سعید احمدیان/ دغدغه شغلی قهرمانان گویا پایانی ندارد، وعدههای رنگارنگ مسئولان ورزش و دولت هم کمتر پیش آمده رنگ واقعیت به خودش بگیرد تا همچنان مدالآوران وقتی می خواهند رو در روی حریفانشان قرار بگیرند، غم آب و نان و آینده گوشه ذهنشان باشد و نگذارد با خیال راحت تنها به برنده شدن و بالا بردن پرچم فکر کنند. حتی کمتر کسی صحبتهای ابراهیم رئیسی در افطاری هفته گذشته با ورزشکاران را هم جدی گرفت، به خصوص که در واقعیت یک قهرمان می بیند از حرف تا عمل فاصله زیاد است. رئیس دولت سیزدهم شامگاه جمعه گذشته در دیدار با ورزشکاران، مربیان و مدیران ورزش کشور گفته است:«برای بنده به هیچ عنوان قابل قبول نیست ورزشکاری که میخواهد تمرین کند، به میدان مسابقه برود، برای قهرمانی تلاش کند و بر روی سکو قرار گیرد، گرفتار مشکلات معیشتی باشد؛ تامین معیشت از خواستههای ابتدایی ورزشکاران است.در دولت راهکار رفع مشکل اشتغال قهرمانان و استخدام آنان را قطعی کردیم و هیچ قهرمانی نباید دغدغه شغل داشته باشد.»
البته رئیسی، اولین مقام عالی رتبه دولتی نیست که این چنین با حرف درمانی می خواهد دل قهرمانان را قرص کند، پیش از او هم روسای قبلی جمهور هم همواره در مواجهه با درخواست ورزشکاران برای آینده شغلیشان،سعی کردهاند با حرف درمانی، گلایههای ورزشکاران را از سر باز کنند. بی تفاوتی که سبب شده چنین معضلی در ورزش روز به روز پرنگتر شود.
قانون استخدام مدالآوران هم که امضای رئیس جمهور را دارد، در خیلی از دستگاههای دولتی با دهن کجی مدیران زیر دستی روبرو شده و روی کاغذ مانده است. آن هم در حالی که هر وقت از رئیس دولت تا وزیر ورزش روبروی ورزشکاران می نشینند، به آنها اطمینان می دهند که برای استخدامشان طبق قانون مشکلی نیست اما همه این پشت گرمیها در حد حرف باقی می ماند و سالهاست که خیلی از مدال آوران پشت در دستگاه های دولتی ماندهاند و کمتر مدیری پای قانون استخدام ایستاده است. شرایطی که سبب شده برخی از ورزشکاران به فکر جلای وطن بیفتند و برای اینکه دغدغه معیشت و شغل نداشته باشند، بروند زیر پرچم کشور دیگری مسابقه بدهند، آن هم قهرمانی که در ایران پله به پله بالا آمده و برای او هزینه شده است اما وقتی موعد مدالآوری است می رسد، با بی تفاوتی مسئولان نسبت به خواستههای قانونی و طبیعیاش روبرو می شود تا ساک و چمدان را ببندد و مهاجرت کند و مدالهایش به نام کشور دیگری ثبت شود!
ما می کاریم، بقیه درو می کنند
بهمن نصیری قایقران مطرح کشورمان، آخرین قهرمانی است که وقتی امروز و فردا کردنهای مسئولان را برای دست و پا کردن یک شغل برای خودش دید، چمدانها را بست و به آذربایجان مهاجرت کرد تا پس از این به جای پرچم ایران برای آذری ها پارو بزند و مدال درو کند. کسب مدال طلا و برنز آسیا و کسب سهمیه المپیک توکیو بخشی از افتخارات ملی پوش سابق روئینگ ایران است که خواستهاش از مسئولان تنها داشتن یک شغل بود. ماجرای قایقران زنجانی وقتی قابل تامل تر می شود که این ورزشکار یک بار دیگر هم مهاجرت کرده بود اما با رایزنی مسئولان از باکو به تهران بازگشته بود.
