سعید احمدیان/ روزنامه جوان- حضور مربیان جوان در بیستمین دوره لیگ برتر فوتبال پررنگ است، مربیانی که هنوز در ابتدای راه هستند و خیلیها منتظرند تا عملکردشان را مقابل مربیان با تجربه و اسم و رسمدار تماشا کنند و ببینند این چهرههای جدید مربیگری چند مَرده حلاج هستند، آیا از بین آنها مربیای مانند عبدالله ویسی که سال ۹۵ استقلال خوزستان را قهرمان لیگ کرد، بیرون میآید یا هنوز برای رسیدن به قلههای مربیگری راه طولانی پیشرو دارند. در گفتگو با مجید جلالی، مربی باسابقه فوتبال کشورمان به بررسی حضور مربیان جوان در لیگ برتر پرداختیم.
آقای جلالی! لیگ بیستم شاید یکی از دورههایی باشد که باشگاههای بیشتری نسبت به فصلهای قبل به مربیان جوان اعتماد کردند، در این باره میخواهیم صحبتهایتان را شروع کنید.
حضور مربیان جوان روی نیمکت تیمهای لیگ برتری، یک فرصت است و همیشه از دل جوانگرایی استعدادهای خوبی هم بیرون میآید و کشف میشود. در همین پایان بیستمین دوره لیگ برتر خواهید دید از بین این مربیان جوان، کسانی خواهند بود که با نتایجی که در تیمهایشان خواهند گرفت، خودشان را به عنوان یک چهره مستعد به فوتبال ایران معرفی میکنند.
یکی از انتقادهایی که برخی به چهرههای جوان وارد میکنند، این است که آنها بدون اینکه دورههای مربیگری را کامل طی کنند، به نیمکت تیمهای لیگ برتری میرسند و حتی کارت نشستن روی نیمکت به عنوان سرمربی هم برایشان صادر نمیشود!
نه تنها برای این مربیان جوان، به طور کل پروسه مربیگری در کشورمان یک پروسه ناقص است. دورههای مربیگری به هیچ عنوان جوابگوی نیازهای فوتبال ایران و استعدادهای ما نیست. فرض کنید مهدی رحمتی دو هفته به کلاس مربیگری رفت و یک دوره را پشت سر گذاشت، ممکن است دیدگاههای او نسبت به مربیگری در ادبیات و آگاهیهایی که دارد متفاوت شود، اما در پایان فقط مدرک را میگیرد. این در حالی است که ما در فوتبال کشورمان در حوزه آموزش نیاز به تحولات بسیار جدی داریم.
علاوه بر این در صورتی که گفته میشود مربیان باید پله پله شروع کنند، اما شاهد هستیم برخی مربیان جوان در تجربههای اول مربیگریشان به خاطر اسم و رسمی که در دوره بازی داشتهاند، به یکباره هدایت یک تیم بزرگ را قبول میکنند.
هر چیزی برای خودش مراحلی دارد، من یادم است در کلاس مربیگری B، کارلوس آلبرتو پریرا با برزیل قهرمان جهان در سال ۹۴ شد، یکی از خبرنگاران از او پرسید شما الان بهترین و ثروتمندترین مربی جهان هستید. پریرا جواب داد ممکن است ثروتمندترین باشم، اما بهترین نیستم، چون در تیمهای پایه مربیگری نکردهام. این نشان دهنده این است که طی کردن مراحل مربیگری مهم است و به همین دلیل است که در ایران، نقصهای زیادی وجود دارد.
اشاره کردید با حضور مربیان جوان در لیگ، استعدادهایی از بین این افراد در پایان لیگ معرفی خواهند شد، اما این باعث نمیشود مربی جوانی که بدون شروع مربیگری در تیمهای کوچکتر، به یکباره به عنوان سرمربی یک تیم بزرگ انتخاب میشود، استعدادش هدر برود؟
این اشکال و ایراد کار سیستم مربیگری در کشورمان است. شما مطمئن باشید از بین چهرههای جوان، استعدادهای خوبی بیرون میآیند، اما شاید هم استعدادهایی متأسفانه تلف شوند و با توجه به اینکه روند را درست طی نکردهاند، تواناییهایی که دارند به صورت کامل مشخص نشود.
برای اینکه مربیان جوان و مستعد در یک مسیر درست کار مربیگریشان را آغاز کنند و سوخت نشوند، چه برنامهریزی در سیستم فوتبال باید انجام گیرد؟
باید یک روال منطقی در بخش آموزش فدراسیون فوتبال طی شود، البته در حال حاضر این بخش نیاز به تحولات بسیار عمیقی برای آموزش مربیان دارد. من اطمینان دارم ما مربیان بزرگ و خیلی خوبی که در آسیا در رده بهترینها قرار بگیرند، میتوانیم داشته باشیم، ولی این مربیان ساخته شوند و روی آنها سرمایهگذاری شود. همچنین بخشی از موفقیت در این مسیر در دست خود مربیان است، البته من مشکلی در این بخش نمیبینم، مربیان جوان کاملاً عاشق آموزش و یادگیری هستند، اما منابعی که در دسترس آنهاست، محدود است. ما این منابع را هم باید زیاد کرده و هم کانالهایی را ایجاد کنیم که این مربیان باتجربهتر شوند. به عنوان مثال چه اشکالی دارد مربیان جوان را به تمرینات تیمهای خارجی بفرستیم تا در کنار تیمها و مربیان بزرگی باشند و از تمریناتشان الگوبرداری کنند یا آنها را به دورههای مربیگری قویتری در خارج از کشور اعزام کنیم. این برنامهها نیاز به سرمایهگذاری دارد.
