سعید احمدیان/ روزنامه جوان- واليبال ايران روزهاي حساسي را پيش رو دارد. شاگردان لوزانو هفته آينده به ژاپن ميروند تا در رقابتهاي انتخابي المپيك به ميدان بروند؛ رقابتهايي كه همه مليپوشان همقسم شدهاند تا به انتظار 52 ساله واليبال براي صعود به المپيك پايان دهند و ايران يكي از تيمهاي حاضر در برزيل باشد؛ اتفاقي كه ميتواند افتخارات نسل طلايي واليبال كشورمان كه در چهار سال گذشته با يك رشد موشكي به نوشته سايت فدراسيون جهاني به يكي از تيمهاي مدعي واليبال دنيا تبديل شدهاند را كامل كند. عادل غلامي مليپوش آملي تيم ملي واليبال كشورمان يكي از ستارههايي است كه لوزانو روي او حساب ويژهاي باز كرده است و ميتواند در ژاپن يكي از مهرههاي اصلي واليبال ايران براي صعود به المپيك باشد. سرعتيزن تيم ملي واليبال كشورمان كه از ردههاي پايه تیم ملی پله به پله بالا آمده است، در پنج سال گذشته همواره يكي از ستارههاي ايران بوده است كه با آبشارهاي ديدنياش امتيازات زيادي را براي تيم به ارمغان آورده است. غلامي در یکی از روزهای اردیبهشت و پس از یک تمرین سخت در يك گفتوگوي تفصيلي به گرمي پاسخگوي سؤالات « جوان» بود. مليپوش شمالي واليبال معتقد است كه حق ايران با توجه به شايستگيهايي كه تيم كشورمان دارد، صعود به المپيك است و حتي سكوي اين رقابتهاي مهم دور از دسترس نيست؛ افتخاري كه با نمايشهاي فوقالعاده غلامي و ديگر ملي پوشان در سالهاي اخير ميتواند يك رؤياي دستيافتني باشد؛ رؤيايي كه تا چند سال پيش، كمتر كسي در خواب هم ميتوانست ببيند.
آقاي غلامي از شرايط اين روزهاي واليبال بگوييد. براي مسابقات انتخابي المپيك آماده ميشويد و همه نگاهها به شما است. روزهاي سخت و حساسي بايد برايتان باشد؟
قطعاً؛ از 8 فروردين تمرينات خيلي سنگين و فشرده و اردوي خوبي در تهران داشتيم و دوران بدنسازي خوب و راضيكننده بود. بعد به مرور از فشردگي تمرينات كمتر ميشود و تيم به روزهاي خوبش ميگردد. چند بازي تداركاتي در فرانسه هم به ما كمك ميكند از لحاظ روحي و رواني به شرايط خوبي برسيم و بتوانيم در مسابقات انتخابي المپيك كه از اوايل خرداد در ژاپن برگزار ميشود، حق واليبالمان را بگيريم و به نظرم امسال ميتواند يك سال خاص و ويژه براي واليبال ايران باشد.
همه از تمرينات سخت لوزانو ميگويند؛ روزي شش ساعت تمرين ميكنيد و به نظر ميرسد این مربی ميخواهد بدنتان براي بازيهاي انتخابي المپيك آبديده شود، با اين شرايط كنار آمدهايد؟
تمرينات بدنسازي پرفشاري داشتيم و انتظار ميرود با توجه به اين تمرينات آمادگي بچهها در مسابقات شرايط ايدهآلي داشته باشد و براي اينكه به نتيجه برسيد بايد سختيهايي را تحمل كنيد. ما هم در اين مدت سختيهاي زيادي را تحمل كردهايم و اميدوارم كه بتوانيم نتيجه اين سختيها را ببينيم. همچنين لوزانو در جريان تمرين به نكات ريز اشاره ميكنند و با توجه به تاكتيكهايي كه دارند در حين تمرين نكاتي را به بازيكنان ميگويند تا اجرا كنند و خيلي علاقه ندارند در تيم صحبت باشد و تمام تمركز بازيكنان بايد روي تمرين باشد.
با آمدن لوزانو، همه ياد روزهايي افتادهاند كه ولاسكو به ايران آمد، اين شباهت تا چه اندازه است؟
سيستمشان نزديك به هم است. همچنين آقاي سيچلو كه زمان آقاي ولاسكو حضور داشتند، كمك مربي آقاي لوزانو هستند و اين نشان از تفكرات مشابه دو مربي دارد.
