سعید احمدیان/ روزنامه جوان- دیروز روز کشتی بود، روز تولد جهانپهلوان تختی که دو سال پیش به نام روز کشتی نامگذاری شده است تا مرام پهلوانی پاس داشته شود و در ورزش ایران تکثیر شود. با این حال نکته مغفول مانده در ورزش کشورمان اهمیت و گسترش مرام پهلوانی و توجه به وجهه معنوی ورزش در سطح جامعه است. هدفی که فراموش شده و جای خود را به همایشها، سخنرانیها و نصب بنرهایی داده که کمتر تأثیری را در تقویت روحیه پهلوانی در ورزش کشور داشته است و تنها برای پر کردن رزومه مدیران دستگاههای مختلف ورزشی برگزار میشود و هیچ خروجی مثبتی برای ورزش کشور ندارد. روز کشتی دیروز در حالی سپری شد که حتی خبری از همان برنامهها و همایشهای تکراری هم نبود و این روز مهم که میتواند نقش بسزایی در گسترش مرام پهلوانی در ورزش کشور داشته باشد، در غربت سپری شد.
چنین بیتوجهیهایی سبب شده ورزش ایران پس از چهار دهه در انتظار یک تختی دیگر و منتظر باشد تا هر سال که پنجم شهریور میرسد، مرثیهای برای کمرنگ شدن جوانمردی و پهلوانی در ورزش خوانده و تا سال آینده فراموش شود. به وجود آمدن چنین فضایی را باید در نوع رویکرد متولیان ورزش از وزارت ورزش و فدراسیونها گرفته تا باشگاهها در زمینه برنامهریزی هدفمند جهت تربیت و رشد ورزشکاران پهلوان جستوجو کرد. مسئلهای که کمتر در برنامههای این مدیران جا دارد و همواره بیشتر از آنکه بهعنوان یک موضوع اصلی مورد بحث و توجه قرار بگیرد، به عنوان یک هدف فرعی مطرح شده و به حاشیه رانده میشود.
چنین رویکردی نشئت گرفته از ضعف مدیران ورزش ایران است. مدیرانی که نه تنها راه تربیت ورزشکاران بااخلاق را بلد نیستند، بلکه در این رابطه برنامهای هم برای اولویت دادن مدال پهلوانی بر مدال قهرمانی ندارند. این رویکرد سبب میشود یک مدیر یا مربی بیشتر از آنکه توجهی به آموزش اخلاقمداری و مرام پهلوانی به ورزشکار داشته باشد، از ورزشکار مدال و قهرمانی بخواهد و چنین مسئلهای حاکی از چربش ورزش قهرمانی بر ورزش پهلوانی در بین متولیان ورزش است. مدیرانی که ورزشکار را قبل از آنکه یک پهلوان بخواهند، از او قهرمانی میخواهند.
این نوع نگاه سبب شده در ورزش کشورمان، یک ورزشکار قهرمان به واسطه مدالهایش، بیشتر از یک ورزشکار پهلوان تحویل گرفته شود و مورد حمایت قرار گیرد. این در شرایطی است که متولیان ورزش همواره در صحبتهایشان که بیشتر جنبه ظاهری و تبلیغاتی دارد از ورزشکاران میخواهند تا تختیوار در میادین ورزشی حضور داشته باشند، با این حال در این مسیر زمینهای فراهم نمیشود تا یک ورزشکار نوجوان یا جوان تختی را بیشتر بشناسد و راه و مرامش را آویزه گوشش کند.
بیتوجهی به مرام پهلوانی هم محملی برای افزایش ناهنجاریها در ورزش میشود. ناهنجاریهایی که از زمین بازی تا رفتار این ورزشکار در جامعه را دربر میگیرد. گسترش فساد و بیاخلاقیهای رایج در ورزش ایران را باید از این زاویه دید. علاوه بر عدم بسترسازی برای رشد اخلاقیات در جامعه ورزش، با ورزشکاران متخلف نیز برخورد نمیشود تا میدان برای ورزشکاران بیاخلاق بیشتر از همیشه باز شود. چنین رویکردی قطعاً ما را به جایگاهی که ورزشکارانی مانند تختی مدنظرشان بود و برای رسیدن به آن سختیهای زیادی را کشیدند، نمیرساند و روز به روز یک ورزشکار بیاخلاقتر را به جامعه ورزش معرفی میکند. ورزشکاری که پاشنهآشیل ورزش ایران است و میتواند ما را از نزدیک شدن به راه و مرامی که نام جهان پهلوان تختی را زنده نگه داشته است، دور کند.
در این شرایط بدیهی است که متولیان ورزش از وزارت ورزش و فدراسیون کشتی گرفته تا سایر فدراسیونها اگر اعتقاد واقعی به ترویج مرام پهلوانی در ورزش دارند، باید در این مسیر همقدم شوند تا مانند دیروز، روز کشتی در غربت برگزار نشود و هر سال علاوه بر افزایش برنامهریزی جهت ترویج مرام پهلوانی به مناسبت زادروز غلامرضا تختی، فضای ورزش ایران اخلاقیتر از قبل شود و مرام پهلوانانی مانند تختی را بیشتر از گذشته در ورزش کشورمان شاهد باشیم. مسئلهای که سبب خواهد شد مرام تختی در روز تولدش که به نام کشتی نامگذاری شده، غریبتر از هر زمانی نباشد.