سعید احمدیان/ روزنامه جوان- چند روز بعد از فينال جام باشگاههاي جهان، مجموعه ورزشي شهيد مدرس در شهرري تهران وعده ديدار و گفتوگويمان با عليرضا فغاني داور نامدار ايراني است. فغاني اين روزها يكي از مشهورترين داورهاي آسياست كه فيفا در چند وقت اخير قضاوت بازيهاي مهمي را به او سپرده است. او بر خلاف قضاوتهايش در ليگ داخلي ايران كه برخي مسابقات با جنجال همراه ميشود، در مسابقات بينالمللي توانسته چهره يك داور مقتدر را نشان دهد، داوري كه با ادامه اين روند ميتواند در جام جهاني روسيه جزو تيمهاي اصلي داوري باشد. ميگويد قضاوت در فينال جام جهاني هدفش است و به نظر ميرسد با قضاوتهاي خوبش در رقابتهاي بينالمللي توانسته است اعتماد فيفا را براي سوت زدن بازيهاي بزرگ به دست بياورد. آخرين آن هم قضاوت فينال جام باشگاههاي جهان بين دو تيم بارسا و ريورپلاته بود؛ مسابقهاي كه فغاني به رغم اعتراضهايي كه آرژانتينيها داشتند توانست از فيفا نمره قبولي بگيرد. حالا او خودش را براي جام جهاني آماده ميكند، انتقادهاي شديدي كه در فصل اخير ليگ برتر ايران از داوريها شده است هم نتوانسته تمركزش را بر هم بريزد و معتقد است كه با قضاوتهايي كه در خارج از ايران انجام ميدهد به خوبي پاسخ منتقدانش را ميدهد. فغاني 37 ساله در خانوادهاي بزرگ شده است كه داوري حرف اول را ميزند و علاوه بر پدر، برادر، دايي، همسر و پدر همسرش داور بودهاند. البته او معروفترين داور اين خانواده است و توانسته در رديف داوران برجسته فوتبال ايران در آسيا و جهان هم قرار بگيرد. با او در يك صبح زمستاني كه آلودگي هواي تهران خيليها را خانهنشين كرده بود، در اتاق اجتماعات مجموعه ورزشي مدرس شهرري به گفتوگو نشستيم. او كه كارمند معاونت اجتماعي شهرداري تهران است با حوصله روبهرويمان نشست و به سؤالاتمان پاسخ داد.
اين روزها، روزهاي خوبي براي عليرضا فغاني و داوري ايران است، پس از سوت زدن فينال جام باشگاههاي جهان به سمينار داوراني كه شانس قضاوت در جام جهاني روسيه را دارند هم دعوت شدهايد، از اين روزها شروع كنيم.
نه تنها براي من، بلكه براي كل جامعه داوري روزهاي خوبي است. اين موفقيت من به تنهايي نيست، بلكه موفقيت يك تيم داوري از كشورمان است كه در تورنمنت معتبري مانند جام باشگاههاي جهان حضور داشته و توانسته عملكرد رضايتمندي داشته باشد. اين سومين دورهاي است كه در جام باشگاههاي جهان حضور پيدا ميكردم، دوره اول سال 2012 به همراه آقاي سخندان و كامرانيفر به عنوان تيم ذخيره حضور داشتيم و اين روزها هم واقعاً جاي آقاي كامرانيفر در دورههاي اخير خالي است. در آن دوره از هشت بازي در پنج بازي از جمله بازي فينال به عنوان داور چهارم حضور داشتم. در سال 2014 هم با توجه به مصدوميت تيم داوري اماراتي، به اين مسابقات اعزام شديم كه دو بازي يك چهارم و ردهبندي جام باشگاههاي جهان را سوت زدم.
و آن صحنه اخراج رونالدينيو كه از بازي ردهبندي 2014 از شما در خاطرهها مانده!
