سعيد احمديان/ روزنامه جوان- پنج ماه از روزی که محمود فکری پس از امضای قراردادش با استقلال، همان لبخندهای همیشگیاش را تحویل دوربین عکاسان داد، میگذرد، اما امروز نه از آن خندهها خبری است و نه از فرش قرمزی که آبیها برای نشستن او روی نیمکت پهن کرده بودند، آن هم برای مربی که آن روز خیلیها میگفتند برای شکستن طلسم قهرمانی هشت ساله به تیم سابقش برگشته است. اما امروز و در پایان هفته پانزدهم و به نیمه رسیدن لیگ بیستم، استقلال آنقدر فراز و نشیب داشته که با ادامه این روند یکسال دیگر شاید به حسرت آبیپوشان اضافه شود و فصل دیگر روز از نو و روزی از نو. نتایجی که سبب شده فکری که با رؤیاهای زیادی به تیم سابقش برگشته، به در خروجی باشگاه نزدیکتر از همیشه باشد و خیلی زودتر از آنچه فکرش را میکرد، چمدانهایش را ببندد و سفره هفتسین نوروز را به جای کنار شاگردانش در جمع خانوادهاش پهن کند!
فکری استقلال، فکری نساجی نشد
نتایج خوب محمود فکری در هفتههای پایانی فصل گذشته در نساجی آنقدر چشمگیر بود که مدیران استقلال که دیگر نه حوصله اعتماد دوباره به فرهاد مجیدی و تکرار جداییهای ناگهانیاش را داشتند و نه میخواستند بار دیگر حاشیههای امیر قلعهنویی را تحمل کنند، روی انتخاب سرمربی استقلالی تیم قائمشهری که آن هفتهها با نتایجش توی بورس بود به توافق برسند تا فکری بدون لحظهای تردید از قائمشهر به تهران اسبابکشی کند و در لیگ بیستم نفر اول نیمکت آبیپوشان باشد.
حالا با گذشت ۱۵ هفته، محمود فکری، اما مربیای نشان نداده که میتواند پس از سالها، دوباره استقلال را به جام قهرمانی برساند و کارنامه او نقطه مقابل نتایجی است که در قائمشهر گرفته بود. آبیها هرچند در طول نیمفصل صدرنشینی را هم تجربه کردند، اما آنقدر بالا و پایین داشتند و فرصتسوزی کردند که در پایان نیمفصل با هفت برد، پنج مساوی و سه باخت تیم سوم جدول هستند و با پرسپولیس صدرنشین چهار امتیاز فاصله دارند، فاصلهای که با توجه به اینکه نیمی از بازیهای لیگ هنوز باقی مانده زیاد نیست و قابل جبران است، اما استقلال فکری آنقدر نمایشهای بههم ریخته و بدون برنامه در نیمفصل اول داشته که کمتر کسی امیدوار است در نیمه دوم لیگ، آبیها بتوانند در حد مدعی قهرمانی ظاهر شوند و سایر مدعیان را به دردسر بیندازند.
گزینه مطمئن نبود تا فکری فعلاً بماند
باخت ۲ بر صفر به سپاهان در هفته پانزدهم با یک نمایش ضعیف و سردرگم که خیلیها را از آبیپوشان ناامید کرد، میتوانست آخرین روزی باشد که فکری روی نیمکت استقلال مینشیند. باختی که باعث شد او بیشتر از قبل در معرض برکناری باشد، تصمیمی که کمتر کسی میتوانست از آن انتقاد کند، به خصوص که فکری با یک کادر فنی اسم و رسمدار که از مظلومی و مرفاوی باتجربه تا برهانی و عمرانزاده بیتجربه حضور داشتند، ناامیدکننده نشان داده بود.
با وجود تصمیم هیئت مدیره برای برکناری محمود فکری، اما این تصمیم در نهایت با مخالفت وزارت ورزش که تغییر نیمکت استقلال را در زمان فعلی به صلاح نمیدانست، منتفی شد. اگرچه به نظر میرسد مدیران استقلال گزینه مطمئنی هم برای بعد از فکری نداشتند و همان اسامی تکراری مانند امیر قلعهنویی، فرهاد مجیدی، رسول خطیبی و گزینههای دیگری که پیش از شروع فصل هم در لیست گزینههای این تیم دیده میشد، دوباره مطرح شد که البته به نتیجهای هم نرسید و به فکری چند بازی دیگر فرصت داده شد تا در شروع نیمفصل دوم به وضعیت تیم سروسامانی دهد و استقلال در ادامه لیگ پوست بیندازد.
نه مدیران حامیاش هستند، نه بازیکنان!
با وجود فرصت چند هفتهای به فکری که گفته میشود دو بازی دیگر است، اما سرمربی استقلال وضعیت شکنندهای هم در جمع مدیران و هم در بین بازیکنان دارد. وضعیتی که اگر بهبودپیدا نکند، میتواند کار فکری را روی نیمکت آبیپوشان در نیمفصل دوم سختتر از همیشه کند.
هیئت مدیره و مدیرعامل استقلال با وجود حمایتهای ظاهریشان، از نتایج استقلال ناراضی هستند و همانطور که اشاره شد در صورت داشتن یک گزینه مطمئن، فکری را در پایان نیمفصل کنار میگذاشتند. فکری هم در جلسهای که در حاشیه تمرین روز یکشنبه با بازیکنان درباره مشکلات مالی و بدقولی باشگاه در پرداختیها داشت، اختلافش را با هیئت مدیره استقلال آشکار کرد تا مشخص شود سرمربی و هیئت مدیره روزهای پرتنشی را میگذرانند: «من بارها با مسئولان باشگاه در مورد مطالبات شما صحبت کردهام و آنها گفتهاند تلاش میکنند مشکلات حل شود، اما نمیدانم چه اتفاقاتی رخ داده که الان باشگاه دچار این مشکلات شده و پول شما پرداخت نمیشود، شاید مشکل من هستم. اگر مشکل من هستم، میروم تا شما پولتان را بگیرید.»
علاوه بر این فکری در بین بازیکنان هم آن مقبولیت ابتدای فصل را ندارد و برخی بازیکنان نامدار استقلال ابایی از این ندارند که این اختلاف را علنی کنند، مانند وریا غفوری که اعترض شدید او پس از تعویض در بازی با نساجی در هفته چهاردهم لیگ، در صورت نشستن یک سرمربی مقتدر روی نیمکت برایش گران تمام میشد، اما او بدون هیچ توبیخی به تمرین بازگشت تا سرمربی استقلال نشان دهد که علاوه بر حرف نشنوی بازیکنان، اقتداری را که یک مربی لازم دارد، ندارد. این مسئله به وضوح در رفت و برگشتهای فرشید باقری به تمرینات در طول نیمفصل نمایان بود.