روزنامه نگار ورزشی 11:16 - 1403/03/16
نگاهی به حواشی غیراخلاقی پایان لیگ برتر

سبقت در بازی ناجوانمردانه

حواشی مبتذل و توهین‌آمیز هفته پایانی لیگ برتر فوتبال نشان از مرگ اخلاق در فوتبال و رسیدن به جام و پیروزی به هر قیمتی دارد.

سعید احمدیان/ خبرگزاری ایرنا- همه چیز فوتبال ایران به همه چیزش می‌آید وبه اصطلاح معروف در این فوتبال در و تخته با هم جور شده‌اند. اتفاقات هفته پایانی لیگ، آینه تمام نمای فوتبال ایران بود،روی کثیف فوتبالی که در اخلاق‌گرایی سال‌هاست نمره مردودی می‌گیرد و از بازیکن و مربی گرفته تا مدیر، در شرایط بحرانی و فشار، ابایی از نشان دادن خود واقعی‌شان که پشت ژست‌های اتوکشیده پنهان کرده‌اند، ندارند.

بیست‌وسومین دوره لیگ برتر فوتبالی در حالی ساعتی به پایان نیمه‌شب شنبه سوت آخر آن زده شد که جدا از هیجانی که تا دقیقه ۹۰ ادامه داشت، در بعد اخلاقی و فرهنگی نشان داد که کیلومترها با شعارهایی که داده می‌شود، فاصله دارد. وقتی یک بازیکن با ادبیات منشوری عصبانیتش‌ را خالی می‌کند و ابایی از به زبان آوردن سخیف‌ترین و رکیک‌ترین الفاظ ندارد، چطور می‌شود انتظار داشت که هوادار روی سکو، زبان به کام بگیرد و در مقابل فشار و استرسی که به او وارد می‌شود، هیجانش را با انواع و اقسام فحاشی‌ها تخلیه نکند.

وقتی یک مدیر فوتبال رو در روی چشم هواداران و مردم در تلویزیون ابایی از به کار بردن ادبیات نژادپرستانه و توهین‌آمیز ندارد و با دروغ‌‍پراکنی و تکیه به اخبار فیک، مظلوم‌نمایی می‌کند، چطور می‌شود انتظار داشت که فضای هواداری روی سکوها، دور از فحاشی و توهین باشد.

وقتی یک مربی فوتبال با بهانه‌جویی و توجیهاتی نخ‌نما شده همراه با به کار بردن ادبیاتی تند و دادن آدرس‌های اشتباهی، سعی در انداختن تقصیر شکست‌ها و ناکامی‌هایش به گردن دیگران دارد، چطور می‌شود انتظار داشت که چنین صحبت‌هایی، هوادار روی سکو را به فحاشی تحریک نکند و او تا جایی که حنجره‌اش جواب می‌دهد، رکیک‌ترین فحش‌ها را حواله آن آدرس اشتباهی  که مدیر داده است نکند!

در چنین شرایطی، انتظار یک فوتبال پاک و اخلاق‌گرا بیهوده است و نمی‌توان انتظار داشت وقتی یک مربی، یک بازیکن و حتی یک مدیر، مانند یک تیفوسی و هوادار دوآتشه هیچ خط قرمز اخلاقی را برای خودش قائل نیست، هواداران و فضای ورزشگاه عاری از خشونت و فحاشی‌های هدایت شده باشد.

در این فضا، صحبت از کسب جام شرافت، جام اخلاق یا هر عنوان دیگری تهی از معناست، به خصوص که هر دو طرف ماجرا، هم سمت پیروز و هم سمت بازنده از نظر امتیازشماری و فنی، در امتحان اخلاق مردود شده‌اند.

اتفاقات هفته‌های پایانی لیگ بیست‌وسوم ثابت کرد که اخلاق و فرهنگ در فوتبال ایران تنها یک شعار توخالی است که نه فدراسیون فوتبال و نه باشگاه‌ها، نه تنها برنامه‌ای برای ترویج اخلاق و سالم‌سازی فضای فوتبال ندارند، بلکه خودشان هم در مسیر مقابل آن یعنی گسترش فضای توهین و فحاشی دستی بر آتش دارند و بر آن می‌دمند.

فوتبال برای عبور از این حجم از بی‌اخلاقی و فضای توهین‌آمیز به یک پالایش از مدیران، بازیکنان و مربیانی احتیاج دارد که برایشان هدف وسیله را توجیه می‌کند، مدیران، بازیکنان و مربیانی که در یک رقابت، هیچ خط قرمز اخلاقی را برای خودشان متصور نیستند و برای رسیدن به هدفشان که یک جام یا حتی پیروزی در یک مسابقه است، ابایی از بیان اتهامات بی‌سند و مدرک، دروغ‌گویی، توهین و به کار بردن ادبیات منشوری ندارند.

رسیدن به چنین روزهایی در فوتبال با سیستمی که تنها به دنبال مجازات است و میانه‌ای با برنامه‌ریزی بلندمدت برای سالم‌شدن فضای فوتبال ندارد، دور از انتظار نبود، به خصوص که هر دوره که می‌گذرد فضای فوتبال از اخلاق دور و دورتر می‌شود تا جایی که پایان لیگ بیست‌وسوم فوتبال همراه می‌شود با فرو رفتن هر چه بیشتر، بازیکن، مربی و مدیر آن در باتلاق بی‌اخلاقی.

این حواشی یک زنگ خطر و هشدار است که باید امیدوار بود متولیان ورزش، صدای آن را تا فوتبال در این باتلاق غرق نشده است، بشنوند و چاره‌ای برای آن اندیشه کنند. به خصوص که تصمیم‌گیرندگان ورزش ایران همواره اخلاق را بر مدال و قهرمانی مقدم می‌دانند اما آن چیزی که این سال‌ها در فوتبال ثبت می‌شود، مقدم بودن جام بر هر چیزی است، حتی به قیمت ذبح کردن اخلاق در یک بازی ناجوانمردانه.

لینک یادداشت در خبرگزاری ایرنا