سعيد احمديان/ روزنامه جوان- خبرهایی که این روزها درباره کادر فنی جدید تیم ملی فوتبال جوانان به گوش میرسد، بهتآور است. از کمیته فنی فدراسیون فوتبال خبر میرسد مربیای که چند سالی است به واسطه کارنامه ضعیف تیم ندارد و خانهنشین است، قرار است به عنوان سرمربی تیم ملی جوانان انتخاب شود. هرچند فدراسیون فوتبال به صورت رسمی در این باره واکنش نشان نداده، اما پرویز مظلومی که گفته میشود با مسئولان فدراسیون به توافق رسیده در رسانهها تأیید کرده که قرار است به عنوان سرمربی تیم ملی فوتبال جوانان فعالیتش را آغاز کند. البته این اولین بار نیست که کمیته فنی و جوانان فدراسیون فوتبال با چنین انتخابهایی همه را شگفتزده میکند. در سالهای اخیر بارها انتخابهایی توسط فدراسیون فوتبال صورت گرفته که جای دفاعی نداشته و نتایج تیمهایی که به این مربیان سپرده شده بود، به خوبی گویای نادرستی انتخابها بوده است.
خرداد سال گذشته را به یاد بیاورید، روزهایی که پس از رفتن کرانچار، فرهاد مجیدی که تنها رزومه مربیگریاش سه ماه فعالیت به عنوان سرمربی موقت استقلال بود، چطور از سوی فدراسیون فوتبال به عنوان سرمربی تیم امید انتخاب شد، آن هم به عنوان سرمربی تیمی که بیش از چهار دهه بود پشت درهای المپیک مانده بود و قرار بود مربی بیتجربهای مانند مجیدی این طلسم را که در دهههای گذشته مربیان بزرگتر و باتجربهتر از او نشکسته بودند، بشکند یا انتخاب حمید استیلی به عنوان سرمربی تیم امید بعد از کنارهگیری مجیدی هم از دیگر انتخابهای عجیب فدراسیون فوتبال بود. استیلی که در دوران مربیگریاش در سطح باشگاهی نیز ناکام بود با تصمیم فدراسیون فوتبال ابتدا به عنوان مدیر تیم امید و سپس سرمربی انتخاب شد و نتیجه کار نیز مشخص بود و تیم امید با استیلی از مرحله گروهی هم بالا نیامد!
حالا در ادامه این انتخابهای عجیب گفته میشود که قرار است هدایت تیم ملی جوانان که از اسفند گذشته با استعفای سیروس پورموسوی، سرمربی ندارد به پرویز مظلومی سپرده شود، آن هم در شرایطی که آخرین تجربه مربیگری مظلومی به چهار سال پیش برمیگردد و این مربی در سالهای اخیر خانهنشین بوده است. اگرچه نمیتوان منکر شد که مظلومی در برهههایی که در سطح باشگاهی فعالیت کرده موفق بوده، اما سیر نزولیاش در مربیگری که منجر به چهار سال خانهنشینی او شده است، مسئلهای نیست که بتوان انکارش کرد.
با توجه به چنین انتخابهایی به نظر میرسد فدراسیون فوتبال متر و معیار مشخصی برای انتخاب مربیان در ردههای پایه ندارد و این مسئله سبب میشود یک مربی جوان بدون کارنامه یا یک مربی که سالها خانهنشین بوده به عنوان سرمربی تیمهای ملی ردههای پایه انتخاب شوند. چنین روندی باعث میشود به گزینههای دمدستی که در برخی مواقع با توجه به ارتباطات اعضا انتخاب میشوند اکتفا و سبب سرمایهسوزی در فوتبال کشورمان شود.
این در شرایطی است که ردههای پایه در فوتبال دنیا اهمیتی بالاتر از رده بزرگسالان دارند و همواره فدراسیونها برای چنین ردههایی سعی در انتخاب مربیانی دارند که برنامههای توسعهای پیشبینی شده را پیش ببرند. انتخابهای درست در ردههای پایه در نهایت زمینهای را فراهم میکند که استعدادهایی که در این ردهها آموزش میبینند، رده به رده بالا بیایند و در آینده بتوانند در تیم ملی بزرگسالان پشتوانهای قوی برای فوتبال تشکیل دهند.
با این حال نگاهی به روندی که فدراسیون فوتبال در انتخاب سرمربیان ردههای پایه در پیش گرفته، گویای این است که نگاه توسعهای و آیندهنگرانه در این انتخابها دیده نمیشود و این مسئله سبب شده تیمهای ملی کشورمان در ردههای پایه در سالهای اخیر در سطح آسیا هم نتوانند جزو تیمهای سطح اول قرار بگیرند. خروجی چنین تصمیماتی در نهایت سوختن یک نسل از فوتبالیستهای کشورمان به پای انتخابهای غیرتخصصی فدراسیون فوتبال است. نسلی که با یک مربی موفق میتوانست برای موفقیت تلاش کند، اما با حضور مربیان امتحان پسداده، فرصت زیادی برای نشان دادن تواناییهایش پیدا نمیکند.