سعید احمدیان/ علی دایی را سخت می توان درک کرد، یک روز نگران وضع اقتصادی مردم است و به درستی انگشت روی چالههای اقتصادی که کشور را به اینجا رسانده می گذارد و یارانه دادن را توهین به مردم می داند و با چنین مواضع صریح و روشنی طرف مردمی می ایستد که سختترین روزهای 4 دهه اخیر را در حال تجربه کردن هستند و می گوید:«مشکلاتی که الان مردم ما با آن گریبانگیر هستند، مخصوصا مشکلات اقتصادی به اینکه آن کسی که جایگاهش نیست، در جایگاهی نشسته که تصمیم میگیرد و تصمیمات غلط و اشتباه میگیرد ربط پیدا میکند.من خیلی وقتها گریهام میگیرد که ما راجع به یارانه صحبت میکنیم! راجع به کوپن و این چیزها صحبت میکنیم! این توهین به مردم مملکت ماست. اصلا یعنی چی؟ اصلا من این چیزها را نمیفهمم! شما فکر کنید ماهی چند هزار میلیارد یارانه داده میشود؟ با این یارانهها از آن زمانی که دادهاند، نمیشد هزاران کارخانه ایجاد کرد؟میلیونها نفر را سرکار فرستاد؟ مگر میشود از سال قبل تا امسال بالای 60 الی 70 درصد اجاره خانهها بالا رفته! یک آدم چقدر کار بکند؟ چه کاری بکند که بتواند این خلاءها را پر کند؟ شما اگر نگاه بکنید ما همهاش دستوریایم؛ فلان کس گفت قیمت بالا نرود. مگر با دستور دادن چنین اتفاقاتی میافتد؟ ما سیستممان خراب است.»
یک روز هم مانند صحبتهای تازهاش نگران قرارداد میلیاردی فوتبالیستها می شود و دغدغه این را دارد که یک فوتبالیست چند سال باید فوتبال بازی کند تا 35 میلیارد به دست بیاورد و در منطقه یک تهران خانه اعیانی بخرد. برایشان اشک تمساح می ریزد و در دفاع از قراردادهایی که از جیب مردم و بیت المال پرداخت می شود، می گوید:« این قراردادها مدت زمان کوتاهی دارد و باید بازیکنان آینده خود را تضمین کنند. به نظر من این قراردادهای میلیاردی حقشان است. نسبت به تمام دنیا در فوتبال و ورزش خود خیلی کمتر به بازیکنان و ورزشکاران مان میرسیم. همیشه همه جا گفتم اگر در آلمان میماندم با توجه به مالیاتی که میدادم الان حدود ماهی 10 هزار یورو پول بازنشستگی میگرفتم. اگر در کشور ما چنین چیزهایی برای ورزشکاران است به من بگویید.ورزشکارانی که پول میلیاردی می گیرند خیلی زیاد نیستند و باید آینده خود را تضمین کنند. یک ورزشکار یا فوتبالیست در همه جای دنیا در بهترین مکان زندگی میکند یا بهترین امکانات را دارد. حساب کنید اگر بخواهید یک خانه 100 متری در منطقه یک تهران بگیرید، باید 35 میلیارد بدهید. یک ورزشکار چند سال باید بدود تا بتواند خانه 100 متری بگیرد. فوقش 10 سال بتواند چنین قراردادهایی ببندد.»
دایی را سال هاست که با چنین مواضع متناقضش می شناسیم، اسطوره فوتبال کشورمان که ایران را در خیلی از جاها به نام او می شناسند، شناسنامه فوتبال ایران که کلکسیونی از افتخارات را کسب کرده است. اسطوره ای که کمتر وارد بازیهای سیاسی شد و کمتر گذاشت از نامش برای سیاست خرج شود. اسطورهای که رک گوییهایش و پرده دری از واقعیتهایی که خیلیها جرات به زبان آوردنش را هم ندارند، او را خانه نشین کرده است.
با تمام این بزرگی و جسارت اما مواضع متناقض دایی را چگونه می توان توجیه کرد؟ دایی مردمی که وقتی از مشکلات اقتصادی در گفتگو با عادل فردوسی پور در برنامه فوتبال 360 حرف می زد رگ گردنش باد می کرد یا شخصیتی که امروز حامی بذل و بخشش از بیت المال برای فوتبالیستها شده است و از اینکه یک بازیکن سالانه 20 میلیارد یا کمتر یا بیشتر بگیرد، دفاع می کند و برای آنها رگ گردنش باد می کند!
نمی شود اسطوره فوتبال ایران که بدون شک یکی از محبوبترین شخصیت های ایران است، یک به نعل بزند و یکی به میخ، هم طرف مردم را بگیرد و هم از آن سو برای قشر همکارش در فوتبال هم سینه چاک بدهد و مدافع پرداختهای چند ده میلیاردی از جیب همان مردم به فوتبالیستها شود.نمی شود دایی هم برای مردمی که مصائبشان روز به روز بیشتر می شود، گریه کند و هم برای فوتبالیستهایی که سالانه چند ده میلیارد از جیب همان مردم به حسابشان واریز می شود.
دایی درست می گوید فوتبالیستها در دنیا بالاترین درآمدها را در بین ورزشکاران دارند و فوتبال تبدیل به صنعت پولساز شده که بازیکنان این رشته را در جایگاه ثروتمندان قرار داده است. اما یک سوال آیا قرداد مسی و رونالدو در پی اس جی و یونایتد هم مانند ایران از جیب مردم فرانسه و انگلیس پرداخت می شود؟ خیر، دایی که دنیا دیده است و جهان را چرخیده و در معتبرترین لیگهای اروپایی هم بازی کرده است، به خوبی می داند که آنجا، فوتبال در تصاحب بخش خصوصی است و یک فرانک و یا یک پوند هم از پول مردم و دولت فرانسه و انگلیس به جیب مسی و رونالدو نمی رود.
