روزنامه نگار ورزشی 01:09 - 1399/02/13
گزارش تفصیلی «جوان» از مصائب اساسنامه فدراسیون فوتبال در ۱۵ سال اخیر به بهانه اصلاح آن با تأکید فیفا

امان از فوتبال دولتی!

در حالی در هفته های اخیر فدراسیون فوتبال بار دیگر با درخواست فیفا تنظیم اساسنامه را آغاز کرده است که به نظر می رسد چالش فوتبال ایران و فدراسیون جهانی فوتبال بر سر اساسنامه و دخالت دولت تا روزی که فوتبال در ایران دولتی است پابرجاست.

سعید احمدیان/ روزنامه جوان- فوتبال ایران سال‌هاست گرفتار چالش‌های فراوانی است، چالش‌هایی که حتی عنوان پر از اغراق و جعلی «فدراسیون پنج‌ستاره» که مهدی تاج برای فدراسیون فوتبال به کار برد و آن را تعریف فیفا از فوتبال ایران دانست، نیز نتوانسته از این مجموعه مدیریتی که متولی فوتبال کشور است، یک مجموعه قانونمند و بدون چالش بسازد، طوری که سال‌هاست فوتبال ایران گرفتار انواع و اقسام مشکل مدیریتی است. چالش‌هایی که زاییده مدیریت مدیرانی است که نه بر اساس شایستگی مدیریتی در حوزه فوتبال و تخصص‌شان، بلکه با توجه به لابی‌هایشان با اعضای مجمع و خارج از مجموعه فوتبال به صندلی مدیریت این فدراسیون در ساختمان معروف کوچه سوم سئول جنوبی تهران می‌رسند و هر کدام در مدت حضورشان در مسند قدرت، کم چالش برای فوتبال ایران به یادگار نمی‌گذارند. مانند ماه‌های پایانی سال گذشته که یکی از چالش‌های بزرگی که فوتبال در حوزه مدیریتی در دو دهه اخیر با آن درگیر است، به بهانه برگزاری انتخابات فدراسیون فوتبال، پرونده آن دوباره گشوده شد و حالا چند ماهی است که این پرونده تبدیل به یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های مجموعه مدیران فوتبال تبدیل شده است.

چالش این روز‌های فوتبال ایران یعنی همان اساسنامه فدراسیون فدراسیون فوتبال مشکل تازه‌ای البته نیست و از سال ۸۵ که فیفا، فوتبال ایران را تعلیق کرد، یکی از پربحث‌ترین پرونده‌های فوتبال در بخش مدیریتی بوده و در ۱۴ سال اخیر هر چند وقت یک‌بار پرونده آن باز شده و بدون اینکه مشخص شود چه پروسه‌ای را طی کرده، بایگانی شده تا هیچ‌گاه به صورت شفاف و آن طور که باید پیش برود، این مسئله به سرانجام نرسد و از سال ۸۵ تا امروز همچنان ماجرای اساسنامه فدراسیون فوتبال ادامه دارد، چالشی که زمستان گذشته در روز‌هایی که اهالی فوتبال آماده حضور در مجمع انتخاباتی ۲۵ اسفند می‌شدند، با نامه فیفا و به دلیل مشکلاتی که در اساسنامه فدراسیون فوتبال وجود داشت، حل آن دوباره در صدر برنامه‌های مدیران فعلی فدراسیون فوتبال قرار گرفته و ماجرای اصلاح اساسنامه یکی از مهم‌ترین برنامه‌های صورتجلسه‌های این ماه‌های مدیران فدراسیون فوتبال است.

فدراسیونی که سند اعتباری قانونی ندارد

شاید قبل از آن که به روندی که ماجرای اساسنامه فدراسیون فوتبال در دو دهه اخیر داشته بپردازیم، معنی اساسنامه را مرور کنیم تا بهتر بتوانیم با چالش بزرگی که فوتبال در بخش مدیریت با آن روبه‌رو است، آشنا شویم. اساسنامه شرکت در واقع سندى است که به آن اعتبار مى‌دهد و مهم‌ترین سند شکل‌گیری شرکت است، در اساسنامه خط‌مشى و سرمایه شرکت، هدف و نحوه فعالیت و وظایف هر یک از اعضای شرکت و هیئت مدیره و مجامع عمومى و بازرسان شرکت و تعداد مدیران و نحوه انتخاب و مدت مأموریت و چگونگى تعیین جانشین مدیرانى که فوت یا استعفا کرده و یا مهجور و معزول مى‌شوند معین مى‌شود و کلیه مواد آن براى اعضا لازم‌الرعایه مى‌باشد و همان‌طور که در زندگى یک شخص حقیقى سجل یا شناسنامه او باعث هویت و اعتبارش مى‌شود در شخص حقوقى نیز اساسنامه به او هویت و اعتبار مى‌دهد و حدود اختیارات و وظایف مدیران و میزان مسئولیت آن‌ها و چگونگى عملکرد آن‌ها در آن قید مى‌شود.