او که پس از بازیهای آسیایی جاکارتا به آذربایجان رفته بود، سال 98 پس از بازگشت به ایران، درباره اینکه چرا تغییر تابعیت داده بود، گفته بود:«بعد از بازيهاي آسيايي جاکارتا به دليل مشکلاتي که در قايقراني وجود داشت راهي کشور آذربايجان شدم و به تيم ملي اين کشور پيوستم. من 5 ماه هم در تيم ملي آذربايجان بودم و ورزشکار اين کشور شدم و تمرين کردم. شرايطم خوب بود و پول خوبي مي گرفتم. آنجا از نظر مالي واقعا شرايط خوبي داشت و وضعيتم مناسب بود. موضوع اين بود که به دليل اينکه براي تغيير تابعيت دو سال نمي توانستم مسابقه بدهم و از طرفي ذهنم درگير بود و دلم مي خواست براي کشورم مسابقه بدهم تصميم گرفتم برگردم.در آن مدت با آقاي فرزام که مربي تيم ملي ايران شده بود در تماس بودم و او من را تشويق کرد که بازگردم. در آن زماني که تصميم گرفتم بروم مشکلاتي در قايقراني وجود داشت اما پس از تغييرات با آقاي فرزام صحبت کردم و تصميم گرفتم که به ايران بازگردم و براي کشور خودم پارو بزنم.»
نصیری در بازگشت به ایران پس از کسب مدال طلای روئینگ آسیا برای ایران در آذرماه سال 98، در اردیبهشت 1400 هم سهمیه المپیک توکیو را همراه با نازنین ملایی برای ایران گرفت و در ادامه با توجه به اعزام تنها یک قایقران، با فداکاری از حضور در توکیو انصراف داد تا ملایی در المپیک پارو بزند.
نصیری با وجود چنین افتخاراتی همچنان با مشکل اشتغال روبرو بود، دغدغهای که البته مدیران به او وعده داده بودند آن را برطرف می کنند. او خرداد 1400 در مصاحبهای در این باره گفته بود:« پيگير استخدامم در آتشنشاني تا با فکر و خيال راحت دوباره به اردو برگردم. آقاي سهرابيان رئیس فدراسیون قایقرانی بعد از صحبت با آقای نوبخت، رئيس سازمان برنامهوبودجه، درخواست استخدامم در آتشنشاني را داده و وی هم دستورش را داده و منتظرم تا سازمان آتشنشاني و استاندار روي آن اقدام کنند تا ديگر دغدغه مالي نداشته باشم. به هر حال من قبلا از جيب هزينه ميکردم.»
علیرضا سهرابیان رئیس فدراسیون قایقرانی هم بهار سال گذشته خبر داد که کار استخدام نصیری در مراحل آخر است:«نصیری یکی از این ۲ قایقران، زنگ زد و گفت به خاطر فشاری که روی شما است و در حالی که استحقاق حضور در المپیک را دارم ، اعلام میکنم که از حضور در المپیک انصراف میدهم. کاری که او کرد پهلوانانه بود. بهمن نصیری بیکار است و درخواست اشتغال او را دارم. خوشبختانه با پیگیری و دستور ویژه آقای نوبخت، استخدام بهمن نصیری ابلاغ شد. او یکی از قهرمانان ارزشمند قایقرانی ایران است و امیدورام پس از جذباش فعالیت ورزشیاش را با جدیت پیگیری کند. بهمن تمایل داشت که در سازمان آتشنشانی استان زنجان مشغول به کار شود که خوشبختانه ابلاغ آن صادر شد و به زودی مراحل بعدی جذب این قهرمان ارزنده کشورمان انجام خواهد شد.»
با وجود این وعده و وعیدها و امیدواریها، ماهها گذشت اما خبری از عملی شدن قول و قرار مسئولان برای اشتغال به کار نصیری نشد تا اوایل اردیبهشت، ملی پوش قایقرانی طاقتش طاق شود و بار دیگر با گرفتن یک بلیط بی بازگشت به باکو بار دیگر مهاجرت کند و به تیم ملی آذربایجان بپیوندد.