البته شاید دایی و مدافعان پرداخت های چند ده میلیاردی از بیت المال و جیب مردم به فوتبالیستها، مدعی شوند که آنجا تیمها حق پخش تلویزیونی می گیرند و کپی رایت دارند و خرجشان به دخلشان می خواند و حتی سودهای کلان هم به جیب می زنند اما در ایران تلویزیون حق پخش نمی دهد و کپی رایت هم محلی از اعراب ندارد و باشگاه ها راهی برای درآمدزایی ندارند و به همین خاطر، حیف و میلها و قراردادهای چند ده میلیاردی بازیکنان و مربیان از جیب مردم و دولت را توجیه می کنند!
یک سوال اما، آیا وقتی راههای درآمدزایی باشگاهها بسته است و تیمها به هر دلیلی نمی توانند حقشان را بگیرند، باید تاوانش را مردم بدهند، باید دست در جیب مردم کرد و قراردادهای میلیاردی فوتبالیستها را پرداخت کرد؟ آن هم مردمی که همان طور که دایی در مصاحبه با عادل فردوسی پور به آن اشاره کرد، برای مشکلات شان، گاهی گریهاش می گیرد؟ چرا نباید تیمهای دولتی به اندازه دخلی که دارند، خرج کنند و هزینه های تیمداریشان را پایین بیاورند تا کمتر مجبور شوند که دست در جیب مردم کنند.
آقای دایی! ایران، اروپا یا کشورهای توسعه یافته نیست که فوتبالیستهایش هم مانند سایر کشورهای دیگر درآمدهایی بی حساب و کتاب و بالایی داشته باشند، مگر کارمند، کارگر و معلم ایرانی مانند کارمند، کارگر و معلم سایر کشورها حقوق می گیرد که حالا شما قراردادهای چند ده میلیاردی سالانه فوتبالیستها را کم می دانید و به خاطر اینکه به قول تان شادی را برای مردم به ارمغان می آورند، تازه منت هم سر مردم می گذارید!
نه آقای دایی، فوتبالیستها در ایران تافته جدابافته نیستند که برایشان سفره دیگری پهن شود. مگر حقوق کارمند و کارگر و معلم، در این دو سال چند برابر شده است که قرارداد فوتبالیها چند برابر شود؟نه آقای دایی، اینجا در ایران، در این مصیبتهای اقتصادی، فوتبالیست هم مانند مردم باید هزینه بدهد، نمی شود سفره مردم کوچکتر شود و حقوقشان ناچیزتر در برابر هزینه ها اما آن سو سفره فوتبالیست پهنتر و رقم قراردادش چربتر!
نکته قابل تامل دیگر در صحبتهای امروز دایی در دفاع از پرداختهای چند ده میلیاردی به فوتبالیستها، جایی است که بحث مالیات را به میان می آورد و می گوید اگر در آلمان بود باید به خاطر مالیاتهایی که داده، ماهیانه 10 هزار یورو حقوق بازنشستگی می گرفت. حق با دایی است، او مالیات پرداخت کرده و انتظار خدمات از جانب دولت را هم دارد اما در ایران در حالی مالیات کارگر و کارمند و معلم قبل از واریز حقوقش کسر می شود که فوتبالیستها با وجود درآمدهای چند صد برابری نسبت به اقشار دیگر، همواره جزو بدهکارترین گروه در اداره مالیات هستند.
پس با این شرایط انتظار نداشته باشید که مانند آلمان، اینجا در ایران برای فوتبالیستی که مالیات هم نمی دهد، خدماتی هم دولت بدهد! آن هم فوتبالیستهایی که با هزار ترفند و کلک و پنهان کردن رقم واقعی قراردادشان، همواره از دادن همان اندک مالیاتی که به رقم جعلی قرادادشان بسته می شود، هم ابا می کنند و سر آخر یا اداره مالیات در اقدامی غیرقانونی، چشمهایش را بر این تخلف می بنندد یا هم باشگاه و فدراسیون مجبور می شوند بار دیگر دست در جیب مردم کنند و مالیات فوتبالیستها را پرداخت کنند.
آقای دایی یا رومی رومی یا زنگی زنگ، اگر مردمی هستید که بارها ثابت کرده اید، بهتر است برای قراردادهای چند ده میلیاردی بازیکنان فوتبال دولتی ایران که از جیب همان مردمی که سنگش را به سینه می زنید، پرداخت می شود، سینه چاک ندهید، شما اسطوره و بزرگ مردم ایران هستید و چنین مواضعی می تواند روی چهره ای که مردم از دایی در ذهن دارند، خط بیندازد.
راستی آقای دایی! امروز یک فوتبالیست با یک قرارداد دو ساله می تواند یک خانه 35 میلیاردی در شمال شهر تهران بخرد، آیا حساب کرده اید یک کارگر نه خانه 35 میلیاردی، بلکه برای خرید یک خانه سه و نیم میلیاردی باید چند سال کار کند؟ با توجه حقوق 5 میلیون و 700 کارگری، اگر او ماهیانه همه آن را پسانداز کند، پس از 50سال یا به قولی نیم قرن بعد می تواند خانه بخرد، آن هم اگر قیمت ها ثابت بماند، حالا آقای دایی بگوئید باید برای کدام شان گریه کرد، برای فوتبالیست یا آن کارگر؟