سعید احمدیان/ روزنامه جوان- صحبتهای دیروز گابریل کالدرون حمایت از محرومیت یک جلسهای علیرضا بیرانوند پس از حرکت غیراخلاقی این دروازهبان در پایان بازی با تراکتور را باید قاب گرفت و در اتاق مدیرعامل و رختکن باشگاه پرسپولیس و تمامی باشگاههای ایرانی نصب کرد. نوع مواجهه و واکنش سرمربی آرژانتینی به محرومیت بهترین دروازهبانش حلقه مفقوده فوتبال ایران است. کالدرون به جای اینکه به فدراسیون فوتبال حمله کند و از محرومیت دروازهبانش گلایه کند از حکم محرومیت دروازهبان ملیپوشش حمایت میکند. رفتاری که با رویکرد رایج در فوتبال ایران نمیخواند و به نوعی رفتاری غیرعادی تلقی میشود. یکی از خبرگزاریها نقل کرده است که کالدرون تصمیم داشته در صورت محروم نشدن بیرانوند، این دروازهبان را در بازی امروز روی نیمکت بنشاند تا به دروازهبان تیمش یادآوری کند که اخلاق برای او جایگاه بالاتر و رفیعتری نسبت به مسائل فنی دارد.
رفتار سرمربی آرژانتینی ثابت میکند که برای او به عنوان یک مربی حرفهای، مسائل اخلاقی در یک تیم اولویت دارد و او حتی حاضر است که بهترین بازیکنش را به دلیل یک حرکت غیراخلاقی کنار بگذارد. چنین رفتاری را از کدام مربی یا مدیر ایرانی سراغ دارید که سفت و محکم جلوی بیاخلاقیها و مسائلی که اعتبار باشگاه را زیر سؤال میبرد، بایستد و نگران این نباشد که ممکن است چنین تصمیمهایی در عملکرد فنی تیم تأثیرگذار باشد.
نمونه رفتار مربیانی مانند کالدرون در بین مربیان و مدیران باشگاههای کشورمان که همواره شعار اخلاقمداری میدهند، انگشتشمار و محدود است. شاید بتوان اینطور گفت که در باشگاههای ایرانی مسائل اخلاقی هیچگاه در اولویت نبوده و همواره چنین مسئله مهمی که به یک باشگاه حیثیت و اعتبار میدهد در حاشیه قرار داشته است. چنین رویکردی سبب شده باشگاهها کمتر آییننامه مدونی درباره رفتارهایی که به اعتبار اخلاقی باشگاه ضربه میزند داشته باشند. در قراردادها هم بندهایی که کمک میکند تا بازیکنان پایبند مسائل اخلاقی باشند، لحاظ نمیشود و برای سوءرفتارهایی که به تیم ضربه میزند نیز جرایمی در نظر گرفته نمیشود.
چنین بیتوجهیهایی به اخلاقمداری به همینجا هم ختم نمیشود و حتی در بسیاری از موارد از بازیکنانی که رفتار شنیع اخلاقی انجام دادهاند، حمایت هم میشود و مدیریت باشگاه به جای برخورد، پشت بازیکن بیاخلاق باشگاه درمیآید و با جوسازی علیه کمیته انضباطی تلاش میکند از جریمه بازیکن متخلف جلوگیری کند. یا میتوان به مدیران باشگاههایی اشاره کرد که نیمههای شب از خوابشان زدهاند و برای بازیکنان تیمشان که به دلیل مسائل غیراخلاقی بازداشت شدهاند، در پاسگاه و دادگاه را از پاشنه درآورده بودند تا با سند و ریش گرو گذاشتن، فضاحت اخلاقی بازیکنانشان را لاپوشانی کنند.
در ماجرای محرومیت علیرضا بیرانوند میتوان به عینه چنین رویکردی را در رفتار مدیران باشگاه پرسپولیس مشاهده کرد. مدیرانی که برخلاف واکنش حرفهای سرمربیشان با مصاحبههای آتشین و حمایتی از بیرانوند و توجیه رفتار غیراخلاقیاش سعی دارند فدراسیون فوتبال را روبهروی باشگاه پرسپولیس قرار دهند تا از زیر بار کمکاریهایشان در فعالیتهای فرهنگی و تربیتی که منجر به رفتار غیراخلاقی بازیکنانی مانند بیرانوند شده است، شانه خالی کنند. این در شرایطی است که باشگاهی مانند پرسپولیس و البته تمامی باشگاهها، پیش از آنکه کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال وارد عمل شود، باید با جریمه بازیکن خاطی نشان دهند که اخلاقمداری و مسائل فرهنگی تنها محدود به مصاحبهها نیست و آنها در عمل نیز معتقد به برخورد با رفتارهای هنجارشکنانه و غیراخلاقی هستند.
حال باید پرسید چرا به اینجا رسیدهایم؟ چرا باشگاهی مانند پرسپولیس که از مکتب اخلاقمدار شاهین ریشه گرفته است، امروز به جایگاهی رسیده که مسائل اخلاقی و تربیتی کمترین اهمیتی برای این باشگاه ندارد؟ شاید بتوان جواب این سؤال را در بیتوجهی متولیان ورزش به اخلاق و مسائل فرهنگی در ورزش پیدا کرد. وقتی در وزارت ورزش به عنوان متولی اصلی ورزش و مالک دو باشگاه استقلال و پرسپولیس، نتیجهگرایی و مسائل فنی بر اخلاق اولویت دارد و برنامهای برای تربیت ورزشکاران اخلاقمدار دیده نمیشود باید هم انتظار داشت که مدیران باشگاهها تنها در حرف شعار اخلاقی بدهند و در عمل پشت بیاخلاقیها دربیایند. اینجاست که سرمربی حرفهای مانند کالدرون با صحبتهایش به ما تلنگر میزند که در مبارزه با بیاخلاقیها چقدر لنگ میزنیم و به ما یادآوری میکند که موفقیتهای فنی را نباید قربانی بیاخلاقی کرد و اخلاق جایگاه بالاتری از کاپهای قهرمانی دارد.