سعید احمدیان/ روزنامه جوان- ماجرای اعزام به خدمت سربازی دو بازیکن استقلال در روزهای گذشته بحثهای زیادی را به همراه داشته و فارغ از کریخوانی رنگی و هواداری، برخی با چشمهای بسته یک سمت ماجرا را گرفتهاند، اصل مهمی که باید مورد توجه و ملاک عمل قرار بگیرد، اجرای عدالت و قانون است. بدیهی است که در دو دهه گذشته توجهات افراطی و پوپولیستی، فوتبال را تبدیل به تافته جدابافتهای کرده است که با بودجه کلانی که از سوی دولت برای قراردادهای بدون ضابطه و نجومی بازیکنان از بیتالمال پرداخت میشود، تبدیل به یک طبقه جدا در ورزش ایران شده است.
طبقهای که گویا هیچ خط قرمز اخلاقی و قانونی را برای خودش متصور نیست و افشای رفتارهای شنیع و غیراخلاقیشان و همچنین قانونگریزیشان هم نه تنها باعث نشده که مورد شماتت قرار بگیرند، بلکه مسئولان در وزارت ورزش، فدراسیون فوتبال و حتی ارگانهای دیگر دولتی و حکومتی در مقام توجیه و لاپوشانی چنین مسائلی بر آمدهاند و جامعه فوتبال از مربی و بازیکن همواره با توجه به رویکرد پوپولیستی و تبعیضآمیز حاکم بر ورزش کشور از یک حاشیه امن مطمئن برخوردار بودهاند.
مماشات با قانونگریزیها و رفتارهای غیراخلاقی اهالی فوتبال کار را به جایی رسانده که این توقع در بین آنها به وجود آمده است که هیچ قانونی سد راهشان نیست و هر قانونی که بخواهد برایشان سدی ایجاد کند را میتوانند دور بزنند و در این مسیر مسئولان پوپولیست ورزش هم طرفشان را میگیرند. در ماجرای مشمول شدن و اعزام به خدمت محمدحسین مرادمند و سیاوش یزدانی دو بازیکن استقلال هم که این روزها سبب واکنشهای مختلفی شده است، شاهد هستیم که باشگاه استقلال از مدیر و سرمربی آن انتظار دارند که مسئولان نظام وظیفه و ستاد کل نیروهای مسلح چشمشان را روی قانون ببندند تا این دو بازیکن با وجود مشمول شدن به سربازی اعزام نشوند.
چنین زیادهخواهیهایی خروجی همان توجه بیحد و حصر و افراطی به فوتبال است که باعث شده اهالی این رشته ورزشی چنین قانونگریز بار بیایند و خودشان را جدا از مردمی بدانند که ریال به ریال قراردادهای چند میلیاردیشان از جیب آنها پرداخت میشود. ماجرا پیچیدگی زیادی ندارد، طبق قانون با توجه به پایان رسیدن معافیت تحصیلی دو بازیکن استقلال، آنها باید به خدمت سربازی اعزام شوند، مانند تمام جوانانی که پس از سالها تحصیل و گرفتن بالاترین مدارک دانشگاهی، لباس سربازی میپوشند. فوتبالیستها هم جدا از بقیه مردم نیستند و در این مسیر باید به قانون پایبند باشند. با این حال به نظر میرسد چشم بستن مسئولان روی قانونگریزیها و بیاخلاقیهای فوتبالیها، شرایطی را به وجود آورده که آنها با جوسازی و هوچیگری و حتی تهدید به استعفا و قرار دادن مسئولان نظام وظیفه مقابل هواداران میخواهند قانون اجرایی نشود.
البته در این مسیر با فوتبالیها با توجه به جایگاهی که این ورزش دارد، بیشترین همراهی از سوی مسئولان صورت گرفته است و ملیپوشان تا ۳۰ سالگی و بازیکنان لیگ برتر تا ۲۸ سالگی میتوانند سربازیشان را به تأخیر بیندازند. پس از آن هم این بازیکنان در حالی خدمت سربازی را سپری میکنند که نهتنها راهی پادگان و لب مرز برای نگهبانی دادن مثل خیلی از جوانان همسن و سال خودشان نمیشوند، بلکه در تیمهای فوتبال دوران سربازی را میگذرانند و در برخی مواقع مشاهده شده که به جای حقوق سربازی، دریافتیهای چندصد میلیونی و میلیاردی هم داشتهاند.
با توجه به چنین امتیازهایی که برای فوتبالیستها در نظر گرفته شده به نظر میرسد اصرار دوباره بر بیقانونی، نوعی توهین و دهنکجی به تمام جوانانی است که دوران سربازیشان را در سختترین شرایط سپری کردهاند. در این شرایط مسئولان که تا امروز بیشترین همراهی را هرچند در بیشتر مواقع به صورت تبعیضآمیز با فوتبالیها داشتهاند، نباید قانون را نادیده و تحت تأثیر جوسازیها قرار بگیرند.
البته جای تردیدی نیست که مانند ماجرای کارتهای جعلی فوتبالیستها که بدون مماشات با بازیکنان متخلف برخورد و با باطل شدن کارتهایشان، آنها به تیمهای نظامی فرستاده شدند در ماجرای دو بازیکن مشمول استقلال هم مسئولان ستاد کل نیروهای مسلح اسیر فضاسازی رسانهای مربیان استقلال و همچنین هوادارانی که با چشمهای بسته، خواهان بیقانونی هستند، نخواهند شد، به خصوص که مطالبه اصلی جامعه از مسئولان در بحث خدمت سربازی فوتبالیستها و دیگر انتظارات و توقعات فراقانونی این قشر، اجرای عدالت و قانون است.