حالا با اين مربي آرژانتيني به ژاپن ميرويد تا براي گرفتن بليت المپيك بجنگيد، انگار همه چيز براي صعود آماده است و مردم منتظر شنيدن خبرهاي خوش از ژاپن هستند؛ از اين رقابتها و رقيبانتان برايمان بگوييد؟
تمام تيمها مطمئناً با شرايط ايدهآلي وارد مسابقات ميشوند و براي كسب سهميه ميآيند و هيچ تيمي تنها با اين نيت نميآيد كه در اين تورنمنت شركت كند. به نظر من همه تيمها شانس دارند و هر تيمي كه بهتر كار كند ميتواند سهميه بگيرد. در اين چند ساله تنها تورنمنتي كه نتوانستهايم شركت كنيم و جاي آن در پرونده واليبال خالي است، حضور در المپيك است و اميدوارم كه بتوانيم به المپيك راه پيدا كنيم، چون واقعاً بچههاي واليبال نشان دادهاند كه شايستگي آن را دارند.
جديترين رقيب در مسير المپيك كه ميتواند تيم را اذيت كند به نظر شما چه تیمی است؟به هر حال انتظارها از شما بالاست و حتي خيليها ميگويند ايران ميتواند روي سكوي المپيك بايستد.
به نظرم سختترين بازي ما، مسابقه اول با استراليا است. نه به لحاظ اينكه استراليا تيم بهتري از بقيه تيمها است، بلكه به اين دليل كه مسابقه اول از لحاظ روحي و رواني به تيمها كمك ميكند، مخصوصاً براي تيم ما كه احتياج داريم گام اول را محكم برداريم تا از لحاظ روحي شرايط خوبي براي ادامه مسابقات داشته باشيم. بايد گام اول را محكم برداريم، بعد درباره قرار گرفتن روي سكوي المپيك هم ميتوانيم تلاش كنيم و فكر كنيم. به هر حال هر تيمي وارد المپيك ميشود اين پتانسيل را دارد كه روي سكو برود و مقام بياورد. اين شانس براي ايران هم در صورتي كه به المپيك صعود كند وجود دارد كه يكي از تيمهايي باشد كه ميتواند در اين رقابتها مدال كسب كند.
پس يك شروع خوب در بازي اول ميتواند ما را به رسيدن به المپيك نزديكتر كند؟ حريف اولمان هم استراليا است كه در جام جهاني به آن باختيم.
قطعاً؛ گام اول را محكم برداريم 70، 80 درصد راه صعود به المپيك را برداشتهايم. سال گذشته كه به استراليا باختيم، در شرايط خيلي بدي بوديم و تيم وضعيت مساعدي با توجه به نتايجي كه در آن تورنمنت گرفته بودیم نداشت و به همين خاطر بايد آن باخت را فاكتور بگيريم. در حالت عادي زور واليبال استراليا به ما نميرسد.
با توجه به شرايطي كه تيم واليبال در جام جهاني داشت و نتوانست نتايج خوبي بگيرد، آيا با آمدن لوزانو و با توجه به وضعيتي كه در تمرينات مشاهده ميكنيد تيم توانسته دوباره به اوج برگردد؟
به نظر من با تصميماتي كه گرفته شد و عوض كردن مربي و كادر فني ما ميتوانيم به شرايط اوجمان برگرديم و در حال حاضر با لوزانو تيم در مسير درست قبل از آمدن كواچ قرار گرفته و ميتوانيم دوباره همان تيم سابق باشيم.
درباره كواچ صحبت كرديد، از همان ابتدا كه به عنوان سرمربي انتخاب شد، خيليها از اينكه او جوان است و تجربه مربيگري ملي ندارد انتقاد كردند و در نهايت هم پس از عملكرد ضعيف تيم در جام جهاني بركنار شد، درباره او صحبت ميكنيد؟ در مسابقاتي كه تابستان گذشته در ژاپن در جام جهاني انجام داديد، ضعفهاي اين مربي بيشتر به چشم آمد، به خصوص اينكه شايعه شده بود بازيكنان حرف او را نميخوانند!