البته شاهد هستیم این کم کاری فدراسیون فوتبال را برخی مربیان جوان خودشان جبران کردهاند و با هزینه شخصی در دورههای مربیگری خارج از کشور شرکت میکنند و به تمرینات تیمهای بزرگ فوتبال دنیا میروند، درباره تأثیرات این تجربهها صحبت میکنید؟
خود من هم سال گذشته به اسپانیا رفتم و سر تمرین بارسا حضور داشتم، البته این حرکتها خودجوش است و معتقدم چنین برنامههایی باید خیلی منظم و تشکیلاتی از طریق فدراسیون فوتبال انجام شود. کسب علم و دانش روز مربیگری روشها و کانالهای مختلفی دارد و خیلی مهم است شما علاوه بر آموختن علم، تجربه هم به دست بیاورید. یک راه کسب تجربه این است که شما بروید ۲۰، ۳۰ سال جاهای مختلف مربیگری کنید و تجربهتان بالا برود. راه دیگر این است که شما بروید کنار دست مربیان باتجربه کار کنید. رفتن به کلاسهای مربیگری که اساتید آن مربیان مشهور و بزرگ هستند، کنار مربیان بزرگ قرار گرفتن، تماشای تمرینات و آگاهی پیدا کردن مواردی است که هم به کسب علم و هم تجربه به مربیان جوان کمک میکند.
برخی مربیان وقتی در چند دوره شرکت میکنند، احساس مینمایند دیگر نباید دنبال دانش افزایی بروند و احتیاجی به کسب دانش روز مربیگری ندارند، چه توصیهای در این باره به مربیان جوان دارید؟
فقط میتوانم به این مربیان جوان بگویم تا زمانی که یادگیری ادامه داشته باشد، یاد دادن هم ادامه دارد. زمانی که یادگیری متوقف شود، یاد دادن هم متوقف میشود.
به نقش مدیریت در ضعف برگزاری دورههای مربیگری و آموزشی اشاره کردید و اینکه مدیران توجهی به ایجاد فرصت برای دانشافزایی مربیان ندارند، این ضعف به چه برمیگردد؟
اولین عامل که چنین فضایی را به وجود آورده این است که مدیریتهای فوتبال تخصصی نیست، دوم اینکه مدیران هیچ نگاهی به آینده و پشتوانهسازی ندارند و فقط امروز، همان ماه یا همان سال را میبینند، سوم اینکه دلسوز هم نیستند، اگر مدیری دلسوز باشد قطعاً به دنبال پیدا کردن راههای پیشرفت در مجموعه مدیریتیاش میرود. اصلیترین دلیل همان نداشتن مدیریت تخصصی در فوتبال است.
با توجه به تجربیات بینالمللیتان، فدراسیونهای فوتبال در کشورهای مطرح برای تربیت مربی و رشد مربیان جوان چه برنامههای ویژه و خاصی دارند؟
بسیاری از کشورها آکادمیهای تربیت مربی دارند، مثل آکادمی کلروفونتن در فرانسه یا آکادمیهای تربیت مربی در کرواسی، پرتغال و برزیل که به صورت خصوصی اداره میشوند. در خیلی از کشورها، وظیفه آموزش بر عهده فدراسیونهاست و آنها سرمایهگذاری بسیاری در این کار میکنند. مثل ژاپنیها که این کار را انجام میدهند و فدراسیون فوتبال این کشور در این رابطه برنامههای ویژهای در نظر گرفته و سرمایه زیادی برای این بخش لحاظ کرده است.
متأسفانه علاوه بر فدراسیون فوتبال، در باشگاهها هم برنامهای برای آموزش به مربیان جوان دیده نمیشود.
در ۴۰ سالی که در فوتبال هستم برنامه جامعی برای پرورش در بخشهای مختلف از جمله مربی نداشتهایم. وقتی شما کسی را پرورش ندهید و تولیدی نداشته باشید، خروجی هم ندارید.
این عدم برنامهریزی سبب میشود تا دلخوش باشیم به تک جرقههایی که در فضای مربیگری هر چند سال یک بار رو میشوند.
قطعاً، این هم نتیجه تلاش و زحمات این مربیان است که باعث میشود به جایگاه بالایی در مربیگری برسند.
این در شرایطی است که سرمایهگذاری در آموزش مربیان جوان میتواند جلوی خیلی از هزینههای هنگفتی را که برای آوردن مربی خارجی میشود، بگیرد.
همین طور است، سالهای سال است که در جلسات مختلف و در نامهای که به رئیسجمهور بیش از یک دهه پیش نوشتم اشاره کردهام اگر در تربیت مربی در کشور سرمایهگذاری شود، میتوانیم از بسیاری از خسارتهایی که به واسطه مربیان خارجی به وجود میآید، جلوگیری کنیم، اما به چنین مسئلهای توجهی نمیشود.