سعید احمدیان/ روزنامه جوان- خبرهای تلخ در ورزش تمامی ندارد و یک هفته بعد از اینکه عماد شش ساله در حاشیه بازی پرسپولیس و صنعت نفت آبادان قربانی سهلانگاری در اتصال برق به داربستهای ورود به ورزشگاه شد، دیروز هم خبری منتشر شد که در اصفهان پسربچهای هشت ساله با سقوط از دیواره مسابقات صخرهنوردی به کما رفته، آن هم در سالنی که از تجهیزات ایمنی کافی برای برگزاری مسابقات برخوردار نبوده است. قربانی شدن عماد و به کما رفتن آرمان، بار دیگر از بیتوجهی به ایمنسازی استادیومها و محل برگزاری رقابتهای ورزشی پرده برداشت. سوءمدیریتهایی که در کمتر از دو هفته دو کودک را به کام مرگ کشانده و جامعه ورزش را عزادار کرده است. بدیهی است که از اصول اولیه شرایط برگزاری یک مسابقه یا یک مکان ورزشی فراهم بودن امکانات ایمنی است و در بهرهبرداری از یک مکان ورزشی یا پیش از برگزاری یک مسابقه باید چنین مواردی به دقت از سوی مسئولان مربوط مورد توجه قرار گیرد و نسبت به فراهم بودن چنین شرایطی اطمینان خاطر وجود داشته باشد.
با این حال به نظر میرسد در ورزش ایران کمتر چنین مواردی که مستقیم با جان یک هوادار یا یک ورزشکار سروکار دارد مورد توجه قرار میگیرد و ایمنسازی اماکن ورزشی برای تماشاگران و ورزشکاران در حاشیه قرار گرفته است. نمونه چنین اهمالهایی در جریان مرگ عماد شش ساله به خوبی عیان شد و امکاناتی که قرار بود ورود تماشاگران را به استادیومها آسانتر کند، اسباب مرگ شد و جان یک کودک بیگناه را گرفت. چنین سوءمدیریتهایی در جریان مسابقه صخرهنوردی که در اصفهان برگزار شد هم سبب شد با توجه به ایمن نبودن سالن و مجهز نبودن این مکان ورزشی به تجهیزات لازم برای برگزاری یک مسابقه، کودکی هشت ساله با سقوط از یک صخره دچار ضایعه مغزی شود و به کما برود.
مرگ عماد و به کما رفتن آرمان، نتیجه سوءمدیریتهایی است که ورزش ایران سالهاست گرفتار آن است. مسئولان و مدیرانی که آنقدر در مسائل حاشیهای غرق شدهاند که موارد مهمتری مانند ایمنی لازم برای زیرساختهای ورزشی، کمتر مورد توجهشان قرار میگیرد و همواره برای افتتاح هرچه سریعتر یک مکان ورزشی یا برگزاری یک رقابت به موارد ایمنی که از اهمیت بالایی برخوردار است و با جان یک تماشاگر یا یک ورزشکار در ارتباط است، اهمیت کافی داده نمیشود و آنها به صورت سطحی از کنار چنین موارد مهمی عبور میکنند. تنها زمانی توجه به چنین مسائلی جلب میشود که اتفاق تلخی رخ دهد و قربانی روی دست ورزش بگذارد.
اتفاقات خونین ماههای پایانی فصل گذشته لیگ برتر فوتبال نمونه چنین نگاهی به سهلانگاری در رعایت مسائل ایمنی ورزشگاههاست. اتفاقاتی که سبب شد مسئولان به این فکر بیفتند که برای جلوگیری از چنین رخدادهایی فکری به حال امنتر شدن فضای استادیومها کنند. اقداماتی که البته سرعت بدون دقت در اجرای آن هم زمینهای شد تا یک کودک شش ساله قربانی شود. اتفاقی هم که برای آرمان در اصفهان افتاده و سبب به کما رفتن پسربچه هشت ساله شده از چنین بیتوجهیهایی نشئت میگیرد و بدون اینکه امکانات برگزاری یک مسابقه به صورت کامل فراهم و ایمنی ورزشکار تضمین شود، این مسابقه برگزار شده و این اتفاق تلخ رخ داده است.
علاوه بر عدم توجه به ایمنسازی استادیومها و سالنهای ورزشی برای تماشاگران و ورزشکاران پیش از افتتاح یک سالن یا برگزاری یک مسابقه، عدم نظارت نیز حلقه مفقوده سیستم مدیریتی ورزش کشور است. ضعفی که سبب شده پیمانکار یا مجری برگزارکننده یک رقابت ورزشی درباره کمبودهایی که سلامتی تماشاگران و ورزشکاران را تهدید میکند، مورد بازخواست قرار نگیرد و فاجعه به بار بیاید.
حال با توجه به رخدادهای تلخی که ورزش کشور را در دو هفته اخیر متأثر کرده، لازم است در قدم اول با مقصران مرگ عماد و به کما رفتن آرمان از بالاترین سطح تا پایینترین رده بدون اغماض برخورد شود. علاوه بر این باید ایمنی اماکن ورزشی برخلاف گذشته جدیتر مورد توجه مسئولان امر قرار گیرد و با توجه به نظارتی که انجام میشود، اجازه افتتاح یک سالن ناقص از نظر امنیتی داده نشود، همچنین به رقابتی که امکانات ایمنی ندارد هم مجوز برگزاری داده نشود. تنها در این صورت است که ورزش ایران دیگر مانند امروز داغدار مرگ «عماد»ها و به کما رفتن «آرمان»ها نخواهد بود.