روزنامه نگار ورزشی 01:47 - 1398/03/12
علیه مدیران، مربیان و بازیکنان متخلف اعلام جرم کنید

فوتبال چشم‌هایشان را گرفت!

ضرورت ورود قوه قضائیه به ماجرای اتفاقات تلخ فوتبال و برخورد با مدیران متخلف که منجر به از دست رفتن بینایی چند هوادار شده است، امروز بیشتر از همیشه احساس می‌شود.

سعید احمدیان/ روزنامه جوان- چشم‌هایشان دیگر نمی‌بیند، از سرباز احمدی گرفته تا اسماعیل و امروز هم فرشید و آن نوجوان قربانی فوتبال‌هستند. ورزشی که چشم‌هایشان را گرفت و حالا باید جای زمین سبز چمن، سیاهی ببینند. سیاهی پلشتی‌هایی که بینایی‌شان را گرفت تا آن‌ها روی زشت فوتبال را ببینند. رویی که مدیران، بازیکنان و مربیانش به خاطر میلیارد‌ها پولی که از بیت‌المال سالانه به جیب‌شان می‌رود، سکو‌ها را با حرف‌های واهی‌شان تحریک می‌کنند تا هوادار به جان هوادار بیفتد و آن‌ها بنشینند و ببینند و به شمردن صفر‌های قراردادی فکر کنند که قرار است از بیت‌المال حساب بانکی‌شان را پر کند. این حکایت زشت فوتبالی است که کارش این سال‌ها شده چشم گرفتن، نه زهرچشم از متهمان فساد و حیف و میل‌کنندگان بیت‌المال، بلکه گرفتن چشم از هواداری که گویا مجلس گرمکن آن‌ها شده است!


به تمام فوتبال ایران می‌ارزد؟
تکرار و تکرار و تکرار سیاهه‌ای از رذالت‌های فوتبالی که گوش مدیری، مربی‌ای، بازیکنی بدهکار تکرار شدن آن نیست. انگار خیالشان هم نیست که چشمی کور شود و دندی نرم شود که اگر حساسیتی بود همان اولین بار که چشم‌های سرباز احمدی قربانی فوتبال شد راه تکرار آن را می‌بستند، اما نبستند تا ۱۲ سال بعد از آن روز تلخ در ورزشگاه نقش‌جهان، همچنان این فوتبال چشم بگیرد.
سال ۸۶ و دیدار پایانی نیم‌فصل لیگ هفتم، جایی که پرسپولیس و سپاهان در اصفهان روبه‌روی هم ایستادند. ایستادنی که روی سکو‌ها هم شکل گرفت تا ورزشگاه میدان نقش‌جهان، میدان جنگ و نارنجکی شود که پرتاب شد و چشم‌های احمدی، سرباز وظیفه‌ای را که برای تأمین امنیت به ورزشگاه رفته بود، بگیرد. روزنامه جهان فوتبال فردای آن روز تیتر زد: «فوتبال چشم‌هایش را گرفت؛ آیا تمام لیگ فوتبال ایران به از دست دادن این دو چشم و اشک‌های مادر می‌ارزید؟» گویا می‌ارزید که فکری به حال چشم‌هایی که بعد‌ها در خطر بودند، نکردند تا سال به سال که گذشت تکرار شود و فوتبال همچنان چشم بگیرد و کک مدیر، مربی و بازیکن این فوتبال هم نگزد و به جای چسبیدن به چشم‌هایی که دیگر نمی‌بینند، قرارداد‌های میلیاردی‌شان را سفت بچسبند!
همین بود که پارسال هم در خرمشهر، فوتبال باز هم چشم گرفت. این‌بار چشم اسماعیل بهداروند، هواداری که آمده بود تا فینال جام حذفی بین استقلال و خونه به خونه را ببیند. او با دو چشم بینا آمده بود، اما یک چشمش را هوادارانی گرفتند که سنگ‌پرانی‌هایشان در سکوت متولیان فوتبال همچنان به دنبال چشم گرفتن بود.


کسب و کارشان چشم گرفتن است!
چشم سرباز احمدی و اسماعیل کافی نبود تا مدیر، مربی و بازیکن این فوتبال کمی حواسشان از مکیدن میلیارد میلیارد از بیت‌المال پرت شود، همین بود که باز هم فوتبال چشم گرفت. این‌بار چهارشنبه شب گذشته هنگامی که پرسپولیسی‌ها سرخوش از رسیدن به فینال جام حذفی رختکن را روی سرشان گذاشته بودند و سپاهانی‌ها نای بلند شدن از روی چمن استادیوم نقش‌جهان را نداشتند، روی سکوها، اما جنگ بود و هوادارانی که به جان هم افتاده بودند و بارش سنگ‌هایی که بار دیگر چشم گرفت. این‌بار چشم‌های یک کودک و یک هواداری که از کار و زندگی‌اش از آمستردام زده بود و آمده بود اصفهان تا نیمه‌نهایی جام حذفی را ببیند.
بخشی از شرح اتفاقی که بر فرشید آقابالازاده گذشت را از گفت‌وگویش با خبرگزاری فارس بخوانید تا بی‌رحمی روی زشت فوتبال دستتان بیاید: «تونل اصلی برای خروج هواداران سپاهانی بود و تونل سمت راست برای هواداران پرسپولیس در نظر گرفته شده بود و مشخص بود که هر کسی که از تونل‌های سمت راست می‌آید، هوادار پرسپولیس است. این مسئله باعث می‌شد هر کسی را که از تونل سمت راست می‌آمد کتک بزنند. نزدیک به ۲۰ نفر ما را دوره کردند و به بدترین شکل ما را کتک زدند. در این شرایط من سرم را گرفته بودم تا ضربه‌ای به سر من نخورد، اما یک فرد از خدا بی‌خبر با سنگ به چشم من کوبید و دیگر نفهمیدم چه شد. الان پزشکان به من گفته‌اند که امکان بینایی چشم من فقط ۵ درصد است.»
حالا در فوتبالی که مدیر، مربی و بازیکنش، چشم از دست رفته هوادار را نمی‌بیند و همچنان به دنبال تحریک سکو‌ها با داستان سازی‌شان هستند، شاید ورود قوه قضائیه ضروری باشد تا با گوش گرفتن از مدیر، مربی و بازیکن تحریک‌کننده دیگر این فوتبال چشم نگیرد.