بحث كمبود تجربه نبود. كواچ مربي باانگيزهاي بود و مربي بدي نبود. نتيجهاي كه گرفته شد هم خوب بود اما متأسفانه نتايجمان در زمان كواچ صعودي نبود و روند نزولي داشت. از وقتي ايشان به عنوان سرمربي انتخاب شدند هر چند در ابتدا خوب نتيجه گرفتيم اما در ادامه تيم در نتيجهگيري يك روند نزولي را پشت سر گذاشت. به نظر من آن چيزي كه هم واليبال را آزرده كرد و هم مردم را، اين نبود كه ما بازيها را باختيم، بلكه اين بود كه تيم خوب بازي نميكرد. مردم انسجام قبل تيم واليبال كه قبل از كواچ وجود داشت را با توجه به شرايطي كه در داخل تيم در زمان كواچ حاكم بود، در تيم نميديدند. مشكلي كه با كواچ داشتيم اين نبود كه ايشان مربي بدي بود، بلكه چيزي كه او به ما ياد ميداد، از سطح نكاتي كه ولاسكو به ما ميگفت پايينتر و مبتديتر بود. اين بود كه هميشه در حال كلنجار رفتن با اين مربي بوديم و تيم آن طور كه بايد و شايد بازي نميكرد. كواچ آن اقتدار لازم براي تيمي مانند ايران را كه از قدرتهاي نوظهور واليبال دنيا است نداشت.
به فاصلهاي كه بين كادر فني و بازيكنان افتاده بود اشاره كرديد، حالا با رفتن كواچ و آمدن لوزانو به نظر ميرسد با توجه به تجربهاي كه اين مربي بزرگ دارد، در اردوي واليبال همه چيز راضيكننده باشد؟
ما واقعاً احتياج داشتيم كه كادر فنياي به تيم بيايد كه با سيستمي كار كند كه بچهها از نظر ذهني اين سيستم را قبول دارند. به نظر من فدراسيون بهترين تصميم را گرفت. لوزانو و آقاي سيچلو دقيقاً همان سيستمي را پياده ميكردند كه آقاي ولاسكو انجام ميداد و مهمتر از اين بچهها با سيستم لوزانو توانستهاند از نظر ذهني ارتباط برقرار كنند.
موضوعي كه درباره تيم ايران صدق ميكند و شايد پاشنه آشيل باشد، جنبههاي روحي و رواني است. عملكرد لوزانو را در اين باره چطور ارزيابي ميكنيد؟ به هر حال او روانشناس هم است و اين يك نكته مثبت است.
مطمئناً همين طور است و مربياي كه با جنبههاي رواني آشنا باشد و بتواند در اين بخش به درستي عمل كند ميتواند در ايران موفق باشد. در اين مدت كه با لوزانو كار كردهايم همان طور كه پيشتر هم اشاره كردم، اين مربي خيلي از فاكتورهايي كه در اين مبحث ولاسكو داشت را هم دارد و اين ميتواند به تيم كمك كند و اميدوارم كه از نظر روحي تيم به شرايط قبل از كواچ برگردد.
برگرديم به روزهايي كه ولاسكو به ايران آمد، اوجگيري واليبال در عرض چند سال و اينكه ايران از تيمهاي چندم آسيا به جمع مدعيان اول جهان رسيد؛ نقش ولاسكو را در اين پيشرفت خيرهكننده چقدر ميدانيد؟ اين سؤال را از اين جهت پرسيديم كه برخي ولاسكو را به تنهايي عامل اين عملكرد ميدانند و بعضي بازيكنان را؟
به نظر من اين مسئله و تأثيرگذاري دوطرفه بود. هم اينكه با ورود آقاي ولاسكو چيزهايي كه در واليبال ايران حرفهاي نشده بود، با دانشي كه او داشت حرفهاي شد. همچنين موضوعي كه دست ولاسكو را خيلي باز گذاشته بود، اين بود كه ايران بازيكن مستعد زياد داشت و ولاسكو توانست با عوض كردن طرز تفكر اين بازيكنان، يك انقلاب در واليبال ايران ايجاد كند و واليبال كشورمان در سطح تيمهاي اول دنيا قرار بگيرد. به همين خاطر معتقدم كه اين مسئله دوطرفه بود و نميشود عامل اين موفقيت را يك نفر يا بازيكنان دانست، يك پتانسيل بالقوهاي واليبال ايران داشت كه با ورود ولاسكو و تفكرات اين مربي بالفعل شد.
