سعید احمدیان/ روزنامه جوان- حکایت حواشی کمیسیون ورزشکاران کمیته ملی المپیک، حکایت تلخ این روزهای ورزش است. کمیسیونی که قرار بود سنگی از جلوی پای قهرمانان بردارد، در همین شروع کار گرفتار جنجالهای عجیب و غریبی شده تا ظرفیت بزرگی که این کمیسیون برای دفاع از حق ورزشکاران داشت از دست برود.
نشست خبری دیروز جمعی از اعضای کمیسیون ورزشکاران که از مدالآوران و قهرمانان بنام المپیک و جهانی هستند، شکافی را که بین قهرمانان به وجود آمده است نمایان کرد، یک شکاف بزرگ که گروهی از قهرمانان یک سوی آن و برخی دیگر در طرف دیگرش ایستادهاند. قهرمانانی که وعده داده بودند در یک جبهه، حق ورزشکاران را که میان وعدههای یکی در میان عملی شده مسئولان گم شده است زنده کنند، اما آنقدر اختلافاتشان بالا گرفته که حاضر نیستند کنار هم قرار بگیرند.
تأسفبرانگیز است، از ۲۰ عضو کمیسیون ورزشکاران، ۹ نفر یک طرف و ۱۱ نفر در طرف دیگر قرار گرفتهاند و حرف همدیگر را نمیخوانند، آن هم قهرمانانی که برای یک هدف مشترک دور هم جمع شده بودند، اما حتی قبل از اینکه اولین جلسهشان را برگزار کنند، حاشیههایشان با غیبت جنجالی دو عضو کلید می خورد و در جلسه دوم با افزایش غایبان و معترضان به ۹ نفر از جمع ۲۰ عضو، این شکاف عمیقتر می شود. دیروز هم این جنجالها با نشست خبری برخی اعضای معترض به اوج می رسد. به طوری که به نظر میرسد در دوره دوم اختلاف اعضا شدت بیشتری پیدا کرده، به حدی که از همین الان میتوان گفت امیدهایی که به این کمیسیون برای احیای حق و حقوق ورزشکاران به وجود آمده بود از بین رفته و گویا تنها چیزی که برای برخی از اعضا اهمیت ندارد، حق و حقوق ورزشکارانی است که با رأی اعتمادشان، این افراد را برای زنده کردن حقوق پایمال شدهشان به این کمیسیون فرستادهاند.
نمیتوان از تکروی و سهمخواهی برخی اعضا که با چشم بستن بر منافع گروهی، منفعتهای شخصیشان را در اولویت قرار دادهاند در رسیدن به چنین وضعیتی در کمیسیون ورزشکاران گذشت، قهرمانانی که انگار همه چیز را در مسئولیت گرفتن خود میدانند و وقتی به هدفشان نمیرسند با جبههگیری، سعی در ایجاد شکاف و اختلاف در کمیسیون دارند.با یارگیری از اعضای دیگری که ممکن است نقدی به کمیسیون داشته باشند، دوقطبی را در کمیسیون تقویت میکنند تا حواشی بر وظیفه اصلی کمیسیون غلبه کند.
البته دلیل اصلی سرنوشت تلخ این روزهای کمیسیون ورزشکاران را باید در بیرون از کمیسیون جستوجو کرد که برای اعضای کمیسیون نسخه میپیچند و بازیگر اصلی حاشیهها و جنجالها هستند، بازیگرانی که قهرمانان را جلو انداختهاند تا بتوانند به اهدافشان برسند. در این بین قهرمانان بازیچه میشوند و تنها چیزی که اهمیت پیدا میکند منافع گروهی است که بر منافع ورزش سایه انداخته است.
این در حالی است که تصور میشد در کمیسیونی که عنان کار به دست خود قهرمانان است، آنها بتوانند برخی کجرویهای مدیریتی که سبب شده ورزشکاران از رسیدن به جایگاهی را که شایستهاش هستند دور شوند را با تصمیمهایی که میگیرند اصلاح کنند. باز هم، اما به نظر میرسد کمیسیونی که از خود قهرمانان تشکیل و توسط خودشان اداره میشودبا نفوذی که برخی مدیران و منافعی که دنبال میکنند دو دسته شده و در حال رفتن به بیراهه است.
با توجه به حواشی تأسفبرانگیز این هفته های کمیسیون ورزشکاران به نظر میرسد برای برون رفت از این وضعیت، ورزشکاران برای احقاق حقشان نباید اجاره دخالت بیرونی را بدهند و گرفتار سهمخواهی و تکروی شوند. در این صورت میتوان امیدوار بود که کمیسیون به هدف اصلی که وظیفه اش یعنی سروسامان دادن به اوضاع قهرمانان است، برسد، نه اینکه مانند امروز اعضای آن با خطهایی که از بیرون میگیرند بر طبل اختلاف بکوبند و ورزش را بیشتر از قبل وارد حاشیه کنند.