بله، در آن بازي آن اخراج پيش آمد. در سال 2015 هم از تيم داوري ايران دعوت كردند كه من به همراه كمكهاي آقاي سخندان و منصوري در ژاپن حضور پيدا كرديم. در يك هفته كلاسهاي آمادگي قبل از بازيها كه حضور داشتيم، عملكرد تيم داوري ايران خوب بود و اولين بازيای كه در رقابتهاي اين دوره قضاوت كرديم بازي نماينده آفريقا و نماينده امريكاي شمالي براي مقام پنجم و ششمي بود. دو تيم بازي قدرتي را به نمايش گذاشتند كه عملكرد داوري ما مورد رضايت مسئولان قرار گرفت. با توجه به كارنامهاي كه داشتيم، اطمينان حاصل شد تا بازي فينال به تيم داوري ايران سپرده شود، با توجه به حضور چند بازيكن امريكاي جنوبي در تركيب بارسا و همچنين تيم مقابل هم نماينده امريكاي جنوبي بود، مسابقه حساسيتها، درگيريها و تنشهاي زيادي داشت اما با اين وجود توانستيم با يك قضاوت خوب رضايت فيفا را جلب كنيم.
تفاوت برخورد ستارههايي مانند مسي و نيمار با داور هم به نظر ميرسد تجربه خوبي برايتان در اين مسابقه بود؟
ذاتي فوتبالشان اينطور است. بازيكني مانند مسي با وجود اينكه خطاهاي زيادي روي او ميشد اما خيلي آرام بود و درگيري و تنشي با بازيكنان و داور ندارد و اعتراض نميكند. بر خلاف مسي، بازيكناني مانند نيمار و سوارس پرخاشگر هستند و بازيكني مانند نيمار دنبال خطا گرفتن از بازيكنان است. هر چند با اين سيستم بازي به دنبال منافع خودش است اما در نهايت براي داوران دردسر درست ميكند. به خصوص اگر داور در زمان شيطنت اين بازيكنان جاگيري مناسبي نداشته باشد و نتواند به درستي صحنه را ببيند.
با توجه به اينكه در بالاترين سطح فوتبال دنيا قضاوت كردهايد، نوع برخورد بازيكنان داخلي را در مقايسه با فوتباليستهاي خارجي چطور ميبينيد؟
به هر حال نوع فوتبال و برخوردي كه بازيكنان با داور دارند، در كشورهاي مختلف فرق ميكند. به عنوان مثال فوتبالي كه در انگليس بازي ميكنند را شما نميتوانيد با اسپانيا مقايسه كنيد. در انگليس خيلي فوتبال شسته و رفته بازي ميكنند و در اين كشور به رغم تنشهايي كه برخي مواقع ديده ميشود، احترام به داوران به خصوص داوران سن بالا وجود دارد و بازيكنان دستشان پشتشان است و با احترام با داور صحبت ميكنند. در امريكاي جنوبي يا امريكاي شمالي اما بازيكنان پرخاشگر هستند. به هر حال در طبيعت فوتبال اين است كه بازيكنان ميجنگند و اعتراض ميكنند تا امتياز كسب كنند. به عنوان نمونه در بازيهاي قبلي بارسا ميتوانيد ببينيد كه با توجه به بازيكنان زيادي كه از امريكاي جنوبي دارد، چطور چهار يا پنج نفري سر داور ميريزند يا در همين فينال جام باشگاههاي جهان برخي بازيكنانشان چهرهاي پرخاشگر و خشن دارند.
فيفا چه برنامههايي براي داوران در جهت شناخت ويژگيهاي بازيكنان دارد؟
برگزاري كلاسهاي آموزشي از جمله برنامههاي فيفا است. نكتهاي كه در كلاسهاي فيفا مورد اشاره قرار ميگيرد، بحث نوع كنترل كردن اين رفتارها است و قبل از بازي داوران را با نحوه برخورد بازيكنان و تاكتيك دو تيم آشنا ميكنند. به همين خاطر وقتي يك داور براي قضاوت مسابقه در اين سطح وارد زمين ميشود از هر نظر آماده است و با يك شناخت كامل قضاوتش را آغاز ميكند و صحنهاي نميتواند در بازي براي من داور با توجه به شناختي كه از تيمها دارم، سورپرايز باشد. در روزهاي قبل از بازي صبح تا ظهر در كلاسهاي فيفا بازيكنان شبيهسازي شده تيمها بازي ميكنند و شما قضاوت ميكنيد، جاگيري ميكنيد و نحوه قضاوت در روز مسابقه را امتحان ميكنيد. عصرها هم نمايش فيلمهاي داوري مسابقات است. به همين دليل وقتي يك داور وارد زمين بازي ميشود، از هر نظر آمادگي دارد و چيز تازهاي كمتر برايش در جريان بازي اتفاق ميافتد، مگر اينكه صحنهاي رخ دهد كه تنها دوربينهاي تلويزيوني آن را شكار كنند.