با اين نتايج انتظارات از واليبال بالا رفته، اين مسئله قطعاً كار شما را مشكلتر ميكند؟
قبول دارم، اين انتظارات مسئوليت ما را بيشتر ميكند ولي مسئوليتي كه لذتبخش است. نميخواهم شعارگونه صحبت كنم اما وقتي ميبينيم مردم درباره تيم صحبت ميكنند و از تماشاي واليبال لذت ميبرند، ما هم لذت ميبريم كه براي اين مردم بازي ميكنيم.
هر تيمي با چنين موفقيتهايي را پاشنه آشيلي به نام غرور تهديد ميكند، اين نگرانتان نميكند؟
نه چه غروري؟ اگر اين تيم در اين چند سال بعد از يك دوره نتايج خارقالعاده افت ميكرد و ديگر نميتوانست در آن سطح بازي كند، اين نشانه غرور بود اما ببينيد از سال 2010 يا حتي قبلتر از آن از 2009 كه آقاي معدني مربي بودند، واليبال شكل متفاوتش را نشان داد، راحت به فينال آسيا صعود ميكرديم و حتي در بازيهاي جام جهاني هم ايتاليا به سختي ما را شكست داد و حتي در گرند پريكس ژاپن جلوي قدرتهاي خوب دنيا خوب بازي كرديم و جلوي لهستان 3- 2 كرديم و خيلي از قدرتهاي دنيا را هم شكست داديم. اين استارت از هفت سال گذشته خورده شد و به مرور واليبال ايران رشد كرد و به همين خاطر معتقدم موفقيت واليبال ايران يكشبه به دست نيامده كه بخواهد با يك غرور از دست برود.
در اين موفقيت به نظر ميرسد بازي با تيمهاي بزرگ كه ولاسكو اعتقاد زيادي به آن داشت هم تأثير زيادي در ريختن ترستان از بازي مقابل قدرتهاي واليبال داشته است؟
قطعاً تأثيرگذار بود. نسل قبل از ما را بررسي كنيد، ميبينيد وقتي در آسيا بازي ميكردند و بعد وارد مسابقات جهاني ميشدند، به دليل اينكه شناختي از تيمهاي خوب دنيا نداشتند، فقط برايشان رؤيا بود كه مقابل اين تيمها بازي كنند اما الان رابطه فدراسيون با كشورهاي ديگر و همچنين ورود مربيان بزرگ واليبال دنيا به ايران، به ما كمك ميكند با تيمهاي بزرگ واليبال دنيا بازي كنيم. حتي اين بازيهاي ليگ جهاني به ما كمك كرد كه سفر طولاني و سختي داشته باشيم و ياد بگيريم كه در شرايط سخت و فشرده چطور بازي كنيم و نتيجه بگيريم. اينها به ما كمك كرد كه واليبال ايران به چنين جايگاهي رسيده است.
به نسل قبلي اشاره داشتيد، روزهايي كه واليبال كم كم در حال اوج گرفتن بود، با توجه به صحبتهايتان به نظر ميرسد تفاوت شما و نسل قبليتان، يك مربي در حد و اندازههاي ولاسكو بوده است؟
مطمئناً نسل قبل از ما، اگر طرز تفكر و سيستمي كه الان بر واليبال حاكم است، در آن زمان هم وجود داشت، آنها با توجه به پتانسيلي كه واليبال ايران دارد، به نسبت نتايجي كه آن روزها ميگرفتند، ميتوانستند نتايج به مراتب بهتري كسب كنند. سال 82 زماني كه پارك كي وون از ايتاليا آمد و سرمربي ايران شد، ميبينيد كه چقدر نوع واليبالي كه تيم بازي ميكرد فرق كرد و از يك واليبال ديمي به واليبالي رو آورد كه مدرنيزه شد و خيلي از تاكتيكها و اقدامهايي صورت گرفت كه سال به سال با ورود مربيان بزرگتر، چيزهاي تازهتري به واليبال اضافه كرد تا امروز كه نتيجه آن شده است كه ايران به جايگاه خوبي در واليبال دنيا دست پيدا كرده است.