مهاجرت دوباره نصیری به آذربایجان، بار دیگر سفره دل رئیس فدراسیون قایقرانی را باز کرد که 3 اردیبهشت امسال در گفتگویی با خبرگزاری تسنیم به شدت از عملی نشدن وعدهها و از دست رفتن یک سرمایه ورزش انتقاد کرد:«نصیری میتوانست در بازیهای آسیایی روی سکو برود و برای ایران مدال نقره بگیردبرای نصیری و همه قایقرانان هزینه زیادی شده تا به اینجا برسند. استخدام نصیری و پرداخت حقوق عرف، ضرر و زیان کمتری داشت تا اینکه آذربایجان مفت و بدون هزینه از راه برسد و با پرداخت 500 دلار او را به کار بگیرد. نصیری چیز زیادی نمیخواست فقط شغل میخواست.من و صالحیامیری چند بار با مسئولین استان مکاتبه کردیم ولی انجام نشد و هر بار یک سنگ بر سر راه گذاشته میشد. نصیری حتی میخواست استخدام آتشنشانی شود ولی باز هم سنگ اندازی کردند. با وجود دستور سجادی، وزیر ورزش برای استخدام نصیری در شرکت توسعه، وی از حضور در این شرکت استقبال نکرد. من هر تلاشی میتوانستم انجام دادم ولی سودی نداشت.»
سهرابیان ادامه داده بود:« من بودجه استخدام وی را از دکتر نوبخت گرفتم و مکاتبه شد با استان او و تامین اعتبار استخدام وی از طرف نوبخت اعلام شد ولی باز هم پاسخ نه شنید. اگر نصیری پسر خودشان بود باز هم اینگونه او را دلشکسته میکردند؟ رهبر معظم انقلاب امسال را سال رفع موانع نامگذاری کردند این هم یک مانع است که باید برداشته شود. افراد باید فکر کنند این جوانان هم دختران و پسران خودشان هستند.چندین بار با مسئولین صحبت کردم. نصیری مشکل کار داشت و با مسئولین مطرح کردیم. دوستان وزارت نفت در نهایت این کار را انجام دادند و قرار شد نیمه دوم اردیبهشت وی استخدام شود ولی با برنامه ریزی که کرده بود و بدقولیهایی که از مدیران استان دیده بود فکر کرد باز هم انجام نمیشود و در نهایت وی مانند سایر نخبگان رفت.»
افشین فرزام سرمربی تیم ملی قایقرانی روئینگ هم 5 اردیبهشت در گفتگو با خبرگزاری ایسنا، به مهاجرت نصیری اینطور واکنش نشان داد:«دور روز قبل از اینکه برود طبق برنامه اردویی تست گیری داشتیم و شرایط خیلی خوبی داشت و حتی نسبت به شرایطی که در قهرمانی آسیا و انتخابی المپیک داشت، یک سر و گردن بالاتر بود. ورزشکار آماده ای بود که آذربایجان در کمین نشست و توانست از او استفاده کند.»
سرمربی تیم ملی رویینگ در پاسخ به این پرسش که امکان اینکه نصیری را منصرف کند، وجود نداشت؟ هم گفت:« تا جایی که بحث فنی است، من یک بار این کار را کردم و رسالتم را انجام دادم. از جایی به بعد باید مقداری هم مسئولان دل بسوزانند. من یکی دو سال هم برایش اسپانسر گرفتم و اگر قرار باشد همه کار ما انجام دهیم کسی متوجه نمی شود که چه اتفاقی افتاده است. از طرفی به این هم اعتقاد دارم برای سرنوشت افراد نباید خیلی توصیه کنم. فقط شرایط را می گویم و قطعا تصمیم گیری با خود فرد است. فکر می کنم هر کسی باید وظیفه خودش را انجام دهم و مسئولیت من فنی است. البته فکر می کنم وقتی ورزشکار ما برود بستری برای ورزشکاران دیگر فراهم شود. امیدوارم همه شرایط برایش خوب پیش برود اما می تواند راهی هم برای بقیه ورزشکاران باشد که وقتی ببینند همه چیز برای او خوب پیش رفت متاسفانه آنها هم به فکر رفتن بیفتند. از این رو به نظرم باید این مسئله ریشه ای حل شود و نمی توان کوتاه مدت کار کرد. مسئولان باید بستری را فراهم کنند که جلوی خروج ورزشکاران را بگیرند چون به هر حال جذابیت های اقتصادی، امکانات، حضور در مسابقات همه این مسائل میتواند در رفتن یک ورزشکار تاثیر گذار باشد.»