بعد از فينال در جام باشگاهها به سمينار داوراني كه شانس قضاوت در جام جهاني روسيه را دارند دعوت شدهايد و به نظر ميرسد شانس بالايي براي قضاوت در جام جهاني 2018 داريد.
روال بر اين اساس است كه فيفا تيمهاي داوري كه نامزد در جام جهاني هستند را دو يا سه سال قبل از شروع جام جهاني به سمينار دعوت ميكند. از آسيا هم هفت تيم اصلي داوري و سه نفر از جوانان به عنوان ذخيره هستند كه دعوت شدهاند. هر 10 تيم از شرايط آمادگي و جسماني در وضعيت يكسان هستند و كار براي قرار گرفتن در ليست نهايي سخت است. با اين حال اميدوارم با عملكرد خوبي كه در رقابتهاي بينالمللي و همچنين كلاسها ثبت ميكنيم، بتوانيم سهميه داوري در جام جهاني را براي ايران كسب كنيم و به عنوان تيم اصلي داوري در جام جهاني روسيه حضور داشته باشيم.
چند تيم داوري از آسيا در جام جهاني قضاوت خواهد كرد؟
در 2010 سه تيم داوري اصلي و يك تيم ذخيره بود، در 2014 با توجه به عملكرد خوبي كه داوران آسيايي داشتند، سهميه بيشتر شد و چهار تيم اصلي و يك تيم ذخيره از آسيا انتخاب شد و حالا بايد ببينيم براي 2018 فيفا چه تعداد سهميه به ايران ميدهد. البته با توجه به تيم داوري خوبي كه با آقاي سخندان و كامراني فر به عنوان كمك داشتيم ميتوانستيم يكي از تيمهاي اصلي داوري ايران در جام جهاني 2014 باشيم اما مسائل حاشيهاي كه دوست ندارم به آن بپردازم باعث شد تا اين اتفاق رخ ندهد و به عنوان تيم ذخيره به برزيل برويم. مسائل خارجي تأثيرگذار بود و نگاهي به مليت تيمهاي داوري كه از آسيا به عنوان تيم اصلي انتخاب شدند، همه چيز را نشان ميدهد اما خب هميشه راضي بودهام به رضاي خدا.
البته بعد از جام جهاني برزيل، در جام ملتهاي آسيا در استراليا، با قضاوتهايي خوبي كه داشتيد حتي فينال را هم سوت زديد و شايد به نوعي عدم قضاوت در برزيل، كمي جبران شد.
هر چند در جام ملتهاي 2011 تيم داوري ذخيره بودم اما در 2015، پنج بازي به علاوه فينال را قضاوت كردم و توانستيم كارنامه موفقيتآميزي داشته باشيم. اين موفقيت هم به شخص فغاني برنميگردد بلكه متعلق به تيم داوري ايران است. اگر يك كمك داور اشتباه كند، اين به كل تيم ضربه ميزند و قطعاً اعتماد مسئولان برگزاركننده براي قضاوتهاي آينده به وجود نميآيد. چه در جام ملتها و چه جام باشگاههاي جهان كمك داوران تيم داوري ايران كارنامه خوبي داشتند.
بعد از آن هم جام باشگاههاي جهان و با اين شرايط به نظر ميرسد يكي از شانسهاي اصلي تيمهاي داوري آسيا براي قضاوت در جام جهاني روسيه هستيد؟
قضاوت در فينال جام باشگاههاي جهان وظيفه ما را سنگينتر و نگاهها روي تيم داوري ايران را بيشتر كرده و اميدواريم كه بتوانيم اين روند را ادامه دهيم. البته قضاوت در فينال جام باشگاههاي جهان هيچ ضمانتي نيست كه ما بتوانيم در جام جهاني قضاوت كنيم. خوشحالم اما با عملكردي كه داشتهايم توانستهايم خودمان را ثابت كنيم و نگاه ويژهاي فيفا روي داوران ايراني داشته باشد. ولي اينكه بتوانيم اين شرايط را تا جام جهاني حفظ كنيم مهم است. چند كلاس مخصوص داوران و كمك داوران تا قبل از جام جهاني برگزار ميشود كه موفق بودن در اين كلاسها براي ارزيابي نهايي جهت انتخاب تيمهاي داوري جام جهاني مهم است. همچنين تيمهاي داوري منتخب تا قبل از جام جهاني، در يك تورنمنت مهم بينالمللي فيفا هم محك ميخورند.
