سعید احمدیان/ روزنامه جوان- خیابان فروزش در یکی از محلههای قدیمی تهران، یک کوچه معروف دارد؛ کوچه شهید رضاییمجد، معروفترین شهید فوتبالی و کاپیتان تیم ملی فوتبال جوانان ایران. روز پنجشنبه، عقربهها به ساعت ۱۰ صبح نزدیک میشد که خانواده شهید مجد مهمانان ویژهای داشتند، حمید سجادی وزیر جدید ورزش و معاونانش به همراه مهدی میرجلیلی رئیس سازمان بسیج ورزشکاران در دومین روز هفته دفاع مقدس به دیدار این خانواده آمده بودند.
اما شهید مهدی رضاییمجد چقدر برای نسل جدید فوتبال ایران آشناست؛ آقای گل دو دوره باشگاههای جوانان تهران که آنقدر در فوتبال پیشرفت کرد و بالا آمد که فوتبالش چشم علی پروین را گرفت تا در حالی که از استقلال هم پیشنهاد داشت پیراهن قرمز را بپوشد. فوتبالیستی که حتی پس از اینکه نامش بر سر زبانها افتاد، پیشنهاد خارجی هم داشت و میتوانست یکی لژیونرهای فوتبال باشد. رضا رضاییمجد، برادر شهید در مصاحبهای که سال ۹۶ با خبرگزاری ایسکانیوز داشت به آن اشاره کرده بود: «چند دعوتنامه خارجی داشت. یک پیشنهاد او از فنرباغچه ترکیه و یکی دیگر از محمدان بنگلادش بود، چون در این کشور به میدان رفته بود بازی او را پسندیده بودند. مربی محمدان تماس گرفته و خواستار جذبش شده بود. یک تیم ژاپنی هم بود که یکی از دوستان شهید رضاییمجد در توکیو، عکسهای شهید را به مربیان آن تیم نشان داده بود و آنها نیز خواهان قرارداد با او شده بودند.»
او در رده ملی از سالهای ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۲ بازوبند کاپیتانی تیم ملی جوانان را بر بازو میبست و ۱۵ گل ملی داشت که یک گلش مقابل تیم ملی بزرگسالان کره جنوبی در جام پادشاهی بنگلادش به ثمر رسید. یک گل زیبا که با وجود شکست تیم ملی هنوز همدورههایش آن را فراموش نکردهاند. همدوره خیلی از چهرههای مشهور فوتبال بود از قلعهنویی، محمد پنجعلی و مجید نامجومطلق گرفته تا خیلیها دیگر که شهرت زیادی دارند.
با تمام شهرت و جایگاهی که در پرسپولیس پیدا کرده بود، انتخابش نه زمین فوتبال، بلکه جبهه بود، تا جایی که خیلی از دوستانش به او توصیه میکردند که با رفتن به جبهه موقعیتش را در پرسپولیس از دست میدهد، اما به گفته برادر شهید رضاییمجد، او گوشش بدهکار این هشدارها نبود: «این نگرانی در دوستان و همبازیانش بود، اما در خودش دیده نمیشد. خیلی هم به او تذکر دادند، حتی برادر بزرگترمان گفت «جایگاهی که در پرسپولیس به دست آوردهای کم جایگاهی نیست، معروف شدهای و این دیگر آخر کار فوتبالی توست»، اما خودش این جواب را به همه داد و گفت «ما باید فراتر از خودمان فکر کنیم.»
به گفته برادرش در دیدار با وزیر ورزش، شهید رضاییمجد جبهه را به ورزش آورد و ورزش را به جبهه برد: «وقتی به جبهه میرفت، لباسهای ورزشیاش را میبرد و آنجا به رزمندگان میداد. وقتی هم به تهران میآمد، لباسهای خاکی رزمندگان را برای همتیمیهایش میآورد تا آنها بپوشند.» شهیدی که روز ۱۰ اسفند در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید تا نامش جاودانه شود، شهیدی که با لباس فوتبال به خاک سپرده شد.
وزیر ورزش در دیدار با خانواده شهید به نکتهای اشاره میکند که سالهاست در ورزش ایران نادیده گرفته شده و آن هم کار فرهنگی است و زنده نگه داشتن نام شهدایی مانند رضاییمجد: «هر زمانی که ما کار فرهنگی انجام دادیم، مدالها هم در ادامه آن راه آمدند. امیدوارم روزی فرابرسد که در عرصه ورزشی هم مدال و هم اخلاق را ببریم، چون مدال و کاپ رفته و آمده، ولی آنچه ماندگار است منش، اخلاق و ارزش پهلوانی در ورزش است.»
اگرچه به نظر میرسد با وجود صحبتهای وزیر، غربت شهدا در ورزش ادامه دارد، به خصوص که برادر شهید به وزیر میگوید: «وعده داده بودند که باشگاهها، فدراسیونها و اماکن ورزشی را به نام شهدا میکنند، اما این قول هنوز عملی نشده و به صورت کامل اجرا نشده است.»
نگذارید شهدا فراموش شوند
دومین مقصد وزیر ورزش و همراهانش در دیدار با خانواده شهدا روز پنجشنبه، جنوب غرب تهران و خانه شهید محمدهادی ذوالفقاری بود. شهید مدافع حرم، شهید ورزشکاری که در رشتههای رزمی کیوکوشین فعالیت میکرد و توانسته بود مدالها و عناوین زیادی را به دست بیاورد. یک شهید دهه شصتی که در سال پایانی جنگ به دنیا آمد و به گفته رجبعلی ذوالفقاری، پدرش که در مصاحبهای که سال ۹۹ با سایت نوید شاهد انجام داده بود، عاشق شهید ابراهیم هادی یکی از شهدای ورزشکار دفاع مقدس بود: «الگویش شهید ابراهیم هادی و شهید همت بودند. این دو شهید بزرگوار را بسیار دوست داشت. عکس بزرگی از شهید ابراهیم هادی را جلوی موتورش نصب کرده بود، با وجود اینکه جلویش را نمیدید، اما عکس را برنمیداشت. هر چقدر میگفتند عکس کوچکتری بگذار که بتوانی جلو را ببینی، میگفت نه همین خوب است.»
سال ۱۳۸۷ در حوزه علمیه حاج شیخ ابوالفضل تهران طلبه شد، اما وقتی یک سفر از طرف پایگاه بسیج به کربلا رفت، عاشق کربلا شد و برای ادامه تحصیل در حوزه علمیه به نجف رفت. آنجا هم در نیروهای مردمی عراق حشدالشعبی فعالیت میکرد تا اینکه ۲۶ بهمن ۹۳ در نزدیکی شهر سامرا در شمال عراق در مبارزه با نیروهای تکفیری داعش جانفشانی کرد و به دیدار محبوبش شتافت.
حالا حمید سجادی و همراهانش مهمان مادر این شهید مدافع حرم در خانهای کوچک در محله جنوبی دولاب تهران بودند. شاید درخواست مادر شهید ذوالفقاری در این دیدار از وزیر ورزش، حرفهایهای فراوانی داشت، جایی که رو به وزیر گفت: «نگذارید شهدا فراموش شوند.» خواستهای که به نظر میرسد در ورزش با وجود ۵ هزار شهید و ۱۳۵ شهید مدافع حرم، آنطور که باید مورد توجه قرار نگرفته و غربت شهدای ورزش با وجود برگزاری یادواره و مراسمهای نمایشی همچنان ادامه دارد.