در چنین شرایطی متوجه می‌شویم که فدراسیون فوتبال به عنوان یک نهاد و یک سازمان در مهم‌ترین چیزی که زیربنا و نقشه راه آن را نشان می‌دهد، مشکل دارد و هنوز این فدراسیون یک اساسنامه قانونی که مورد تأیید فیفا و دولت ایران است، ندارد. این چالش وقتی پررنگ‌تر می‌شود که بدانیم که دو اساسنامه فدراسیون فوتبال که در سال‌های ۸۶ و ۹۰ اصلاحاتی روی آن صورت گرفته، یکی تأیید هیئت دولت و یکی تأیید فیفا را ندارد، به صورتی که گفته می‌شود فدراسیون در ۱۵ سال اخیر با اساسنامه‌های غیرقانونی اداره شده و انتخابات آن برگزار شده است، این یعنی مدیرانی که در چهار دوره گذشته سر کار بوده‌اند در حالی توانسته‌اند رأی اعضای مجمع فدراسیون فوتبال را بگیرند که فدراسیون با یک اساسنامه غیرمعتبر اداره شده و به نوعی حضورشان غیرقانونی بوده و در نتیجه تمام تصمیماتی که گرفته‌اند و نامه‌هایی که امضا کرده‌اند، زیر سؤال می‌رود!

 

همیشه پای دخالت دولت در میان است

اساسنامه از چه زمانی برای فوتبال ایران تبدیل به یک چالش یا یک مشکل بزرگ شد و چرا سال‌هاست فوتبال ایران درگیر مشکل اساسنامه فدراسیون است و نتوانسته این مشکل را حل کند؟ چالش اصلی فدراسیون فوتبال با فیفا بر سر اساسنامه فدراسیون فوتبال در دو دهه اخیر موضوع رابطه دولت و فوتبال است. در حالی که فیفا تأکید دارد فدراسیون فوتبال یک نهاد غیردولتی و مستقل است و اساسنامه فدراسیون‌ها در کشور‌ها هم بر این پایه نوشته شود، با این حال دولت در ایران با توجه به بودجه‌ای که برای فوتبال تخصیص می‌دهد، هیچ‌گاه نتوانسته با این مسئله کنار بیاید که خود را محق دخالت در فوتبال نداند. چنین نگاهی سبب شد که از سال ۸۵، اساسنامه فدراسیون فوتبال تبدیل به یکی از چالش‌های ایران و فدراسیون جهانی فوتبال شود، چالشی که در ۱۴ سال گذشته همچنان ادامه دارد.

دخالت دولت در فوتبال که زمینه تغییر اساسنامه فدراسیون فوتبال را فراهم کرد، به سال ۸۵ و برکناری دادکان رئیس وقت فدراسیون فوتبال با دستور یک مقام دولتی یعنی رئیس وقت سازمان تربیت بدنی برمی‌گردد. محمد علی‌آبادی که معتقد بود تیم ملی فوتبال در جام جهانی آلمان می‌تواند پرتغال را هم شکست دهد و به مرحله بعد صعود کند، پس از اینکه شاگردان برانکو با دو شکست مقابل مکزیک و پرتغال و تساوی مقابل آنگولا به کارشان در جام جهانی پایان دادند، از همان ورزشگاه لایپزیک و حتی پیش از سوت پایان مارک شیلد داور استرالیایی در بازی ایران و آنگولا، طاقت نیاورد و حکم به برکناری دادکان داد. دادکان در مصاحبه‌ای سال ۹۶ گفته بود او خبر برکناری‌اش را از بلاتر رئیس وقت فیفا شنیده است: «در بین دو نیمه دیدار ایران و آنگولا زمانی که برای پذیرایی به یک سالن رفته بودیم، بلاتر پیش من آمد و دستش را روی شانه من گذاشت و گفت شما موفق بودید، اما الان از طریق خبرگزاری فرانسه اعلام کردند که شما را برکنار کرده‌اند، اما ما از شما حمایت می‌کنیم چراکه مگر می‌شود رئیس یک فدراسیون را در طول مسابقات جام جهانی برکنار کنند؟»