در صحبتهايتان موفقيت را متعلق به كل تيم داوريتان دانستيد؛ درباره اينكه چطور اين هماهنگي خوب بين شما و دو كمك داورتان شكل گرفته كه اين موفقيتها به دست بيايد، صحبت ميكنيد؟
از 2010 تا 2014 با آقاي سخندان و كامرانيفر به عنوان كمك داور در بازيهاي بينالمللي همراه هم بوديم و همين سبب شده تا شناخت كاملي از يكديگر داشته باشيم و هماهنگي خوبي به وجود آمده بود. با توجه به اينكه هر سه نفر هماستاني بوديم و از خراسان رضوي و آقاي سخندان و كامرانيفر هم از من سابقه بيشتري داشتند، سعي كردم از تجربه آنها در قضاوتهايم استفاده كنم. از 2014 هم آقاي ابوالفضلي به جاي آقاي كامرانيفر به ما اضافه شد و در جام باشگاههاي جهان هم آقاي منصوري جايگزين آقاي ابوالفضلي شد. با توجه به هماهنگيهايي كه تيم داوريمان پيدا كرده، همه يكدل هستيم و ميدانيم كه اشتباه يك كمك داور يا اشتباه من داور وسط، به پاي كل تيم نوشته ميشود و قطعاً اين به سه نفر ضرر ميرساند. به همين خاطر هم به اين باور رسيدهايم كه براي موفقيت بايد يكدل باشيم و قضاوت خوبي كل تيم داوري داشته باشند. هر چند اشتباه هم داشتيم و داور هم مانند هر انساني ميتواند اشتباه كند و اين اشتباه انساني است.
شما در خانوادهاي كاملاً ورزشي كه داورهاي زيادي را به فوتبال ايران معرفي كرده، رشد كردهايد؛ از روزهاي ابتدايي آشناييتان با سوت و پرچم و داوري بيشتر صحبت ميكنيد؟
ما از موقعي كه چشم باز كرديم، فوتبال در خانواده ما بود. پدرم در محله ما تيم جواني را تمرين ميداد و بعد به عنوان داور مشغول شد و با آقاي عرب براقي از داوران قديمي همكار و دوست بودند. كم كم من هم به داوري علاقهمند شدم، البته فوتبال هم بازي ميكردم اما خب فوتبالم زياد خوب نبود و فكر ميكردم در داوري موفقترم. بعد وصلتي با خانواده عرب براقي انجام داديم و من دختر آقاي عرب براقي را به همسري گرفتم. پس از آن در داوري از تجربيات آقاي عرب براقي زياد استفاده كردم و هميشه راهنماي من بودهاند. همسرم هم هميشه مشوق و راهنماي خوبي براي من بوده و هست.
گويا همسرتان هم داور بودهاند؟
كلاسهاي داوري را رفتند اما با توجه به جنگ اعصابي كه در كار داوري وجود دارد، ترجيح داد كه ادامه ندهد. به هر حال ديديم در يك خانواده يك نفر درگير داوري باشد بهتر است! برادرم و برادر همسرم هم داور هستند و در ليگهاي كشوري در حال حاضر در حال قضاوت هستند و كم كم دارند در اين زمينه بالا ميآيند تا در رقابتبينالمللي هم در آينده سوت بزنند.
حضور در خانوادهاي كه همه داور بودند در اين موفقيتها حتماً تأثير بسزايي داشته است؟
قطعاً تأثير زيادي داشت اما خب به عملكرد خود فرد هم بستگي دارد.
اگر داور نميشديد؟
با توجه به خانواده ورزشي كه داشتم حتماً باز هم به دنبال ورزش ميرفتم و شايد مربي ميشدم.
نقش پدرتان؟
مشوق اصليام پدرم بود و كلاس داوري ما را به زور فرستاد.
يعني علاقه نداشتيد؟
به هر حال در سن 15 يا 16 سالگي همه همسن و سالهايم فوتبال بازي ميكردند و هميشه اينطور بود كه داور بايد پيرمرد باشد اما هر موقع من ميرفتم ميگفتند چرا اين بچه را كمك داور گذاشتهايد؟ سخت بود اما خب همين سختيهايي كه از داوري در زمين خاكي كشيدم باعث شد به اينجا برسيم.
