سعید احمدیان/ روزنامه جوان- لیگ برتر روی هواست، این تعبیر خطونشانهای این روزهای مهدی تاج و دیگر مسئولان فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ است. مسئولانی که شمشیرها را از رو بستهاند و پایشان را در یک کفش کردهاند که شرایط مهیا نشود، فوتبال بیفوتبال و لیگ بیلیگ!مدیران فدراسیون فوتبال که چشمشان از اتفاقهای تلخ فصل گذشته لیگ برتر و جام حذفی ترسیده، مدعی هستند ورزشگاهها امنیت ندارد و تا وقتی زیرساخت استادیومها مهیا نشود، سوت آغاز شروع لیگ زده نمیشود. یک تهدید جدی از نگاه تاج و همکارانش که البته کمتر کسی در فوتبال و ورزش ایران آن را جدی میگیرد، مانند همان تهدیدهای تکراری این روزهایشان که میگویند به تیمهای بدهکار اجازه ثبت قرارداد نمیدهند، اما دستآخر مانند فصلهای پیش کوتاه میآیند و نه بدهی باشگاهی صفر میشود و نه لیست بازیکنان طلبکار کمتر!
سهگانه خونین
اما ماجرا چیست؟ چرا مهدی تاج این روزها هر جا میرود تهدیدش را تکرار میکند و میگوید لیگ برتر تا اطلاع ثانوی برگزار نمیشود. همه چیز به اتفاقهای تلخ فینال جام حذفی برمیگردد که ۱۲ خرداد در اهواز برگزار شد. مسابقهای که با دو ساعت و نیم تأخیر آغاز شد و آنقدر حاشیه و درگیری داشت که خیلیها آن را نمونه عینی مدیریت فوتبال در کشورمان میدانند. البته این برای سومین بار در کمتر از تنها ۴۰ روز بود که فوتبال ایران چنین صحنههای وحشتناکی را در ورزشگاهها ثبت میکرد. حاشیههایی که از بازی ششم اردیبهشت پرسپولیس و سپاهان در تهران با درگیری خونین هواداران دو تیم کلید خورد و در بازی نیمهنهایی جام حذفی این دو تیم که هشتم خرداد در اصفهان برگزار شد، ادامه پیدا کرد و سرانجام اوج آن در بازی فینال جام حذفی ثبت شد.
پس از مسابقه فینال جام حذفی در حالی وزارت ورزش و مجلس برای مشخص کردن مقصران دست به کار شده بودند که رئیس فدراسیون فوتبال در مصاحبهای مدعی شد لیگ برتر را برگزار نمیکند تا با صحبتهایش شوکی را به جامعه فوتبال وارد کند: «برای رفع این چالشها چارهای نداریم که الزامات کنفدراسیون فوتبال آسیا از قبیل فروش اینترنتی بلیت، نصب دوربینهای مداربسته و دیگر موارد را در ورزشگاهها اجرا کنیم. در غیر این صورت بازیهای لیگ برتر در کشور برگزار نخواهد شد یا با محدودیتهایی همراه خواهد بود.»
فرار رو به جلو با تهدید توخالی
صحبتهای تاج در شرایطی مطرح شد که خیلیها مجموعه مدیریتی فدراسیون فوتبال را یکی از عوامل اصلی بروز حاشیههای تأسفبرانگیز ورزشگاههای فوتبال میدانند. حال با تهدید تاج به نظر میرسید که فدراسیون فوتبال به دنبال رفع اتهام از خود و یک فرار رو به جلو است. تاکتیکی که تا جایی پیش رفت که رئیس فدراسیون با انداختن همه تقصیرها به گردن نیروی انتظامی، سعی بر این داشت که فدراسیون فوتبال را به عنوان متولی اصلی فوتبال کشور از مجموعه اتفاقات خونینی که در استادیومها میافتد، تبرئه کند.
با وجود فرافکنیهای صورت گرفته از سوی مدیران فدراسیون فوتبال، کمتر کسی بود که نقش سوءمدیریت فدراسیون را در رخ دادن چنین حوادث خونینی در استادیومهای فوتبال انکار کند. در همین راستا بود که مدیران وزارت ورزش به عنوان متولی اصلی ورزش کشور در واکنش به تهدید تاج در جلسهای به رئیس فدراسیون فوتبال اعلام کردند که لیگ برتر باید در موعد مقرر و بدون تأخیر برگزار شود.
در این جلسه که در وزارت ورزش برگزار شد، قرار شد در روزهای باقی مانده تا شروع بازیها مدیران کل استانها در زمینه بهبود وضعیت استادیومها گامهای اساسی بردارند و در نهایت اگر تیمی تا پیش از شروع بازیها نتواند استادیوم خود را به حالت استاندارد درآورد، مجبور به بازی در تهران یا یکی از شهرهای همجوار میشود.
همین آش و همین کاسه
با وجود این، نکتهای که به نظر میرسد در هیاهوی تهدیدهای فدراسیون فوتبال برای برگزار نکردن لیگ برتر گم شده، عدم برخورد با مقصران حوادث خونین استادیومهای فوتبال در اردیبهشت و خردادماه گذشته است. البته کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال در همان شب فینال جام حذفی، رأی به محرومیت سعید فتاحی مسئول برگزارکننده این مسابقه و رئیس کمیته مسابقات لیگ داد، اما لابی قوی فساد در فدراسیون مانع از اجرایی شدن این محرومیت شد تا فتاحی این روزها بدون پاسخگویی راجع به حاشیههای مسابقات لیگ و جام حذفی، از این شهر به آن شهر در حال رصد کردن استادیومها باشد.
در چنین شرایطی به نظر میرسد برای جلوگیری از تکرار جنجالهای خونبار فصل گذشته، علاوه بر تأمین زیرساختها و امکانات لازم برای تأمین امنیت تماشاگران باید با مدیران متخلف که نقش اصلی ایجاد این بحرانها را با سوءمدیریتشان رقم زدهاند نیز برخورد شود. در این بین مدیران فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ به عنوان متهمان اصلی باید پاسخگوی مرگ و نابینا شدن چشمهای چند نفر از هواداران فوتبال در استادیومها باشند.
با این حال به نظر میرسد ارتباطهای فراسازمانی و همچنین رانتی مدیران فوتبال سبب شده تا خبری از محاکمه و مجازات متهمان حوادث ورزشگاهها نباشد. در صورت ادامه چنین روندی به نظر میرسد حتی در صورت تأمین زیرساختهای لازم و تجهیز ورزشگاهها به پیشرفتهترین تجهیزات با توجه به حضور مدیران کارنابلد و ضعیف، همچنان ورزشگاه محیط ناامنی برای تماشاگران باشد!