برکناری رئیس فدراسیون فوتبال توسط یک مقام دولتی در شرایطی بود که فیفا بر غیردولتی بودن و عدم دخالت دولت در آن اصرار دارد. با این حال رئیس وقت سازمان تربیت بدنی پس از بازگشت به ایران هم از تصمیمش دفاع کرد و در مصاحبه‌ای که از علی‌آبادی در ۱۲ تیر ۸۵ روی خروجی سایت رسمی سازمان تربیت بدنی قرار گرفت، وی حتی به تشریح دلیل برکناری دادکان هم پرداخت: «درباره فوتبال قبل از جام جهانی مسائل کالبدشکافی شد و توصیه به تغییر کادر فنی داشتیم، آن‌هم از طریق کار علمی، اما کاری انجام نشد. من به هر حال باید قبل یا بعد از مسابقات تصمیم می‌گرفتم، در مجموع به این نتیجه رسیدم که تیم برود، انصافاًَ هم امیدوار بودیم با دست پر به میهن بازگردد، البته این اتفاق نیفتاد و ما هم باید پاسخگو باشیم برای همین ترجیح دادم فرد دیگری سکان این فدراسیون بزرگ را در اختیار بگیرد و امیدوارم نفر بعدی از همه توان فوتبال کشور استفاده کند و بهترین بهره‌وری را داشته باشد. به هر حال من رئیس ورزش کشور هستم و هر جا که از طریق کار کارشناسی به این نتیجه برسم که فردی توانایی اداره مجموعه تحت امر خود را ندارد باید تصمیم بگیرم.»

صحبت‌های صریح علی‌آبادی برای انکار دخالت دولت در فوتبال که مغایر اساسنامه فیفا بود، جایی باقی نمی‌گذاشت و حتی این توجیه که عده‌ای به دنبال لاپوشانی آن با پیش بردن پروسه استعفای دادکان برای جلوگیری از ورود فیفا و تعلیق فوتبال بودند را نیز بی‌اثر گذاشت. همان طور که پیش‌بینی می‌شد فیفا، دادکان را به رسمیت می‌شناخت و نامه‌ای که چارلز شامپان نماینده تام‌الاختیار فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) در کنفدراسیون فوتبال آسیا (AFC) برای فدراسیون فوتبال ایران پس از برکناری دادکان ارسال شده بود، این‌گونه شروع شده بود: «ریاست فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران، آقای دکتر محمد دادکان...» در این نامه که تابستان ۸۵ ارسال شد، رسماً فوتبال ایران در صورت عدم بازگشت دادکان تهدید به تعلیق شده بود: «اگر تا تاریخ هفدهم نوامبر (۲۶ آبان) شما و همکاران شما به فدراسیون فوتبال ایران بازنگردید، کنفدراسیون جهانی و کنفدراسیون آسیا تمامی فعالیت‌های فوتبال ایران را به حالت تعلیق در خواهد آورد.» در نهایت تهدید فیفا با عدم بازگشت دادکان و با مقاومت سازمان تربیت بدنی روز ۳ آذر ۸۵ عملی شد و فدراسیون جهانی فوتبال، ایران را به دلیل آنچه «دخالت دولت در امور فوتبال» خواند از تمامی فعالیت‌های بین‌المللی محروم کرد و فوتبال ایران تعلیق شد و پس از آن بود که ماجرای اصلاح اساسنامه فدراسیون فوتبال برای عدم دخالت دولت در فوتبال توسط کمیته انتقالی که برای فدراسیون فوتبال توسط فیفا انتخاب شده بود، کلید خورد.

دخالت دولت طبق اساسنامه!

در حالی سال ۸۵ فیفا خواستار اصلاح اساسنامه فدراسیون فوتبال شد که علی کفاشیان در مصاحبه‌ای که سال ۹۴ انجام داد، اساسنامه سال ۸۱ فدراسیون فوتبال را دلیل تعلیق عنوان می‌کند. غلامحسین زمان‌آبادی سخنگوی اسبق فدراسیون فوتبال هم معتقد بود برکناری دادکان در آن زمان با اساسنامه سال ۱۳۸۱ مشکلی نداشته است، اما چه بندی در اساسنامه سال ۸۱ وجود داشت که زمینه تعلیق فوتبال را فراهم کرد. یکی از ریشه‌های تعلیق فوتبال، ماده ۱۰ اساسنامه‌های جاری فدراسیون‌های ورزشی مصوب سال ۸۱ است که در آن به طور واضح به عزل و نصب دولت در انتخاب رؤسای فدراسیون‌ها اشاره شده است. طبق تبصره یک ماده ۱۰ اساسنامه فدراسیون‌های ورزشی مصوب هیئت وزیران در سال ۱۳۸۱ قبول استعفا و برکناری رئیس فدراسیون به تشخیص رئیس سازمان تربیت بدنی یا پیشنهاد مجمع و موافقت ایشان انجام می‌پذیرد، این بند اجازه برکناری رئیس فدراسیون فوتبال توسط دولت را می‌داد.

