سعید احمدیان/ روزنامه جوان- آریاکه آرنای توکیو، پایان رؤیای والیبال در المپیک بود، رؤیای سکو و مدال که با عملکردی پرفراز و نشیب بر باد رفت و چهره سعید معروف پس از امتیاز ۱۵ ژاپنیها در ست پنجم، کاملاً گویای یک حسرت بزرگ بود. شاید این میتوانست بدترین پایان برای نسلی از والیبال باشد که در توکیو به دنبال یک پایان خوب بود. نسلی که در یک دهه گذشته با نمایش خیرهکنندهشان تبدیل به سلبریتیهای ورزش شده بودند که گاهی حتی محبوبیتشان به اسمهای مشهور فوتبال هم تنه میزد. توکیو، اما به نسل طلایی روی خوش نشان نداد و حالا پس از حذف زودهنگام شاگردان آلکنو از المپیک، شمارش معکوس برای خانهتکانی بزرگ در والیبال آغاز شده است.
سنگ بزرگ رفتن روی سکو
والیبال با رؤیای بزرگی به توکیو رفت، رؤیایی که اگرچه آلکنوی روس هیچ قولی برای آن نداد، اما یک جمله پررنگ روی وایتبرد اتاق محمدرضا داورزنی، رئیس دوباره برگشته والیبال خیلی وقتها توجه مهمانان رئیس فدراسیون را جلب میکرد: «رفتن روی سکوی المپیک توکیو». هدفگذاری که از سالها پیش داورزنی آن را جزو برنامههای اصلیاش در فدراسیون قرار داده بود و توکیو میدان رسیدن به این هدف بود، یک هدف بزرگ و بلندپروازانه که کمتر کسی میتوانست روی آن شرط ببندد. رئیس فدراسیون والیبال، اما یک حساب ویژه روی مدال والیبال در توکیو باز کرده بود و حتی وقتی که آلکنوی روس به ایران آمد و جای کولاکوویچ را گرفت، رئیس والیبال از طرف او مدعی شد که قول رفتن روی سکو را داده است: «به آلکنو گفتیم که خواستهمان حضور در جمع چهار تیم است»، اما او گفت که «برای کسب سکو میآیم. قبول دارم که هیچ مربی قول نمیدهد، اما من برای سکو میآیم و تلاشم را میکنم که این اتفاق رخ دهد.»
آلکنو البته این نقل قول را تکذیب کرد، آن هم با یک واکنش تند تا وعدههای فدراسیون والیبال روی هوا برود: «من همیشه فکر میکردم و همچنان فکر میکنم مربیای که قبل از مسابقه و چه در شروع مسابقات میگوید که من تیم را روی سکو میبرم و قهرمان میکنم، یک شارلاتان است!»
آلکنو تکذیب کرد، اما آنقدر مدیران بلندپرواز فدراسیون والیبال در این سالهای منتهی به توکیو از رفتن روی سکو و نتایج بهتراز المپیک ریو گفته بودند که این مسئله تبدیل به یکی از اهرمهای فشار روی والیبال شد تا این رشته زیر چنین فشار سنگینی راهی توکیو شود.
بازگشت به گذشته
رؤیای رفتن روی سکوی المپیک در توکیو در شرایطی بود که پنج سال قبل از آن در ریو، والیبال با لوزانو توانسته بود به جمع هشت تیم برتر صعود کند و دستآخر با ناکامی برای حضور در جمع چهار تیم، روی پله پنجم قرار گرفت. نتیجهای که در تجربه اولین حضور میتوانست درخشان باشد، با دو برد مقابل مصر و کوبا و سه باخت به لهستان، روسیه و آرژانتین به جمع هشت تیم صعود کردیم، اما آنجا با باخت به ایتالیا پشت در نیمهنهایی متوقف شدیم. نتیجهای که در توکیو، والیبال به دنبال بهتر از آن بود، اما همه آن رؤیاهای رفتن روی سکو خیلی زود به پایان رسید. با شروع درخشان مقابل لهستان و جبران شکست ریو انتظارات از والیبال بالا رفت، اما باخت به کانادا و ژاپن و برد مقابل ونزوئلا نتیجهای نبود که والیبال حتی از گروهش هم صعود کند.
والیبال نه تنها در توکیو نسبت به ریو بالاتر نرفت، بلکه حتی آلکنو و شاگردانش نتوانستند همان نتیجه المپیک قبلی را هم ثبت کنند و در همان مرحله گروهی حذف شدند و برخلاف چهار سال قبل حتی به جمع هشت تیم برتر هم صعود نکردند، چه برسد که برای سکو و مدال بجنگند.
