سعيد احمديان/ روزنامه جوان- پول حرفهای میگیرند و رفتار آماتور دارند؛ این حکایت فوتبالیستهای ایرانی است، فوتبالیستهایی که ۹۹ درصدشان در باشگاههای دولتی توپ میزنند و بسیاری از آنها سالانه از ۲ میلیارد گرفته تا ۱۵ میلیارد از بیتالمال دریافتی دارند، آن هم برای اینکه شغلشان فوتبال است و باید برای ریال به ریال پولی که میگیرند در زمین بازی عرق بریزند، اما هرچه میگذرد به نظر میرسد عرقریزان برخی فوتبالیها که تعدادشان هم کم نیست، به جای اینکه هنگام مسابقه باشد، زمانی است که از گوشیهایشان کنده نمیشوند و ثانیه به ثانیه فالوورها و پستهایشان را چک میکنند که نکند کسی چیزی بگوید و آنها جوابی نداده باشند!
فضایی که بلای جان تیمها شد
ولنگاری فوتبالیستها در فضای مجازی صدای همه را درآورده است. فوتبالیستهایی که صفحه شخصیشان را تبدیل به صحنهای برای خط و نشان کشیدن و کریهاخوانیهای سخیف کردهاند، محدودیتی برای خودشان قائل نیستند؛ میخواهد شب بازی باشد یا روز بازی، آنقدر آنلاین میمانند تا شارژ باتریشان خالی شود و گوشی به دست خوابشان ببرد. همین افراط است که امروز سبب شده خیلی از مربیان نگران شوند، نگران بازیکنانی که رویشان برای مسابقه حساب باز کردهاند، اما آنها گوششان بدهکار نیست و بیشتر از آنکه خود را برای بازی آماده کنند، در فضای مجازی جولان میدهند. محمود فکری یکی از مربیانی است که صحبتهای دیروزش و اشاره به تأثیر فعالیت نامحدود بازیکنانش در فضای مجازی و اینستاگرام یک هشدار جدی بود. هشدار نسبت به اینکه انگار فوتبالیستها به جای اینکه حواسشان به آمادگی برای مسابقه باشد، تعداد لایکها و فالوورهایشان را میشمارند و بالا و پایین میکنند!
همین توجه بیحد و اندازه به اتفاقاتی که در فضای مجازی برای شاگردانشان میافتد، شده بلای جان مربیان و باشگاههایی که صفرهای قراردادهای بازیکنان را هر سال با دستدرازی بیشتر به بیتالمال بیشتر میکنند، اما آنسو بازیکنان به جای اینکه به اندازه صفرهای قراردادشان، کیفیت خود را بالا ببرند، شب و روزشان را میگذارند روی لایک گرفتن و مسیج از فالوورهای خوشآب و رنگشان و البته بیپاسخ نگذاشتن کنایههای حریفان!
وقتی مدیران بیمسئولیت هستند
این ولنگاری فوتبالیستها در فضای مجازی و اینستاگرام، در حالی است که انتظار میرود همانطور که کلانترین پولها بین ورزشکاران به حساب آنها میرود، رفتار اجتماعیشان هم رشد کند و حرفهایگری را تنها در زمان اضافه کردن صفرهای قراردادهایی که ضابطهای ندارد و تنها به واسطه درصدهایی که تخس و مبلغ آن تعیین میشود، نبینند. البته در این بین باشگاه نیز مقصر است و مدیرانی که با بخشیدن از کیسه خلیفه، فرصت عکس گرفتن با فوتبالیستهای پوشالی را از دست نمیدهند تا پزش را به هواداران بدهند و برایشان هورا کشیده شود.