مهدی خبیری که سابقه نایب‌رئیسی فدراسیون فوتبال را در زمان دادکان دارد، با جزئیات بیشتری از مغایرت اساسنامه سال ۸۱ فدراسیون فوتبال با اساسنامه فیفا پرده برداشته است: «زمان آقای دادکان بود که نامه‌ای با امضای دبیر فدراسیون آقای دانشور یا نبی (دقیقاً یادم نیست) به فیفا ارسال شد. آقای مهرعلیزاده رئیس سازمان تربیت‌بدنی این نامه را به فدراسیون داده بود و آقای دادکان هم به من نشان دادند که من همان جا با ارسال این نامه مخالفت کردم، چون این نامه سندی بود برای محرومیت، تعلیق و تهدید فوتبال ایران! در آن نامه ذکر شده بود که ایران اساسنامه فدراسیون را تغییر داده و این تغییر شامل اضافه کردن تبصره ماده ۱۰ بود مبنی بر اینکه رئیس سازمان تربیت‌بدنی می‌تواند استعفای رئیس فدراسیون را قبول یا حتی وی را عزل کند! این یعنی دخالت دولت در فوتبال.»

خبیری معتقد بود تعلیق فوتبال ایران به‌دلیل برکناری آقای دادکان برنمی‌گردد: «بحث فیفا از چهار سال قبل شروع شده بود که بر اساس دو خطای سازمان تربیت بدنی در زمان ریاست مهرعلیزاده بود؛ اول قبول استعفای آقای صفایی فراهانی و دوم نامه‌ای که فدراسیون ایران به فدراسیون جهانی فوتبال ارسال کرد مبنی بر تغییر در اساسنامه، روح دموکراسی در اساسنامه دوم به‌هم ریخته بود، چون به‌جای مجمع یک نفر می‌توانست خلع یا استعفا قبول کند.»

 

فقط روی کاغذ اصلاح شد

در نهایت سال ۸۶ اساسنامه جدید فدراسیون فوتبال با تضمین عدم دخالت دولت در فوتبال به فیفا ارسال و در این اساسنامه از فدراسیون فوتبال به عنوان یک نهاد غیردولتی و دارای شخصیت حقوقی نام برده شد، هر چند گفته می‌شود این اساسنامه به رغم تأیید فیفا، در هیئت دولت به تصویب نرسیده است. علی کفاشیان ۲۴ فروردین بود که در تعریف ماهیت این فدراسیون در اساسنامه سال ۸۶ به فیفا دروغ گفته شده است: «اساسنامه‌ای که سال ۸۶ توسط گروه شش نفره تصویب شد را باید بخوانیم، در پیش‌گفتاری هم نوشته شده مستقل غیردولتی، خب واقعاً نبوده! ما آمدیم کلاه گذاشتیم سر فیفا و به آن‌ها دروغ گفتیم (با خنده) این دروغ بد بود.» در سال ۹۰ هم باز بند‌های دیگری از اساسنامه درباره انتخاب نواب رئیس بدون طی کردن مراحل قانونی اصلاح شد، اصلاحاتی که تأیید فیفا را هم نداشت تا فدراسیون با یک اساسنامه غیرقانونی تا امروز اداره شود. طبق اساسنامه مصوب سال ۱۳۸۶، فدراسیون فوتبال در مجمع ۴ دی ۱۳۹۰ یک تخلف بزرگ را انجام داده و بدون موافقت اعضای مطلق مجمع، اساسنامه جدید را تأیید کرده است که یک تخلف محسوب می‌شود.

