سعید احمدیان/ روزنامه جوان- ناله و زاری فوتبالیها از عقب افتادن درصدهای قراردادهای چندمیلیاردیشان تمامی ندارد؛ یک روز استقلالیها میداندار میشوند و تهدید به اعتصاب میکنند، یک روز هم مانند این هفته پرسپولیسیها میدان را به دست میگیرند و قبل و بعد بازیهایشان در لیگ، بیشتر از آنکه از مسائل فنی صحبت کنند، به حاشیه میروند و از مشکلات مالی گلایه میکنند. نمونه آن صحبتهای یحیی گلمحمدی در نشست خبری بعد از بازی با فولاد است؛ جایی که به دلیل اینکه پرداخت درصدهای قراردادهای نجومیشان عقب افتاده، بازیکنانش را «اسوه و الگوی صبر در فوتبال ایران» مینامد و از اینکه «یک هزار تومانی» هم پاداش نگرفتهاند، مینالد!
عصیان «گلمحمدی»ها خروجی فوتبال پرخرج و فاقد درآمد دولتی در کشورمان است؛ فوتبالی که سالانه باشگاههای دولتی آن مانند استقلال، پرسپولیس، سپاهان، گلگهر و فولاد بودجه چندصدمیلیاردیشان را از بیتالمال برمیدارند؛ پولهای بیحساب و کتابی که بدون هیچ ضابطهای خرج قراردادهای نجومی فوتبالیستها میشود؛ قراردادهایی که رقم آن بدون توجه به مشکلات اقتصادی کشور و شرایط سخت مردم، فصل به فصل چند برابر میشود، بدون اینکه چنین خرجهایی خروجی خاصی داشته باشد.
چنین ریختوپاشهای بیضابطهای در فوتبال که زمینهساز فساد گسترده شده است، هر سال که میگذرد، بیشتر میشود، بدون آنکه هیچ گونه نظارتی بر این دستدرازیها به بیتالمال صورت بگیرد. چشمهای بسته نهادهای نظارتی و بیتفاوتی قوه قضائیه نسبت به حیف و میل بودجههای دولتی و قراردادهای نجومی بازیکنان و مربیان، سبب شده است فوتبالیها بیپرواتر از همیشه خودشان را همواره تافته جدابافته بدانند و زیادهخواهیهایشان فصل به فصل بیشتر شود.
زیادهخواهی فوتبالیها بستری را فراهم کرده است که آنها با وجود درآمد چنددهمیلیاردی در هر فصل، همواره پس از عقب افتادن چند هفتهای قسط قراردادهای نجومیشان با گرفتن ژست مظلومنمایی، مدیران را جهت پرداخت قراردادشان تحت فشار بگذارند. زیادهخواهی کار را به جایی رسانده است که سال گذشته سیدحسین حسینی، دروازهبان استقلال در مصاحبهای ۳ میلیارد را هم پول خرد دانسته و گفته بود: «الان با ۳ میلیارد پول مگر میشود کاری کرد؟ همینطوری میگذارمش کنار که هر روز بیشتر از روز قبل بیارزشتر شود.» این بار هم یحیی گلمحمدی مدعی میشود که پرداخت ۱۰ تا ۱۵ درصد قرارداد پرسپولیسیها که در کمترین حالت رقمی پایینتر از ۵۰۰ میلیون نمیشود، دردی از آنها دوا نمیکند و مشکلشان را حل نمیکند!
«حسینی»ها و «گلمحمدی»ها که چنین پرتوقع و عاری از هر گونه همدردی با مردم بار آمدهاند، نتیجه پرداختهای بیضابطه و نجومی از بیتالمال به فوتبالیستها هستند؛ روندی که باعث شده است امروز در شرایط سخت اقتصادی اکثریت مردم که با حقوقهای ناچیز چندمیلیونی زندگیشان را میگذرانند، آنها برای نقد کردن قراردادهای چنددهمیلیاردی سالانهشان، زمین را به آسمان میدوزند و حتی در مصاحبههایشان از اینکه با وجود تأخیر در پرداخت قراردادهای نجومیشان همچنان به میدان میروند و اعتصاب نکردهاند بر سر هواداران منت میگذارند.
اشک تمساح «گلمحمدی»ها خروجی فوتبالی است که مدیران دولتی آن بدون هیچگونه متر و معیاری، هر سال به زیادهخواهیهای فوتبالیها نه نگفتند تا آنها امروز بیتوجه به مشکلات معیشتی مردم، از هر فرصتی برای کندن بیشتر از بیتالمال و نقد کردن قرارداد نجومیشان استفاده کنند و در کمال وقاحت به دلیل اینکه تنها چند هفته پرداخت درصدی از قراردادهای چنددهمیلیاردیشان عقب افتاده است، خودشان را «اسوه و الگوی صبر در فوتبال ایران» بدانند! این در حالی است که اسوه و الگوی صبر کارگرانی هستند که با وجود تأخیر چندماهه در پرداخت حقوق ناچیز و چندمیلیونیشان، کم پیش میآید لب به اعتراض باز کنند؛ کارگرانی که بخش زیادی از آنها هواداران تیمهایی مانند استقلال و پرسپولیس هستند و قراردادهای نجومی بازیکنان و مربیان این دو تیم از جیب آنها و بیتالمال پرداخت میشود.
این در شرایطی است که تنها یک قسط قرارداد فوتبالیها که یحیی گلمحمدی نسبت به تأخیر آن حتی تهدید به استعفا کرده است، به اندازه چندین سال حقوق یک کارگر و هواداران فوتبال است. پس بهتر است فوتبالیها از روی کارگران و مردمی که سفرهشان کوچک شده است، شرم کنند و به جای شکایت از عقبافتادن قسطهای قرارداد چندمیلیاردیشان، زبان در کام بگیرند و بر زخم مردمی که از جیبشان قراردادشان تأمین میشود، نمک نپاشند!