شما فوتبال هم بازي ميكرديد الان با توجه به دستمزدهاي ميلياردي بازيكنان و دستمزدهاي اندك داوري، پشيمان نيستيد كه به داوري آمديد و فوتبال را رها كرديد؟
چرا، بعضي وقتها با خودم ميگويم اگر ميدانستم كه شرايط مالي فوتباليستها مانند امروز خواهد شد، هر جور بود و شايد هم با ارتباط گرفتن ميرفتم و در باشگاهي فوتبال بازي ميكردم. ولي خب به داوري كه آمدم به من عزت داد. هر چند رقمهايي كه ما دريافت ميكنيم نسبت به فوتباليستها خيلي ناچيز باشد اما اين عزتي كه با داوري بين مردم برايمان به وجود آمده، جاي خيلي از چيزها را پر كرده است.
آماري از كارت زرد و قرمز شما در سالهاي مختلف داوريتان منتشر شده كه نشان ميدهد با بالا رفتن سابقهتان، ميانگين كارتهاي زرد و قرمزي كه در مسابقات ميداديد بالاتر رفته است، دليل آن را در چه ميبينيد؟
از روزي كه كار را شروع كردم، سعي كردهام روند يكنواختي را در داوري داشته باشم و تغيير نكنم. فكر ميكنم اين بازيكنان هستند كه تغيير كردهاند كه باعث شده با بازيكنان پرخاشگر يا مهربان باشيم. البته در اوايل درصد بيشتر كارتهايي كه ميدادم براي كنترل بازي و اعتراضها بود. در ادامه با شناختي كه بازيكنان پيدا كردند، كارتهايي كه براي كنترل بازي ميدهم كمتر شده و درصد بيشتر كارتها به خاطر خطاهاي فني است. به مرور زمان كه انسان باتجربهتر و پختهتر ميشود، صبر و تحملش بيشتر ميشود. اگر كارتها كم و زياد ميشود، به نوع بازي بازيكنان در جريان يك مسابقه بستگي دارد و دليل آن فني است.
سال 83 اولين حضورتان به عنوان داور در ليگ برتر بود، حتماً يك روز به يادماندني برايتان بوده، از آن روز بگوييد؟
هميشه گفتهام كه يك داور خوب، اول يك كمك داور خوب بوده، قبلاً خيلي خوب بود كه اول كمك داوري ميكرديد. از سال 73 كه داوري را شروع كردم، بعد پنج يا شش سال بود كه سوت به دست گرفتم. در ليگ برتر هم در سال 83 كه اولين قضاوتم را انجام دادم و تا پيش از آن در هفت بازي قبلي آن، كمك داور بودم. سال 83، فكر كنم ماه مبارك رمضان هم بود، در اولين قضاوتم در ليگ برتر، بازي فولاد خوزستان و شهيد قندي يزد را در آبادان سوت زدم. آن سال با توجه به در دست تعمير بودن ورزشگاه تختي، بازيهاي فولاد در آبادان برگزار ميشد. بعد از اولين قضاوت، خوشبختانه چهار بار در ادامه نيم فصل اول و چهار بار هم در نيم فصل دوم در ليگ برتر داوري كردم تا سال 2008 كه به ليست بينالمللي داوران ايران راه پيدا كردم و از 2009 هم اولين قضاوتم را در آسيا انجام دادم.
با توجه به سابقه نزديك به 20 سال در داوري داخلي و هشت سال در سطح بينالمللي، به نظر ميرسد عمده مشكلي كه بارها داوران به آن اشاره كردهاند، بحث دستمزدهاي پايين داوران است، اين در حالي است كه در مقابل انتظار از شما زياد است، اين كارتان را خيلي سخت نميكند؟
خدمت آقاي كفاشيان هم عرض كردهام، شما توقعي كه از داوران داريد بايد به اندازه كاري باشد كه براي آنها انجام ميدهيد. هيچ كاري براي داوران نميكنند اما توقع بسيار بالايي از جامعه داوري دارند. همه چيز به مسائل مالي برميگردد و بايد شرايط همه جوره فراهم باشد و حمايتهاي كافي از داور صورت بگيرد و آن وقت ميتوان توقع زيادي داشت. در مقايسه با كشورهاي ديگر حقالزحمه داوران ايراني خيلي پايينتر است. در ايران اگر يك داور در شرايط خيلي خوب، به صورت ميانگين در طول فصل اگر مصدوم يا محروم نشود، 20 قضاوت به او ميرسد كه با توجه به دستمزد 650 هزار توماني ميشود چيزي حدود 14 ميليون براي يك سال، از اين مبلغ يك ميليون و چهارصد هم به عنوان ماليات كم ميشود و اگر حقالزحمه منهاي هزينههاي جانبي شود، چيز زيادي دست داور را نميگيرد. به همين خاطر داوران به چشم شغل اصلي و حرفهاي به داوري نگاه نميكنند و همه شغلهاي ديگري دارند و واقعاً با اين شرايط ايثار ميكنند. نمونه خود من در شهرداري مشغول به كار هستم و البته شهرداري خيلي با من راه ميآيد و هر وقت مسابقه يا كلاسي هست با من راه ميآيند كه جا دارد از آنها تشكر كنم. درصورتي كه اگر داوري حرفهاي شود، اين دغدغهها هم حل ميشود؛ نمونه آن در ژاپن، اين كشور تصميم گرفته تا براي ارتقاي داوري، تعدادي از داوران كشورش را حرفهاي كند. به هر حال وقتي داوري حرفهاي شود و هزينه زندگياش تنها از اين طريق تأمين شود، تلاش او هم بيشتر ميشود.
