سعيد احمديان/ روزنامه جوان- گویا رسمشان است؛ روزهای اول که میآیند سینه سپر میکنند و تا میتوانند از برنامهها و هدفهای بزرگشان برای باشگاه میگویند، بهطوری که گویی مدیران قبلی هیچ بودهاند و الان تازه باشگاه مدیردار شده است. از خودشان چهره یک مصلح میسازند که گویا آمده تا همه مشکلات چندده ساله یک باشگاه را حل کند و همه چیز را سامان دهد. همین است که در اولین مصاحبههایشان کم وعده نمیدهند و بلندپروازی نمیکنند، گویی که انگار با آمدن این مدیر دیگر نباید آب در دل بازیکنان و هواداران تکان بخورد؛ این حکایت مدیرانی است که فوتبال ایران و بهخصوص دو باشگاه استقلال و پرسپولیس در سالهای اخیر کم به خودشان ندیدهاند.
قرمز و آبی پایتخت سالهاست با چنین مدیرانی سروکله میزنند. در همین هفت ماه گذشته در استقلال از خلیلزاده و فتحاللهزاده بگیرید تا امروز که سعادتمند پشت میز مدیرعاملی مینشیند، در پرسپولیس هم از انصاریفرد گرفته تا رسولپناه، کم وعده و وعیدهای بزرگ از این مدیران، هواداران دو تیم بزرگ پایتخت نشنیدهاند، وعدههایی که حال این روزهای استقلال و پرسپولیس به خوبی نشان از آن دارد که آن وعدههای کادوپیچ تنها یک شعار توخالی بوده است، آن هم بدون اینکه پاسخ دهند چرا سهم باشگاهها از برنامههای بزرگشان که در بوق و کرنا کرده بودند، امروز هیچ است و در باشگاه همچنان بر همان پاشنه سابق میچرخد، بدون آنکه آب از آب تکان خورده باشد!
از درآمد ۱۵۰ میلیاردی تا ستاره سوم آسیایی
بیاید تنها دو نمونه از وعدههایی را که در همین هفت ماه گذشته مدیران تازهوارد و جدید دادهاند با هم مرور کنیم و برسیم به جدیدترین ادعاهایی که مدیران تازهوارد استقلال و پرسپولیس مطرح کردهاند. از وعده درآمد ۱۵۰ میلیاردی انصاریفرد برای پرسپولیس و وعده ستاره سوم و سومین قهرمانی استقلال در آسیا توسط فتحاللهزاده زمان زیادی نمیگذرد. محمدحسن انصاریفرد بهمنماه سال گذشته بود که در مراسم رونمایی از اپلیکیشن باشگاه پرسپولیس مدعی شد که این اپلیکیشن میتواند درآمد سالانه ۱۵۰ میلیاردی برای این تیم داشته باشد: «بیشک این فعالیت جدید درآمدزا خواهد بود و براساس پیشبینیها حداقل سالانه ۱۵۰ میلیارد تومان به درآمد باشگاه اضافه خواهد شد. با این قرارداد مشکل اقتصادی باشگاه تا حدود زیادی برطرف میشود.»
یک ماه بعد از این وعده، اما انصاریفرد تنها پس از شش ماه از خوردن حکم مدیریتی به نامش به دلیل اختلاف با هیئتمدیره استعفا داد و از مدیریت پرسپولیس کنارهگیری کرد تا بعد از رفتنش یکی از اعضای هیئتمدیره به مدیرعامل مستعفی قرمزها درباره وعدهای که داده بود اینطور کنایه بزند: «آقای انصاریفرد آن ۱۵۰ میلیارد کو، آن ۱۵۰ میلیاردی که چند بار در رسانهها و رسانه ملی گفتید، کجاست و کجا بردید؟»
مدیران استقلال هم دستکمی از پرسپولیس ندارند، مانند وعده ستاره سوم یا همان کسب سومین قهرمانی استقلال در آسیا که علی فتحاللهزاده اسفندماه گذشته وقتی پس از تکاپوی زیاد حکم مدیرعاملی باشگاه به نامش خورد، آن را در رسانهها مطرح کرد: «سربلندی استقلال و قهرمانی سوم استقلال در آسیا و کسب ستاره سوم، قولی است که من به هواداران طی یک برنامه سه ساله تقدیم خواهم کرد.» 2هفته بعد از این وعده، اما خبری از فتحاللهزاده نبود و او وقتی با حساب خالی باشگاه و لیست بزرگ بدهکاران روبهرو شد، نامه استعفای خود را نوشت تا وعده ستاره سوم هم برای استقلالیها مانند وعده درآمد ۱۵۰ میلیاردی انصاریفرد برای پرسپولیس هوا شود!
مدیران جدید هم راه قبلیها را میروند
مهدی رسولپناه و احمد سعادتمند که این روزها جای مدیران مستعفی پرسپولیس و استقلال را گرفتهاند هم به نظر میرسد همان سنگهای بزرگ انصاریفرد و فتحاللهزاده را برداشته و به دستشان گرفتهاند، سنگهای بزرگی که بیشتر نشانه نزدن است و مانند تمام وعدههای مدیران سابق دو تیم بزرگ پایتخت شاید کمتر کسی آن را جدی بگیرد، مانند وعده رسولپناه، سرپرست باشگاه پرسپولیس که پس از ورودش به باشگاه گفته بود: «هواداران به هیچ عنوان نگران امور باشگاه و وضعیت تیم نباشند و مشکل بدهیها و پرداختها به بازیکنان حل میشود.» یک ماه بعد از آن وعده، اما گفته میشود بازیکنان پرسپولیس با عملی نشدن وعدههای رسول پناه تصمیم گرفتهاند در صورت شروع تمرینات اعتصاب کنند.
آنسو سعادتمند که تازه چند روزی است حکم مدیرعاملی استقلال را گرفته نیز دوشنبه شب در برنامه فوتبال برتر به سبک مدیران سابق از وعدههایی گفت که عملی شدنش غیرممکن به نظر میرسد: «باید سالی ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیارد از استقلال پول دربیاید.»
وعدههای رسولپناه و سعادتمند به سبک مدیران گذشته سرخابیها چاره امروز این دو تیم نیست. سابقه نشان داده که چنین وعدههایی نه تنها گرهی را باز نکرده، بلکه مشکلات باشگاهها هم بیشتر شده است؛ بنابراین این مدیران باید با واقعیت روبهرو شوند و برای حل مشکلات این دو باشگاه از طریق کاهش هزینهها اقدام کنند، نه اینکه با وعدههای بیسرانجام برای دو تیم هزینه بتراشند تا لیست بدهیهایشان را سنگینتر از قبل کنند.