شما نسل طلايي واليبال هستيد، اين نگراني وجود دارد با بازنشسته شدن شما اوجگيري واليبال به پايان برسد، ميتوانيم به تكرار بازيكناني در حد و اندازههاي الان تيم ملي اميدوار باشيم؟
حفظ جايگاهي كه واليبال به دست آورده، هم ميتواند سخت باشد و هم آسان باشد. سختي آن از اين لحاظ است كه خب بالاخره اين نسل برود آيا نسل جديد ميتواند جاي اين بازيكنان را پر كند يا نه؟ آسان بودن هم به اين خاطر است كه يك راهي باز شده و اعتماد به نفسي به واليبال داده شده كه نسلهاي بعدي ميتوانند ادامهدهنده اين راه باشند. يعني نسل بعدي نميآيد از صفر استارت بزند. الان نوجوانان وجوانان، واليبال مدرن را كه ما در سن 25 سالگي به بعد ياد گرفتيم، در سن پايينتر فرا ميگيرند. به نظر من واليبال اين پتانسيل را دارد كه در كورس تيمهاي بزرگ دنيا باشد اما اين را در نظر بگيريد در تمام تيمهاي مطرح وقتي تغيير نسلي صورت ميگيرد، چند سالي طول ميكشد تا دوباره به آن شرايط قبليشان برگردند. اينكه ما به صورت مداوم توقع اين نتايج و عملكرد را داشته باشيم، اين طرز تفكر باعث ميشود كه واليبال ضربه بخورد.
يعني براي تكرار نسل طلايي واليبال بايد زمان داد و صبور بود؟
همين طور است. شما همين نسل فعلي واليبال را ببينيد، زماني كه آقاي گائيچ آمدند و تركيب تيم را عوض كردند، يك سال يا دو سال تيم نتيجه نگرفت و خيلي انتقاد شد، خيليها روبهروي اين تيم ايستادند كه چرا از نسل قبلي ديگر دعوت نمیکند؟ اما امروز ميبينيم همان بازيكنان و همان تيم كه آن سال منتقدان زيادي داشت، الان به چنين ردهاي در واليبال جهان رسيده است. معمولاً بعد از المپيك خيلي از تيمها ميآيند نسل را عوض ميكنند و جوانگرايي ميكنند. به همين خاطر در صورتي كه در تيم تغييراتي به وجود بيايد و بعد از خداحافظي برخي، نسل جديدي جاي آنها را بگيرد و ما انتظار داشته باشيم، بدون توقف همان نتايج قبلي را بگيريم و در همان سطح بمانيم، كار را سخت ميكند. كلاً ما ايرانيها، آدمهاي صبوري نيستيم، بزرگترين ايرادي كه به ورزش ايران وارد است و ديده ميشود اين است كه صبر هيچ معني و مفهومي ندارد.
توجه به ردههاي پايه و استعداديابي قطعاً يكي از فاكتورهاي مهم در حفظ روند فعلي است؛ عملكرد فدراسيون را در اين رابطه چطور ميبينيد؟
موفقترين فدراسيونها در اين زمينه فدراسيون واليبال بوده است. در خيلي از شهرستانها و حتي روستاها اين استعداديابي صورت ميگيرد و بچههايي كه قد بلند و فيزيك مناسبي دارند را پيدا ميكنند و وارد اردوهاي واليبال ميشوند و آموزش ميبينند. به نظرم فدراسيون واليبال در اين زمينه قوي كار ميكند و اميدوارم به اين راه همچنان محكم ادامه دهد.
حضور در ليگهاي خارجي چه تأثيري ميتواند در افزايش تجربه واليباليستهاي كشورمان داشته باشد؟
درباره لژيونر شدن به نظرم اگر شرايطي مثل سعيد معروف كه به ليگ روسيه رفت، براي يك مليپوش كشورمان پيش بيايد، ميشود روي رفتن به ليگي مانند روسيه فكر كرد اما در كل اينكه در هر تيمي در ليگهاي خارجي بازي كنيم، درست نيست و عقيده دارم كه سطح ليگ ايران از ليگهاي اروپايي پايينتر نيست و تفاوتي وجود ندارد. معتقدم كه ليگ ايران هم يكي از ليگهاي معتبر واليبال دنيا است و مشاهده ميكنيد كه خيلي از بازيكنان بزرگ دنيا به ايران ميآيند و در تيمهاي باشگاهيمان بازي ميكنند. به نظرم بايد راه باز شود و تعداد بيشتري از بازيكنان بزرگ به ليگ ايران بيايند و بازي كنند.
