد و از اهمیت مسائل اقتصادی در این پیشرفت چشمگیر که در سالهای اخیر سبب شده نامشان در بین گزینههای میزبانی مسابقات معتبر دیده شود، نمیتوان گذشت.
با این حال پیشرفت قطر در حوزه زیرساختهای ورزشی بیشتر از آنکه وابسته به پول باشد، ناشی از نوع مدیریت و برنامهریزی کوتاهمدت و بلندمدت این کشور در حوزه ورزش است که سبب شده امروز دوحه به نوعی پایتخت ورزش دنیا لقب بگیرد.
در حالی استفاده از مدیران کاربلد و متخصص در کنار درآمد کلان نفت و گاز، قطر را به چنین جایگاهی در ورزش جهان رسانده که چنین فاکتوری از اهمیت بالاتری نسبت به پول برخوردار است، اما این فاکتور همواره از سوی مسئولان ورزش در کشورمان نادیده گرفته و پول قطریها به عنوان عامل اصلی توسعه عظیم حکمرانان دوحه در ورزش در نظر گرفته میشود تا به نوعی روی بیمسئولیتیها و حیف و میلهایی که در ورزش صورت میگیرد، سرپوش گذاشته شود.
اگر چه ورزش ایران از داشتن منابع عظیم مالی مانند قطریها بیبهره است، اما با استفاده از مدیران متخصص و آیندهنگر با وجود بودجه اندک در مقایسه با کشورهایی مانند قطر، میتوان دست به کارهای بزرگتری نسبت به فعالیتهایی که در حال حاضر صورت میگیرد، زد. به خصوص که همین بودجه اندک ورزش به درستی مدیریت نمیشود و نظارتی بر چگونگی هزینه آن صورت نمیگیرد.
علاوه بر این اولویتبندیهای اشتباه و ترجیح دادن اهداف کوچک به اهداف کلان سبب شده است در سیستم مدیریت ورزش، بودجه در نظر گرفته شده، حداکثر بهرهوری و خروجی را نداشته باشد و در خیلی از موارد این پول هرز برود و حیف و میل شود.
جاری بودن چنین رویکردی در ورزش به حضور مدیران ناکارآمد و غیرمتخصصی برمیگردد که نه بر اساس ضابطهها بلکه بر پایه روابطی که وجود دارد، به جایگاهی در سیستم تصمیمگیری ورزش رسیدهاند؛ روندی که زمینهساز خیلی از سوءمدیریتها میشود تا ورزش نتواند به اندازه بودجهای که در نظر گرفته شده، توسعه پیدا کند.
ورزش در صورتی که بخواهد از این دور باطل که توسعه زیرساختها و سایر حوزههای ورزش را متوقف کرده و در بخشی از حوزهها به عقب رانده است، رها شود، باید با در نظر گرفتن شایستهسالاری و تخصص در انتخاب مدیران بخشهای مختلف ورزشی، مسیر توسعه را دنبال کند.
مسیری که اگر چه قطریها با ترکیب آن با منابع نفتی با سرعت بیشتری نسبت به ما طی میکنند، اما در صورتی که این رویکرد در بخش مدیریتی ورزش در پیش گرفته شود، فاصله ما با قطری که این روزها گزینه جذاب میزبانیهای معتبر بینالمللی است، به اندازه امروز زیاد نخواهد بود و سبب خواهد شد کمتر در مواجهه با پیشرفت ورزشی همسایه جنوب غربیمان شگفتزده شویم.