سعید احمدیان/ روزنامه جوان- داستان بحران مدیریتی دو باشگاه دولتی استقلال و پرسپولیس انگار تمامی ندارد، یک بحران تکراری که بهخصوص در یک دهه اخیر تبدیل به یکی از چالشهای همیشگی سرخابیها شده تا این دو باشگاه رکورددار تغییرات و جابهجایی مدیران در بین باشگاههای ایران باشند. چالشی که امروز بار دیگر هم دامن سرخابیها را در آستانه شروع فصل جدید گرفته است، به طوری که نه استقلال و نه پرسپولیس، امروز مدیرعامل ندارند و با استعفای احمد مددی و جعفر سمیعی، صندلی مدیرعاملی این دو تیم خالی مانده است. البته چنین آمدن و رفتنهایی یک داستان تکراری برای هواداران سرخابیها در یک دهه گذشته بوده، به طوری که هم استقلال و هم پرسپولیس در بخش مدیریتی با ثبات بیگانه بودهاند و متزلزلترین صندلیهای مدیریتی نیز مربوط به آنها بوده است.
به این آمار دقت کند؛ استقلال از سال ۱۳۹۰ تا امروز که ۱۰ سال میگذرد، ۹ مدیرعامل و سرپرست باشگاه داشته است، یعنی عمر مدیریتی افرادی که روی صندلی مدیرعاملی استقلال نشستهاند، تنها چیزی بیشتر از یکسال است، اگرچه مددی آخرین مدیرعامل استقلال، حضورش در استقلال به ۱۰ ماه هم نرسید. در پرسپولیس این آمار بدتر است و آنها در ۱۰ سال گذشته ۱۳ مدیرعامل و سرپرست باشگاه داشتهاند، یعنی هر یک از این مدیران تنها ۹ ماه در این باشگاه مدیریت کردهاند! عمر مدیریتی سمیعی آخرین مدیرعامل پرسپولیس هم به یک سال نرسید.
با چنین درصد بالایی از تغییرات در دو تیم دولتی استقلال و پرسپولیس طبیعی است که رسیدن به موفقیت تنها یک مأموریت غیرممکن باشد، مأموریتی که البته پرسپولیسیها به خوبی از عهده آن برآمدهاند و سعی کردهاند رفت و آمدهای مدیریتی کمترین تأثیر را در نتایجشان داشته باشد. اتفاقی که برای استقلال رخ نداده و این تیم بهرغم اینکه کمتر از پرسپولیس دچار تغییر مدیریتی شده، اما این تغییرات مکرر سبب شده نیمکت آبیها هم شاهد رفت و آمدهای زیادی باشد و آنها سالهاست که از جام گرفتن و کسب قهرمانی فاصله گرفتهاند.
در حالی حمید سجادی، وزیر جدید ورزش در جلسات فشرده و شبانه به دنبال معرفی مدیران جدید برای استقلال و پرسپولیس است که باید سرنوشت مدیریت دو باشگاه در ۱۰ سال گذشته یک درس عبرت برای او جهت معرفی تیم مدیریتی تازه سرخابیها باشد، به خصوص که ریشه بزرگترین مشکلاتی را که در سالهای اخیر استقلال و پرسپولیس گرفتار آن شدهاند باید در تغییرات زیاد مدیرانشان جستوجو کرد. مسئلهای که سبب شده مشکلات مالی و بدهیهای کلان از مدیر قبلی به مدیر بعدی برسد و همینطور سال به سال روی هم تلنبار شود تا سرخابیها علاوه بر لیست بلندبالای بدهیها که ترکش گشادهدستیهای مدیران مختلف این دو تیم در بستن قراردادها بوده با شکایتهای متعدد خارجی هم روبهرو شوند و یکی از مهمانان دائمی کمیته انضباطی فیفا باشند.
البته تغییر مکرر مدیران دو تیم هم به عدم رعایت شایستهسالاری و حاکم بودن روابط گروهی و جناحی در انتخابها بر پایه منافع شخصی تصمیمگیرندگان برمیگردد. نه در دوران مسعود سلطانیفر و نه پیش از او در روزهای حضور محمود گودرزی در وزارت ورزش، خبری از شایستهسالاری نبود و انتخاب افراد برای عضویت در هیئت مدیره و همچنین مدیرعاملی استقلال و پرسپولیس بر پایه روابط شکل میگرفت و ضوابط؛ اینکه مدیر مربوطه آیا توانایی و شایستگی اداره دو تیم دولتی پایتخت را دارد در معیارهای انتخابکنندگان محلی از اعراب هم نداشت!
همین بیتوجهی به فاکتورهای اصلی مدیریتی و اصل قرار دادن رابطههای سیاسی و شخصی، زمینه را برای نشستن افرادی روی صندلی مدیریت استقلال و پرسپولیس فراهم کرد که در بین آنها از دندانپزشک تا حتی مفسدان اقتصادی هم دیده میشد. با چنین رویکردی که روابط حرف اول را در انتخاب میزد، تغییر مکرر مدیران استقلال و پرسپولیس و استعفای مدیر تازهوارد در حالی که هنوز جوهر امضای وزیر خشک نشده بود، نمیتواند اتفاق عجیبی باشد.
حال در روزهایی که وزیر جدید ورزش به دنبال معرفی مدیران جدید برای استقلال و پرسپولیس است برای جلوگیری از تکرار مکرر مدیران دو تیم باید وزارت ورزش در انتخاب مدیران، اصل را بر شایستهسالاری و تخصص مدیر مربوطه قرار دهد. مسئلهای که اگرچه متولیان ورزش همواره در انتخابهایشان شعارش را دادهاند، اما در عمل چنین چیزی مشاهده نشده است. تنها بررسی اوضاع مدیریت استقلال و پرسپولیس در یک دهه گذشته به خوبی بیانگر این است که انتخابهای اشتباه که کیلومترها با شایستهسالاری فاصله داشته چه مصائبی را برای دو تیم به وجود آورده است. حمید سجادی با عبرت گرفتن از این انتخابها باید عینک سیاسی و گروهی را کنار بگذارد و با عینک شایستهسالاری دست به انتخاب بزند، انتخابهایی که هم آرامش و ثبات مدیریتی را به دو باشگاه برمیگرداند و هم از نظر مالی سبب میشود جلوی ریخت و پاشها و هزینه تراشیدن برای بیتالمال گرفته شود.