يعني دستمزدهاي پايين، تمركز را از داوران ميگيرد؟
البته بعضي وقتها از اين ماجرا سوءاستفاده هم شده است، داوري عشق است و داوران آن را دوست دارند، هرچند اين عشق هم هزينه دارد، اما مسائل مالي در كار بچهها تأثيري ندارد. چيزي كه خيلي تمركز بچهها را به هم ميريزد، هجمههايي است كه عليه داوران ايجاد ميشود. كسي منكر اين نيست كه داور ممکن است اشتباه کند اما در ايران متأسفانه بيشتر از بقيه جاها به اشتباهات داوري پرداخته ميشود. در صورتي كه در كل دنيا هم اين اشتباهات داوري هست اما پس از سوت پايان بازي با يك مصاحبه كوتاه همه چيز تمام ميشود. اينجا اما براي سرپوش گذاشتن اشتباهات خودشان، اشتباه داور را بزرگ جلوه ميدهند، هجمه درست ميشود، مردم عليه داور بسيج ميشوند و به خانواده داور فحاشي ميشود و امروزه هم در شبكههاي اجتماعي كارهاي غير اخلاقي عليه داوران شكل ميگيرد. اين مسائل داوران و همچنين احترامي كه به داور در جامعه فوتبال كشورمان گذاشته نميشود، داوران را اذيت ميكند و گرنه مسائل مالي اگر چه انتظار بحقي است اما جزو خواستههاي اول داوران نيست كه با كم بودن آن تمركز داور به هم بخورد.
مانند ماجراي تبريز كه خواستند شما را مقصر اصلي آن حاشيهها معرفي كنند و به نوعي روي اشتباه خودشان سرپوش بگذارند!
من كاري كه فكر ميكردم درست است را در اين مسابقه انجام دادم، شايد از نظر خيليها بايد كوتاه ميآمدم و ناديده ميگرفتم اما چيزي كه ياد گرفتهام اين است كه با بداخلاقيها برخورد كنم. تمام كساني كه تهمتها و ناسزاهايي پس از اين ماجرا به من دادند را به خدا ميسپارم چون خدا بهترين قاضي است. سعي كردم پس از آن بازي جواب آنها را با قضاوتهايي كه در مسابقات بينالمللي انجام ميدهم، بدهم. نه تنها من، بلكه همه بچههاي داوري در اين شرايط سخت هيچ دفاعي از خودمان نداريم، مگر اينكه سكوت كنيم. چون ما مجري قانون براي فدراسيون فوتبال هستيم و اين فدراسيون است كه بايد پشت اركانش از جمله داوران باشد. ما تابع فدراسيون هستيم و هيچ وقت هم عليه فدراسيون موضع نگرفته ام و توصيه ام به جوانان هم همين است و به نظر من گذشت زمان خيلي از چيزها را مشخص ميكند. تنها كار ما مقابل اين هجمهها و تهمتهاي پوچي كه زده ميشود سكوت است و فكر ميكنيم بهترين جواب هم همين حضور در تورنمنت اخير و قضاوت فينال جام باشگاههاي جهان و ساير رقابتهاي معتبر بينالمللي فيفا بود.
فدراسيون هم پشتتان را خالي كرد!
