سعید احمدیان/ روزنامه جوان- برخی از مدیران گویا به شرایط حساسی که ورزش در آستانه المپیک پیشرو دارد واقف نیستند، شرایطی که همه بخشهای مدیریتی از وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک تا فدراسیونها و البته دولت باید تمام توانشان را پشت کاروان المپیک کشورمان بگذارند تا در فاصله کمتر از یک ماه که تا شروع بازیهای توکیو باقی مانده، تیمها و ورزشکارانی که به المپیک اعزام میشوند، دچار کمبود یا حواشی مختلف نشوند و بتوانند در توکیو بهترین عملکرد را که حاصل تلاشهای چندین سالهشان است به نمایش بگذارند و ایران را صاحب بزرگترین افتخارات ورزشی در میدان بزرگی مانند المپیک بکنند.
با وجود شرایط حساس ورزش، اما مدیرانی هم هستند که بدون توجه به این وضعیت که باید آرامش بر فضای تیمهای اعزامی به توکیو حاکم باشد با تصمیمات و حکمهایی که امضا میکنند، بخشی از المپیکیها را وارد حاشیه میکنند، مسئلهای که سبب میشود انرژی که یک ورزشکار یا یک مربی باید برای آمادگی کامل در المپیک بگذارد، صرف چالشهایی شود که در نهایت دود آن به چشم ورزش میرود.
ماجرای انتصابی که در فدراسیون کاراته رخ داد و با حکم سیدحسن طباطبایی، رئیس فدراسیون محسن آشوری دبیر سابق به عنوان سرپرست پست نایبرئیسی منصوب شد، آتش اختلافات را در اردوی کاراته مردان شعله ور کرده، آن هم رشته ای که حساب زیادی روی مدال آن باز شده است، به طوری که شهرام هروی، سرمربی تیم ملی کاراته که موفقیتهای این رشته رزمی با او کلید خورده است در اعتراض به بازگشت کسی که با او مشکل دارد، اردوی تیم ملی را ترک کرد تا کاراته وارد حواشی شود که نه از بیرون، بلکه از سوی خودیها شروع شد.
اگرچه سرانجام با پادرمیانی کمیته ملی المپیک، آشوری استعفا داد و هروی به تمرینات تیم ملی کاراته برگشت، اما موضوعی که در این زمینه مغفول مانده است، موقعیتنشناسی و تصمیمات نسنجیدهای است که در مدیریت ورزش گرفته میشود و یک تیم را که قرار است کمتر از یک ماه دیگر در مهمترین رقابت ورزشی تاریخش، ورزشکارانش روی تاتامی بروند را به سمت مشکلات و اختلافاتی هول میدهد که میتواند در نتیجهگیری در توکیو تأثیرگذار باشد و تمام زحمتها و تلاشهای چند ساله ورزشکاران را بر باد بدهد، آن هم با تصمیمی که با توجه به سابقهای که درباره روابط آشوری و هروی وجود داشت هیچ ضرورتی نداشت.
با این حال وقتی مدیران به جای سنجیدن منافع ورزش وارد بازیهای خارج از منافع ورزش شوند، حتی در حساسترین شرایط هم تصمیماتی از جنس حکمی که رئیس فدراسیون کاراته برای دبیر سابق امضا کرد گرفته میشود، بدون اینکه در نظر بگیرند چنین تصمیمی چه چالش بزرگی را میتواند برای یکی از پرامیدترین رشتههای المپیکی به وجود بیاورد.
چنین تصمیمهایی مانند حکمی که طباطبایی برای آشوری امضا کرد، علاوه بر به حاشیه بردن اردوی یک رشته موفق و پرامید در آستانه المپیک، به بحران اعتماد بین تیم مدیریتی و تیم فنی کاراته هم دامن میزند و سبب میشود سرمربی تیم آن پشتگرمی را که مدیر فدراسیون باید برای آن به وجود بیاورد احساس نکند و این مسئله قطعاً در جریان تمرینات و آمادهسازی تیم میتواند تمرکز لازم را از یک سرمربی بگیرد و احتمال موفقیت تیم را کاهش دهد.
اگرچه تصمیمهای مدیریتی و اینکه چه کسی در چه پستی قرار بگیرد از وظایف رئیس فدراسیون است، اما با وجود چنین اختیاری، رؤسای فدراسیونها و سایر بخشهایی که در ورزش نقش مهم و تأثیرگذاری دارند، نه تنها در موقعیت حساسی مانند الان که کاروان ایران چند هفته دیگر باید راهی توکیو شود، بلکه در همه شرایط باید با موقعیتسنجی، تصمیماتی را بگیرند که در راستای پیشرفت و توسعه ورزش باشد. تصمیماتی که اتحاد همه زیرمجموعههای آن بخش را به دنبال دارد و این در شرایطی است که تصمیماتی که منافع غیرورزشی در آن لحاظ شده باشد، تنها به اختلافات دامن میزند و ورزش را به بیراهه میبرد.