سعید احمدیان/ روزنامه جوان- دوباره شهر را بههم ریختهاند؛ استقلالیها بیانیه دادهاند و برای وزیر ورزش خط و نشان کشیدهاند. پرسپولیسیها هم تهدید به تحریم تمرینها کردهاند و پیغامشان را به گوش باشگاه رساندهاند که منتظرشان برای حضور در تمرینات نباشد! ماجرا همان حکایت همیشگی است و باز هم پای پول و درصدهای عقبافتاده قراردادهای میلیاردی و چندصدمیلیونیشان در میان است. شرایط کرونا و غیرکرونا هم نمیشناسند، کشور و جهان درگیر مشکلات اقتصادی باشد یا نه هم برایشان کمترین اهمیتی ندارد، حرفشان یک چیز است؛ پول میخواهند، طوری که چشمهایشان را بسته و دهانشان را باز کردهاند و مدیران باشگاه را در فضای مجازی به گوشه رینگ بردهاند.
بیپولی خروجی فوتبال دولتی
بیپولی و عقب افتادن پرداخت قراردادها، حکایت امروز و دیروز باشگاههای دولتی فوتبال مانند استقلال و پرسپولیس نیست، سالهاست که هر مدیری بالای سرشان میآید، چنین روزهایی را در دوران مدیریتش کم نمیبیند. روزهای بیپولی و روزهایی که حتی چکهای زیرمیزی دولت برای کشیدن پول از بیتالمال برای فوتبالیها هم اعتبارش را از دست میدهد و کف حسابشان جارو میخورد.
فوتبالی که هزینه گردش سالانه هزار میلیاردیاش را دولت بدهد، چنین مصائبی کم ندارد، بهخصوص مدیرانی که با حکم بالادستیشان روی صندلی مدیریت باشگاههایی مانند استقلال و پرسپولیس یا دیگر تیمهای دولتی مینشینند، بیشتر از آنکه شرط حضورشان توانایی درآمدزایی باشد، نگاهها وقتی میخواهد حکمی به نامشان زده شود، سمت ارتباطات بیرون و خارج از مجموعه ورزش برمیگردد. همین است که مدیران باشگاههای دولتی خالی از هنر کسب درآمد، تنها مدیر هزینه هستند و باشگاه دولتی نیست که خرجش با دخلش بخواند.
همین میشود که وقتی شرایط مانند امروز به خاطر کرونا بحرانی شود، خزانه دولت آنقدر پرداختهای ضروریتر از فوتبال دارد که نامههای وزیر هم برای ادامه حاتمبخشی به باشگاههای دولتی بیپاسخ میماند و بایگانی میشود.
نتیجه هم میشود اینکه نه وعدههای رسولپناه، سرپرست باشگاه پرسپولیس که میگویند به واسطه دندانپزشک بودن وزیر به صندلی مدیریت قرمزها رسیده برای پرداخت درصدهای عقب افتاده قراردادها عملی میشود و نه قولهای احمد سعادتمند مدیر تازهوارد استقلال که به واسطه کارمندی وزارت به مدیریت آبیها رسیده است. نتیجه چنین بدقولیهایی میشود بیانیه بازیکنان استقلال و تهدید بازیکنان پرسپولیس تا سرخابیها که این روزها وعده چندمین بار وزارت ورزش برای کندن نخشان از دولت و خصوصیسازی این دو باشگاه گوش فلک را کر کرده، حال و روزشان بحرانی شود، اما مقصر چنین اوضاعی چه کسی است؟
نمیتوان از نقش مدیران دولتی در چنین بحرانی چشمپوشی کرد، مدیرانی که با توجه به بودجههای دولتی تا توانستهاند بدون اینکه دخلشان با خرجشان بخواند، صفرهای قرارداد بازیکنان را زیاد کردند و امروز که موعد پرداخت رسیده، جیبشان خالی است. بخش زیادی از مشکلات امروز نتیجه امضای قراردادهای بیضابطه در دو دهه اخیر در فوتبال ایران است، به خصوص که باشگاههای دولتی بدون هیچ ضابطه و قانونی کاری کردهاند که بازیکنان هر سال برای تمدید قراردادشان، پیشنهادهای چند برابری روی میز مدیران باشگاهها بگذارند، مانند امروز که صحبت از قرارداد ۱۰ میلیاردی یک مربی و ۹ میلیاردی یک بازیکن از همین باشگاههای دولتی است. پولهایی که بودجه دولتی و بیتالمال جور آن را میکشد، بدون اینکه مدیر بالادستی از مدیری که چنین قراردادی را امضا کرده، بپرسد که بر اساس چه فاکتورهایی با چنین ارقامی قرارداد بسته شده است!
حالا هم که در شرایط تحریم و کرونا، اوضاع اقتصادی سختتر شده، مدیران بالادستی هم جواب مدیران باشگاهها را نمیدهند تا رویارویی امروز شکل بگیرد؛ یکسو مدیران باشگاههای دولتی استقلال و پرسپولیس و طرف دیگر فوتبالیستهایی که درصدهای قراردادهای چندصد میلیونی و میلیاردیشان را میخواهند.
بیتفاوتی آزاردهنده فوتبالیها
در حالی پرچم آبیها با بیانیه علیه وزیر و پرچم قرمزها با تهدید به تمرین نکردن مقابل مدیران باشگاه بلند شده که وسط این بحران یک مسئله مهم فراموش شده است و آن هم درک شرایط جامعه از سوی فوتبالیستهاست. نوعی مسئولیت اجتماعی که فوتبالیها باید نسبت به مردم داشته باشند، اما چنین همراهی حلقه مفقوده فوتبال ایران است. به جز مواردی خاص و محدود، کمتر فوتبالیستی است که درکی از شرایط جامعه داشته باشد و آنها با توجه به قراردادهای بدون ضابطه که پای فساد را به فوتبال ایران کشانده، یک طبقه نوکسیه شدهاند که تافتهشان انگار جدا بافته از بقیه است.
چنین بیتفاوتی نسبت به آنچه در جامعه میگذرد، زمینهای را فراهم کرده که در روزهایی که بحران کرونا سبب شده در فوتبال جهان، بازیکنان پای کار بیایند و برای جبران ضرر و زیان دستمزدهایشان را کاهش دهند، اینجا در ایران نه تنها خبری از این همراهی با ضربات اقتصادی کرونا به کشور و کاهش دستمزدها نیست، بلکه با وجود ضرر و زیان بسیاری که بخش زیادی از جامعه از جمله هواداران این دو تیم در کسب و کارشان متحمل شدهاند، این بازیکنان پس از دیر شدن پرداخت درصدهای قراردادهای چندصد میلیونی و میلیاردیشان شمشیرها را از رو بستهاند و از وزارت ورزش گرفته تا مدیران باشگاهها برای همه خط و نشان میکشند!