البته آنها هم تحت فشار قرار گرفتند و متأسفانه در اين مواقع كوتاهترين ديوار، ديوار داوري است ولي سعي كردم كه عليهشان موضع نگيرم و سكوت كنم و تمركزم را روي كارم بگذارم و همان طور كه اشاره كردم با قضاوتهايم پاسخشان را بدهم.
دلسردتان نكرده اين اتفاقات؟
نه، دلسرد نشدم. فقط بعضي وقتها آدم خواستهها و توقعهايي دارد و روي برخي افراد حسابي باز ميكند اما وقتي اين مسائل پيش ميآيد، ميبيند خودش است و خداي خودش! تمام هدفم اين است كه افتخاري براي كشورم كسب كنم، شايد خيليها از اين موضوع ناراحت شوند اما تا آن جايي كه شرايط فراهم باشد، تلاش ميكنيم كه پرچم داوري ايران را در جهان برافراشته نگه داريم. البته اين تا زماني است كه بخواهند و وقتي نخواهند تصميم ديگري ميگيريم.
سختترين روزتان در داوري؟
روز سخت در داوري زياد است و هر بازي با توجه به حساسيتهايي كه دارد سختي خودش را دارد. با اين حال با توجه به آموزشهايي كه قبل از بازي ارائه ميشود، اين سختي در جريان بازي خودش را نشان نميدهد. مثلاً الان كه فيلم بازي بارسا و ريور پلاته را ميبينم، ترس من را ميگيرد كه در چه شرايطي قضاوت كردهام، در حالي كه در جريان بازي اين ترس را نداشتم.
به عنوان يك داور مطرح براي آموزش داوران جوان و انتقال تجربياتتان چه كارهايي انجام دادهايد؟
وقتي جوان بودم و تازه داوري را شروع كرده بودم، دوست داشتم داوراني كه به كلاسهاي فيفا يا ايافسي ميروند، آموزشهايي را كه آنجا داده ميشود، به بچههايي كه تازه كارشان را آغاز كردهاند، منتقل كنند. به همين خاطر هم وقتي امروز به كلاس آموزشي فيفا يا سمينارهاي داوري ميروم سعي ميكنم با توجه به شرايطي كه براي ارتباط مانند شبكههاي اجتماعي ايجاد شده، سريعاً لينك مطالب ارائه شده را براي داوران جوان ارسال كنم. از جام باشگاههاي جهان هم كه برگشتم تمامي اطلاعات اين مسابقات و آموزشهايي را كه داده شد، در يك هارد ديسك به بچههاي داوري دادهام و اين دارد بين آنها دست به دست ميشود.
به اين فكر هم افتادهايد كتاب خاطرات را منتشر كنيد؟
خودم از مسابقات و تورنمنتهايي كه ميروم يك سري اطلاعات و تصاويري جمع آوري كردهام كه شايد در آينده تصميم بگيرم آن را در قالب كتاب يا در وب سايت خودم منتشر كنم تا شايد كمكي كند به جواناني كه بعد از من وارد داوري ميشوند. مانند كتاب خاطرات كولينا كه من واقعاً استفاده زيادي از آن كردهام.
اين انتقال تجربيات ميتواند برگزاري كلاس براي مليپوشان قبل از آغاز رقابتهاي مختلف و آشنايي آنها با داوران و قوانين داوري باشد، در اين رابطه مربيان ملي از شما درخواستي در اين رابطه داشتهاند؟
براي تيم آقاي علي دوستي مهر زماني كه در تيم جوانان بودند و مربي من در بانك ملي بودند، قبل از هر تورنمنتي كه اعزام ميشدند، براي مليپوشان كلاس داوري ميگذاشتيم و نكات لازم را گوشزد ميكرديم كه نتايج خوبي داشت. براي تيم اميد هم آقاي كاشاني درخواست كرده بودند كه براي بازيكنان اين تيم كلاس آموزشي بگذاريم تا اتفاقاتي كه در بازيهاي دوره گذشته اميد رخ داد مانند هل دادن داور توسط بازيكنان و مسائل ديگر تكرار نشود. البته درباره تيم ملي بزرگسالان تاكنون در اين باره درخواستي از ما براي انتقال تجربياتمان به مليپوشان نداشتهايم. اين در حالي است كه معتقدم شايد اگر در جام ملتهاي آسيا به بازيكنان تيم ملي اطلاعاتي از داوران داده ميشد، تیم ملی با آن شرايط تيم حذف نميشد.