حذف زودهنگام از المپیک زنگ خطر را بیشتر از قبل به صدا درآورده است. اگر تا چند سال پیش با توجه به رشد موشکی والیبال در آسیا بیرقیب بودیم و به دنبال کسب سکوی جهانی، اما نتایج لیگ ملتها و المپیک و دو باخت متوالی به ژاپن نشان داد که والیبال گویا در حال بازگشت به عقب است، به روزهایی که حتی گرفتن یک دست از ژاپن هم آروزیمان بود، به خصوص که حتی در لیگ ملتها نیز برابر استرالیا که در بین آسیاییهاست، بازنده شدیم.
بیگانه باثبات
کارنامه والیبال در توکیو همان ادامه روند این رشته در یک دهه گذشته بود، تیمی که کمتر توانسته ثبات پیدا کند و همواره بالا و پایین زیادی داشته است. نتایجی پرفراز و نشیب و سینوسی که حتی شاید سبب شود کمتر بنگاه شرطبندی روی والیبال ایران شرط ببندد!
والیبال در المپیک ۲۰۲۰ همان تیم همیشگی بود، تیمی که ایگور کولاکوویچ سرمربی سابق آن بهترین توصیف را دربارهاش داشت و گفته بود: «ایران تیمی است که میتواند بر همه تیمها پیروز شود، اما از همه تیمها هم ببازد.» همان چیزی که در توکیو دیدیم، والیبال یک روز در یک نمایش درخشان، لهستان قهرمان جهان را شکست میدهد، اما روز بعد به کانادا میبازد یا مانند دیدار روز آخر در مصاف با ژاپن شکست میخورد!
همین روند را در لیگ ملتهای ۲۰۲۱ هم شاهد بودیم، جایی که تیمهایی مانند امریکا را شکست دادیم، اما به تیمی مانند استرالیا باختیم.
چنین فراز و نشیبی که با آمدن هر مربیای در والیبال ایران نمایان بوده، یکی از بزرگترین ضعفهایی است که به نظر میرسد باید برای آن چارهای اندیشیده شود. نکتهای که داورزنی هم پس از حذف والیبال به آن اشاره کرده است: «واقعاً شرایطی که ما در کشور و در مسابقات داریم، شرایطی است که باید به یک ثبات مناسب برسیم، چون برخی بیثباتیها ما را دچار مشکل میکند.»
پاکسازی از مافیا
البته والیبال مشکلات و حواشی بزرگتر از نداشتن ثبات دارد، مانند مافیایی که سالهاست گفته میشود در این رشته رخنه کرده و همواره نقش مهمی در انتخاب بازیکنان و باندبازی در ترکیب تیم ملی والیبال داشته و باید برای بازگشت دوباره این رشته به روزهای خوب گذشته که تیمهای مطرح جهان هم از والیبالیستهای ایران به نیکی یاد میکردند در خارج از زمین والیبال هم دست به یک پاکسازی زد.
دو نمونه پررنگ این حواشی هم پیش از دو المپیک رخ داد، در المپیک ریو بر سر ماجرای خط خوردن جواد معنوینژاد و قرار گرفتن اسم حمزه زرینی در لیست لوزانو و پیش از رفتن تیم والیبال به توکیو بر سر ماجرای دعوت و خط زدن فرهاد قائمی. حواشی که باعث شد ملیپوش سابق والیبال آلکنو را «عروسک خیمه شببازی» بخواند که در انتخاب بازیکنان بیاختیار است و مافیا برای او تصمیم میگیرد!
امیدوار به پر کردن جای نسل طلایی
والیبال علاوه بر جمع کردن چنین حواشی و حرف و حدیثهایی که در سالهای گذشته کم هم نبوده با حذف از المپیک با یک تغییر نسل روبهرو میشود و بازیکنان بزرگی مانند سعید معروف و چند چهره آشنای دیگر نسل طلایی، با تیم ملی خداحافظی خواهند کرد تا تیم یک پوستاندازی گسترده را شاهد باشد که البته با توجه به داشتن پشتوانههایی که سال ۲۰۱۸، والیبال را قهرمان جوانان جهان کردهاند، نگرانیمان کمتر میشود. اعتماد به چهرههای جوانی مانند میثم صالحی، آرمان صالحی و صابر کاظمی در المپیک خیلیها را امیدوار کرده است، آن هم به تیمی که به نظر میرسد پس از این با یک مربی داخلی میخواهد ادامه بدهد و برای جبران نتایج توکیو تلاش کند. هدفی سخت که خیلیها در انتظار رسیدن به آن هستند.