حضور بازيكنان خارجي علاوه بر بالا بردن سطح ليگ، چه تأثيرات ديگري ميتواند داشته باشد؟
با تبليغ بدي كه درباره ايران راجع به مباحث امنيتي در غرب است، خيلي از بازيكنان به ايران ميآيند و بازي ميكنند و اين خيلي به كشورمان كمك ميكند كه اين بازيكنان خارجي كه به ليگ ايران ميآيند ميتوانند چهره ايران را به درستي در اروپا ترسيم كنند. با تبليغات منفياي كه عليه ايران ميشود، زمينه ورزش واقعاً ميتواند به شناخت چهره واقعي ايران به دنيا كمك كند. وقتي قرار بود تيم امريكا وارد ايران شود، خيلي اين سفر برايشان جالب بود، چون ميخواستند با توجه به آن چيزي كه شنيدهاند بيايند و ايران را ببينند. حتي من شنيدم مربيان اين تيم گفته بودند كه در ايران تلويزيون هست؟ اينترنت داريد؟ با توجه به جوسازيها چنين ديدگاهي نسبت به ايران داشتند اما وقتي آمدند و از نزديك ايران را ديدند، مصاحبه مربيان اين تيم را ديديد كه چقدر از مردم ايران خوب گفتند و از مهماننوازي ما ايرانيها تعريف كردند.
به نكته قابل تأملي اشاره كرديد و آن هم تعريف تيمهاي خارجي از ميزباني كشورمان بود، در اين باره بيشتر صحبت ميكنيد؟
شرايطي فدراسيون واليبال ايران براي ميزباني از تيمها در نظر ميگرفت كه در كشورهاي ديگر چنين شرايطي مهيا نبود. تيمها وقتي وارد ايران ميشدند بهترين پذيرايي و هتل براي آنها در نظر گرفته ميشد، اين در شرايطي بود كه ما وقتي به كشورهاي مطرح جهان كه ميرفتيم، شرايط و امكاناتي كه آن كشورها در اختيار ما قرار ميدادند، يك سوم ميزباني ايران نبود. به همين خاطر ورزش ميتواند چهره واقعي ايران را به تمام دنيا نشان دهد. خيلي از كشورهاي ديگر كه آمدند با خاطرات خوبي از ايران رفتند. با بازيكنان خارجي كه صحبت ميكرديم از سالن 12 هزار نفري آزادي و آن شور و جو فوق العادهاي كه حاكم بود و شوري كه هيچ جاي دنيا وجود ندارد تعريف ميكردند. من نديدم كه بازيكن يك تيم كشور خارجي به ايران بيايد و بد كشور ما را بگويد.
خاطره جالبي در اين باره داريد؟
پاسور تيم ملي لهستان همباشگاهي ما بود. قبل از اينكه وارد ايران شود، از بازيكناني كه قبلاً در كشورمان بازي ميكردند، تحقيق كرده بود و با يك شرايط پنجاه پنجاه به ايران آمد اما از اواسط فصل به بعد ميديديم كه در صفحات شخصياش در شبكههاي اجتماعي يا در مصاحبه با تلويزيونهاي معتبر اروپا، چهره واقعي ايران را به آنها منتقل میكرد. از خوبي مردم ايران، از آسايشي كه در كشور ما هست، از فضا و امنيتي كه در ايران هست، تعريف ميكرد. شما ببينيد كه كل منطقه ما جنگ است اما در ايران يك ترقه هم نميتركد، اين فضاسازي غربيها با ورود اين بازيكنان كه چهرههاي اسمي واليبال دنيا هستند ميتواند تغيير كند و تبليغات خوبي براي كشورمان باشد.
درباره تصميمتان براي آينده صحبت ميكنيد؟ برخي از بازيكنان تيم ملي از خداحافظي بعد از المپيك ميگويند، شما هم در اينباره تصميمي گرفتهايد؟
هيچ تصميم رسمياي نگرفتهام و به اين قضايا به صورت جدي فكر نكردهام. بعد از بازيهاي المپيك تصميم خواهم گرفت كه ادامه بدهم يا خداحافظي كنم اما در حال حاضر تصميم جدياي در اين باره ندارم.
حرف و نكتهاي اگر باقي مانده؟
از مردم ميخواهم كه براي ما در آستانه بازيهاي انتخابي المپيك دعا كنند تا واليبال ايران با توجه به شايستگيهايي كه دارد راهي المپيك شود و در برزيل هم بتواند نتايجي در شأن كشورمان كسب كند.