قولهایی برای عملی نشدن
ورزش ایران قهرمانانی مانند نصیری که با وجود کسب مدال و افتخار هنوز در جستجوی شغل هستند، کم ندارد، برخی مانند قایقران المپیکی ایران وقتی بدعهدی و بی تفاوتی مسئولان را می بیننند، چمدان می بنندند و از ایران می روند، بعضی هم مانند محمد علی گرایی، دارنده مدال برنز کشتی فرنگی جهان، سعی می کنند آن را فراموش کنند.گرایی که پس از کسب مدال جهانی و با توجه به قانون استخدام مدال آوران، مسئولان به او قول استخدام داده بودند، با گذشت ماهها از این قولها، آخر فروردین در مصاحبهای گفت که هیچ اتفاقی برای او نیفتاده است:«در مورد موضوع استخدامم در شرکت نفت هیچ اتفاقی نیفتاد. من دیگر خودم را درگیر این موضوع نمیکنم و موضوع استخدام و جوایز را کاملا از ذهنم بیرون کردهام.»
علاوه بر این پارالمپیکیها هم مانند المپیکیها با مشکل استخدام روبرو هستند و با وجود تغییر قانون برای استخدام مدالآوران پارالمپیکی به جای یکی از فرزندانشان که در قانون قبلی آمده بود، اما این مشکل حل نشده است. این در حالی است که حمید سجادی وزیر ورزش مهر سال گذشته از رفع این مشکل خبر داده بود:« خدمت مقام معظم رهبری که رسیدیم، همه عزیزان در جریان هستند که ۲۴ ساعت بعد این مشکل با دستور آقای رئیسجمهور در هیئت دولت برطرف شد. الان با آقای خسرویوفا هماهنگ هستیم و اسامی به ما داده شده است. مشکلی وجود ندارد و میتوانیم در خدمت مدالآوران واجد شرایط باشیم.»
6 ماه پس از این وعده اما همچنان مشکل شغل پارالمپیکی ها به قوت خودش باقی است. داوود علیپوریان کاپیتان تیم ملی والیبال نشسته 2 اردیبهشت در گفتگویی با خبرگزاری ایسنا به انتقاد از عملی نشدن وعدهها پرداخت:«پس از پنج بار حضور در پارالمپیک و کسب سه مدال طلا و دو نقره هنوز شغل مناسبی ندارم و همچنان پیگیر مشکل اشتغال خود هستم.20 سال است که تمام برنامه و زندگی خود را صرف والیبال نشسته کردهام و در طی این مدت فرصتی برای یافتن شغل مناسب نداشتم، البته بعد از بازیهای پارالمپیک توکیو طی دیداری که با مقام معظم رهبری داشتیم، ایشان به حمید سجادی وزیر ورزش و جوانان تاکید کردند که مشکل اشتغالزایی مدال آوران پارالمپیک پیگیری و مرتفع شود، متاسفانه با وجود این که بیش از ۶ ماه از این موضوع سپری میشود هنوز خبری از اشتغال نیست.»
در چنین شرایطی ورزش ایران برای حفظ سرمایههایش راهی جز عملی کردن خواسته قهرمانان و دادن حق طبیعی آنها که سرمایههای ملی هستند، ندارد و مسئولان به جای قولهای زبانی که کمتر عملی می شود، می بایست در پی حل این مشکل به صورت ریشهای باشند تا سرمایههای ورزش دلسرد نشوند، دلسردی که سبب مهاجرت برخیهایشان و بی انگیزگی بعضیهای دیگرشان می شود و در نهایت دود این بی تفاوتی در چشم ورزش می رود.