این در شرایطی است که همانطور که باشگاه پول حرفهای به بازیکن میدهد باید از او رفتار حرفهای را هم مطالبه کند. نمیشود یک فوتبالیست سالانه چند میلیارد به خاطر فوتبال دریافتی داشته باشد، اما کوچکترین آداب اجتماعی را که برای حفظ و شأن باشگاه ضرروی است، نداند و چیپترین رفتارها را در زندگی شخصیاش یا فضای مجازی داشته باشد. ایراد کار از باشگاهی است که آموزش رفتار اجتماعی چه در بیرون از زمین بازی و چه فضای مجازی را به بازیکنانش یاد نداده و از آنها مطالبه نکرده است.
مربی آستینهایش را بالا میزند
این بیتوجهی نتیجهاش میشود اینکه مربی مانند محمود فکری از افراط شاگردانش در فضای مجازی و اکانتهای اینستاگرامیشان شاکی و خودش برای کنترل آن وارد میدان شود تا تیمش بیشتر از این گرفتار حاشیه نشود و از رفتار غیرحرفهای شاگردانش در فضای مجازی ضربه نخورد.
بخشی از صحبت فکری را در گفتگو با خبرگزاری فارس بخوانید تا دستتان بیاید که «فکری»ها در فوتبال چه مصیبتی از رفتن به حاشیه بازیکنانشان در فضای مجازی میکشند: «یکی از دلایلی که در چند سال اخیر باعث عدم موفقت استقلال شده، اینستاگرام و فضای مجازی است. شما از خیلی از پیشکسوتان سؤال کنید، آنها بارها در مصاحبههای خود اشاره کردهاند که فعالیت گسترده بازیکنان در فضای مجازی باعث ضربه زدن به استقلال و خودشان شده است. اعتقادم این است که یک بازیکن حرفهای باید تمام تمرکزش روی بازیهای استقلال و تمرینات باشد. نظم و انضباط، ساعت رفت و آمد بازیکن به محل تمرین، رفتار با هوادار، احترام به بزرگترها و حتی بزرگترها به کوچکترها برای من خیلی مهم است. بازیکن استقلال باید پاسخگوی هوادار باشد، فضای مجازی و مصاحبههای غیرمعقول و خیلی چیزهای دیگر، او را از هدفش دور خواهد کرد، به همین دلیل حواس بازیکنان و مجموعه تیمی ما باید روی استقلال باشد، نه اینستاگرام و مسائل حاشیهای. من نمیخواهم به آنها بگویم اینستاگرامشان را ببندند. اعتقادی هم به این نوع رفتار ندارم، اما مطمئن باشید مِنبَعد همه چیز کنترل شده خواهد بود.»
چارچوب تعیین کنید
تصمیم فکری در شرایطی است که راهحل چنین ولنگاری را باید فراتر از تصمیم یک سرمربی باشگاه جستوجو کرد. در اتاق مدیران باشگاه، مدیرانی که بر سر در باشگاهشان پسوند فرهنگی خودنمایی میکند، برای فرهنگسازی و رفتار در چارچوب قواعد حرفهای بازیکنان در خارج از زمین مسابقه برنامهای ندارند. قبل از آنکه از ولنگاری فوتبالیستها در فضای مجازی کادر به استخوان «فکری»ها برسد، باید در رأس هرم باشگاه برای کنترل رفتار آماتوری بازیکنانی که پول حرفهای میگیرند، کاری کرد و برنامهای داشت.
همانطور که مدیران برای بخشیدن از بیتالمال و اضافه کردن تعداد صفر قراردادها با نوشتن آپشنهای عجیب تردید نمیکنند، باید علاوه بر آموزش به بازیکنان، در قراردادهای آنها نیز بندهایی برای رعایت چارچوبهای اخلاقی و حرفهای درج کنند و برای کسانی که آنها را زیر پا میگذارند، جریمه در نظر بگیرند تا مانند امروز برخی فوتبالیستها با بیتفاوتی که از باشگاه نسبت به رفتار غیرحرفهایشان در فضای مجازی میبینند، ولنگارتر از قبل در فضای مجازی چرخ نزنند!