سعید احمدیان/ روزنامه جوان- پس از استقلال و پرسپولیس که روز شنبه اعلام شد تبلیغات محیطی بازیهای خانگیشان را برعهده خواهند داشت، دیروز خبر رسید تبلیغات محیطی به سایر باشگاهها هم واگذار شده است تا پس از این، تمام لیگ برتریها بتوانند به صورت کامل از ظرفیتی که برای درآمدزایی در اختیارشان قرار گرفته است، استفاده کنند. ظرفیتی که تا پیش از این تنها در انحصار سازمان لیگ بود و این سازمان در پایان فصل بدون شفافسازی درباره درآمدهایی که از این طریق کسب میکرد، مبالغ ناچیزی را پس از کسر جرائم انضباطی به حساب باشگاهها واریز میکرد. مبلغی که در مقابل هزینههای چندصد میلیاردی یک باشگاه دولتی در لیگ چیزی به حساب نمیآمد.
حال با حرکتی که از سوی باشگاه استقلال آغاز شد و در آغاز یک پروژه غیرممکن از سوی خیلی از تیمها عنوان میشد، ظرفیت بزرگ تبلیغات محیطی در استادیومها به باشگاهها رسیده است تا آنها بتوانند با برنامههایی که در نظر میگیرند، بیشترین درآمد ممکن را از این فاکتور درآمدزایی داشته باشند و وابستگیشان را به بودجه دولتی که با توجه به شرایط اقتصادی سختتر به دستشان میرسد کمتر کنند.
فوتبال که در دنیا تبدیل به یک صنعت پولساز شده است، کم از این ظرفیتها برای کسب درآمد ندارد. در کشورمان اگرچه برخلاف خیلی از کشورهای دیگر دنیا، راههای کسب درآمد در فوتبال با توجه به قوانین موجود، سخت و ناهموار است، اما با همین شرایط هم در صورتی که ارادهای از سوی مدیران وجود داشته باشد باز هم میشود راههای مختلفی را برای درآمدزایی پیدا کرد. تبلیغات محیطی استادیومها تنها یک بخش از فاکتورهایی است که مدیران برای کسب درآمد تا پیش از این از آن غافل بودند و حالا میتوانند بیشتر از دریافتی ناچیزی که هر ساله سازمان لیگ به عنوان مجری انحصاری تبلیغات محیطی در اختیارشان قرار میداد، آورده مالی برای باشگاه داشته باشند.
برخلاف ادعای برخی مدیران که ضعفشان را در درآمدزایی به حساب بسته بودن راهها میگذاشتند، ماجرای تبلیغات محیطی با وجود تنشی که بین برخی باشگاهها و سازمان لیگ به وجود آورد، نشان داد که راه کسب درآمد در فوتبال بسته نیست. فوتبال به مدیرانی احتیاج دارد که به جای پشت میزنشینی و زمینهچینی برای استفاده از رانتهایی که به آنها میرسد، آستینهایشان را بالا بزنند و صفر تا صد فاکتورهایی را که مانند همه جای دنیا در فوتبال میتوانند از آن درآمد داشته باشند، بررسی و نسبت به اجرایی شدن آن اقدام کنند.
البته بیمیلی مدیران برخی باشگاههای صنعتی به در اختیار گرفتن پروژه تبلیغات محیطی را باید به حساب بودجه آماده و حاضرخوری آنها گذاشت. تیمهایی که برخلاف دیگر باشگاههای دولتی مانند استقلال و پرسپولیس و نفتیها، همواره پیش از آغاز فصل، بودجه چندصد میلیاردیشان آماده است و مدیر این تیمها، نه تخصصی برای کسب درآمد دارد و نه شرایط طوری است که برای آوردن پول به باشگاه تحت فشار مدیر بالادستیشان باشد.
به جز باشگاههای صنعتی، بقیه تیمهای دولتی کمتر دستشان برای استفاده از منابع نامحدود مالی باز است و همین محدودیت سبب شده باشگاههایی مانند استقلال یا پرسپولیس از در اختیار گرفتن تبلیغات محیطی استقبال کنند و برای به دست آوردن آن حتی تا پای لغو بازی هم پیش بروند.
در اختیار گرفتن تبلیغات محیطی، قدم اول باشگاهها در راه احقاق حقی است که سالها در اختیار یک بخش دیگر بود. احیای حق پخش تلویزیونی که در تمام فوتبال دنیا یکی از منابع اصلی درآمدزایی باشگاههاست باید قدم بعدی باشد. حقی که تلویزیون سالهاست با وجود بهرهبرداری کلان از درآمدهای تبلیغاتی از دادن آن به فوتبال امتناع میکند. این در حالی است که در صورت رسیدن حق پخش تلویزیونی به تیمها، وابستگی آنها به منابع و بودجه دولتی که به صورت غیرقانونی به باشگاهها اختصاص مییابد به کمترین حد ممکن و حتی صفر خواهد رسید. این یک بازی دوسر برد برای فوتبال باشگاهیمان است که میتواند فوتبال ورشکسته را از وضعیت سخت اقتصادی که بابت تأمین هزینهها دچار آن شده است، نجات دهد.