سعید احمدیان/ روزنامه جوان- حمید سجادی وزیر جدید ورزش سه شنبه شب در حاشیه بازدید از فدراسیون ناشنوایان به مسئله مهاجرت ورزشکاران واکنش نشان داده و عنوان کرده است می خواهد برای حل این معضل با روسای فدراسیون ها جلسه بگذارد و نظر جمعی را بگیرد تا اقدامات لازم برای جلوگیری از این معضل پیش بینی شود.از ورود وزارت ورزش به این مسئله مهم که می تواند تبدیل به یک چالش بزرگ شود، باید استقبال کرد و امیدوار بود که بر خلاف دوران حضور مسعود سلطانی فر شاهد افزایش چنین معضلی نباشیم.
ورود وزارت ورزش به ماجرای مهاجرت ورزشکاران کشور در شرایطی است که تغییر تابعیت برخی ملیپوشان رشتههای مختلف یکی از دغدغههایی است که در سالهای اخیر ورزش ایران را تحت تأثیر قرار داده و متأسفانه در دورههای قبلی وزارت چندان جدی گرفته نشد. هر چند وقت یکبار خبرهای مختلفی درباره حضور ورزشکاران ایرانی در ترکیب کشورهای دیگر به گوش میرسد که آخرین نمونه آن بازیهای المپیک و پارالمپیک توکیو بود که در ترکیب تیم پناهندگان حاضر در توکیو از ۲۹ ورزشکار، پنج نفر ایرانی بودند، چهرههایی که در این سالها هر کدام به دلایل مختلف ترجیح دادند به جای پرچم ایران، زیر پرچم کشور دیگری در مسابقات مختلف جهانی و بینالمللی شرکت کنند.
در پارالمپیک توکیو هم نمونه بارز آن را در رقابت پرتاب نیزه شاهد بودیم که حامد حیدری، ملیپوش ایرانی که برای تیم آذربایجان مسابقه میداد، توانست با رکوردی بالاتر از امانالله پاپی ورزشکار کشورمان در این رشته، مدال طلا بگیرد. اینها تنها دو نمونه از معضل تغییر تابعیت و مهاجرت در بین ورزشکاران ایرانی است، معضلی که گسترش آن ریشه در عوامل مختلفی دارد که سبب میشود یک ملیپوش با پشت کردن به کشورش، چمدانهایش را ببندد و پیراهن کشوری دیگر را در میدان مسابقه بپوشد.
یکی از مهمترین دلایل رشد چنین پدیدهای، تبعیضها و بیتوجهیهایی است که در ورزش صورت میگیرد. تبعیضهایی که باعث فوران بودجه به سمت برخی رشتهها و قهرمانان خاص میشود و زمینهای را برای در حاشیه قرار گرفتن بخش زیادی از جامعه ورزش فراهم میکند. در این سیستم تبعیضآمیز، بودجه ورزش برای ورزشکاران یا رشتهای که بیشترین مدال و افتخار را برای کشور به ارمغان آورده هزینه نمیشود و بخش اعظم آن به سمتی میرود که زمینهای برای سوءاستفادههای سیاسی و باندی برای متولیان ورزش وجود داشته باشد. مانند نگاه فوتبالزده وزارت ورزش در دوران مسعود سلطانیفر که باعث شده بود ورزش قهرمانی و رشتههای مدالآور عملاً در حاشیه قرار بگیرند و وزارت ورزش با در پیش گرفتن یک رویکرد تبعیضآمیز تمام توجهها و حمایتهای مالی را به سمت رشتهای مانند فوتبال برد که بیش از چهار دهه از آخرین جام این رشته در رده ملی میگذشت!
وقتی بخش زیادی از بودجههای پنهان و آشکار به سمت یک رشته خاص برود، عملاً برای ورزشهای دیگر با وجود مدالآوری در المپیک، آسیایی و جهانی، بودجه ناچیزی باقی میماند. صحبتهای محمد رهبری، شمشیرباز المپیکی کشورمان که گفته بود با پول قرارداد یکی از فوتبالیستها میتوان به مدال المپیک رسید، به خوبی گویای ریخت و پاش صورت گرفته در یک ورزش خاص و در نقطه مقابل بیتوجهی به افتخارآفرینان اصلی است. چنین تبعیضی عملاً دست مسئولان فدراسیونها را برای حمایت کافی از یک قهرمان میبندد و سبب میشود یک مدالآور با وجود دوجین مدال جهانی و آسیایی، آینده روشنی برای خودش متصور نباشد، به خصوص که خیلی از قهرمانان و مدالآوران ورزش کشورمان همین حالا هم با مشکلات زیاد معیشتی و بیکاری روبهرو هستند و وزارت ورزش و سایر دستگاههای مربوطه همچنان قدمهای لازم را برای حمایت از آنها برنداشتهاند.
در پیش گرفتن چنین رویکردی، یک قهرمان را دلزده و دلسرد میکند و در این بین نیز برخی از این مدالآوران وقتی بیتوجهیها را میبینند تصمیم به تغییر تابعیت و مسابقه دادن برای کشورهای دیگر میگیرند و به قول خودشان به جایی میروند که قدرشان را میدانند. این در شرایطی است که برای چنین ورزشکارانی که به عرصه قهرمانی رسیدهاند در کشور هزینههای زیادی شده است و حالا که نوبت برداشت هزینههاست، این ورزشکار با دیدن رویکرد تبعیضآمیز مسئولان ورزش تصمیم به تغییر تابعیت میگیرد.
حال با توجه به تأکید سجادی بر حل معضل مهاجرت ورزشکاران امیدواریم که وزارت ورزش در دوره جدید با رفع تبعیضها و توجه به مدالآوران به اندازه افتخاری که کسب کردهاند، ارادهای جدی برای تأمین معیشت و شغل مدالآوران داشته باشد، به خصوص که یک قهرمان فراتر از توان اقتصادی کشور، انتظاری از مسئولان ندارد، اما انتظار دارد که مسئولان ورزش یک فضای آرام و بدون تنش برای او ایجاد کنند تا انگیزهاش برای افتخارآفرینی بیشتر شود، آن وقت است که این ورزشکار کوچکترین تردیدی برای نه گفتن به پیشنهاد تغییر تابعیت و مسابقه دادن برای یک کشور دیگر نخواهد داشت و برای بالا بردن پرچم ایران خواهد جنگید.