فیفا دوباره وارد می‌شود

با این حال در سال‌های اخیر بار‌ها فیفا خواهان اصلاح مجدد اساسنامه فدراسیون شده، اما مسئولان فدراسیون فوتبال بی‌توجه به چنین درخواستی پنج نامه فیفا درباره اصلاح اساسنامه را بی‌پاسخ گذاشته‌اند، مسئله‌ای که سبب شد در نهایت اسفند سال گذشته، فیفا در نامه‌ای مجمع انتخاباتی ۲۵ اسفند را غیرقانونی اعلام کند و تأکید کند تا اصلاح اساسنامه، فدراسیون فوتبال ایران اجازه برگزاری انتخابات را ندارد. هر چند برخی معتقدند نامه فیفا با راپورت مسئولان وقت فدراسیون برای تعلیق فوتبال و حتی جلوگیری از برگزاری انتخابات صورت گرفته است. در این نامه یکی از ایرادات اصلی فیفا همان دخالت دولت در فوتبال و عضویت وزیر ورزش به عنوان یک مقام دولتی در مجمع فدراسیون است. در بخشی از این نامه به بند ۱۹ اساسنامه فیفا اشاره شده که در آن آمده شخص ثالث (دولت و یا وزارت ورزش و جوانان) نباید در کار‌های فدراسیون تأثیرگذار باشند. فدراسیون باید مستقل باشد و بدون دخالت کسی چه به صورت مستقیم و چه غیرمستقیم اداره شود. در حالی که در اساسنامه فدراسیون فوتبال ما این نکته وجود دارد که دولتی‌ها می‌توانند رأی بدهند و عضو مجمع باشند.

در متن نامه فیفا آمده است: «طبق اساسنامه فعلی فدراسیون فوتبال ایران، وزیر ورزش و جوانان یکی از اعضای رأی‌دهنده مجمع عمومی است، از این رو ما لازم می‌دانیم به شما بند ۱۴ ماده ۱۹ قانون فیفا را یادآوری کنیم که می‌گوید تمامی فدراسیون عضو فیفا موظف هستند که امور خود را به‌صورت مستقل و بدون دخالت و تأثیرپذیری از طرف سوم مدیریت کنند.» در این نامه همچنین به مغایرت اساسنامه فدراسیون فوتبال با ماده ۱۵ اساسنامه فیفا هم اشاره شده و خواهان اصلاح آن شده است. در ماده ۱۵ اساسنامه فیفا یک سری اصول مثل مستقل بودن ارکان قضایی فدراسیون، تقسیم قدرت و مسئولیت در ساختار فدراسیون، شفافیت مالی و چند مورد دیگر آمده است که اساسنامه فدراسیون فوتبال ایران باید آن‌ها را دارا باشد.

 

با دولتی ماندن فوتبال چالش ادامه دارد

پس از نامه فیفا در دو ماه گذشته مسئولان فدراسیون فوتبال اصلاح اساسنامه را در حالی آغاز کرده‌اند که به نظر می‌رسد مانند سال ۸۵ که برای اولین بار با فشار فیفا، اساسنامه فدراسیون اصلاح شد، این بار هم دخالت دولت در فوتبال مهم‌ترین چالش پیش روی تدوین‌کنندگان اساسنامه جدید باشد. هر چند به نظر می‌رسد این بار به این چالش پایان داده شود و شنیده می‌شود در متن اساسنامه جدید فدراسیون فوتبال از این فدراسیون به عنوان نهاد عمومی غیردولتی نام برده شده و اشاره شده این فدراسیون در چارچوب این اساسنامه با هماهنگی وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک و رعایت قوانین و مقررات ملی و بین‌المللی فعالیت می‌کند.

اضافه شدن کلمه عمومی به قبل از عنوان غیردولتی زمینه را برای نظارت وزارت ورزش فراهم می‌کند، مسئله‌ای که فیفا با آن مخالف است و می‌تواند باز هم تأیید اساسنامه را در فیفا با مشکل روبه‌رو کند و به نظر می‌رسد فوتبال ایران همچنان با چالش اساسنامه درگیر خواهد بود، مسئله‌ای که البته ریشه آن دولتی بودن فوتبال و تأمین هزینه‌های آن در کشورمان است و دولت معتقد است وقتی پول و بودجه به فدراسیون یا باشگاه‌ها می‌دهد نمی‌تواند نظارت و دخالت نکند! راه حل این مشکل خصوصی شدن فوتبال و به رسمیت شناخته شدن راه‌های درآمدزایی آن مانند حق پخش تلویزیونی و... است تا فوتبال بتواند بدون کمک بودجه دولتی به صورت یک نهاد مستقل اداره شود.

لینک پی دی اف گزارش در روزنامه جوان